حافظ اسد در مدت 30 سال که بر سوریه حکومت کرد هر نوع مخالفت را در نطفه خفه میکرد، حزب حاکم در سوریه حزب بعث بود که بنیانگذارش میشل افلق کمونیست بود. حافظ اسد و بشار اسد اقلیت را نمایندگی میکردند.
قتلعام مردم شهر حما
گروه اخوان المسلمین که پیرو سید قطب بودند سال 1982 از ظلم و ستم حافظ اسد به ستوه آمده بودند دست به اعتراض و قیام زدند.
حافظ اسد بهجای اینکه با معترضان وارد گفتوگو و مصالحه شود دستور قتلعام مردم شهر حما را صادر کرد. بر اساس گزارش سازمان ملل در این سرکوب بین 17000 تا 40000 نفر از مردم این شهر قتلعام شدند. حافظ اسد و فرزندش بشار اسد در طول 54 سال همواره باد کاشتند و در نهایت توفان درو کردند و مردم مجسمههای آنها را به زیر کشیدند یا بر آن سوار شدند.
حافظ اسد همچنین اعتراض ساکنان شهر حلب را در سال 1982 سرکوب کرد. وی سال 2000 درگذشت و فرزندش بشار اسد را که در انگلستان در رشته چشمپزشکی درس میخواند بهجای او برگزید و فصل نو در سرکوب آغاز شد.
بشار اسد
بشار اسد سال 2000 به قدرت رسید. او در انگلستان در رشته چشمپزشکی تحصیل میکرد و همسرش هم انگلیسی بود. وی ابتدا وعده اصلاحات داد؛ اما بعد راه پدر را در ارتباط با مخالفان در پیش گرفت و از سرکوب، آواره، زندانی کردن افراد، کشتار شهروندان سوری کوتاه نیامد و همواره با مشت آهنین با مخالفان برخورد میکرد.
حمله شیمیایی به مخالفان
ارتش سوریه سال 2013 وقتی دید از پس شورشیان برنمیآید به دستور بشار اسد و با فرماندهی رفعت اسد برادر حافظ، فرماندهی عملیات حمله شیمیایی را بر عهده گرفت، در این عملیات بنا بر تخمین سازمان عفو بینالملل بین ۱۷۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ نفر از مردم غیرنظامی سوریه را در منطقه «غوطه» در اطراف دمشق به قتل رساند و هزاران نفر نیز مبتلا به گاز خردل شدند.
استفاده از سلاح شیمیایی خط قرمز غرب
باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا به بشار اسد اولتیماتوم داد که برای استفاده از سلاح شیمیای بهای سختی خواهد داد. او قصد حمله به سوریه را داشت، اما بشار اسد ترسید و پا پیش گذاشت و حاضر شد سلاحهای شیمیاییاش را با نظارت سازمان منهدم کند. بشار اسد نزدیک به 40 بار با سلاح شیمیایی به مخالفان حمله شیمیایی کرد.
حفظ اسد توسط روسیه و ایران
گروههای مختلف سوری از جمله کردها از سال 2012 تا 2017 با دولت مرکزی در جنگ بودند. آنها حدود 50 درصد از خاک سوریه را در کنترل خود داشتند. وضع آنقدر خراب بود که شورشیان در اطراف و داخل شهر دمشق با ارتش سوریه میجنگیدند. در این زمان روسیه از هوا بیوقفه مواضع داعش و دیگر گروههای شورشیان بمباران میکرد.
نیروهای ایران به علاوه حزبالله و ارتش سوریه از زمین با معارضان درگیر بودند. سرانجام در سال 2019 داعش و دیگر گروهها شکست خوردند و اسد در قدرت باقی ماند. بر اساس توافق آستانه پایتخت قزاقستان چهار منطقه امن در سوریه برای گروههای معارض وکردهای تحت حمایت آمریکا و شورشیان تحت حمایت ترکیه تعریف شد.
در دوره بشار اسد بیش از 11 میلیون نفر آواره شدند؛ 6 میلیون در داخل جابهجا شدند و 5 میلیون به کشورهای لبنان، ترکیه و عراق و ... رفتند. در جنگ داخلی 13 ساله سوریه بر اساس گزارش سازمان ملل بیش از 370 هزار نفر کشته و هزاران نفر نیز مصدوم شدند. سرانجام طومار پدر و پسر که 54 سال برگرده مردم سوریه حکومت میکردند با شورش گروه تحریرالشام و استقبال مردم سوریه از آنها در طول 12 روز درهمپیچیده شد و مردم سوریه نفس تازه کشیدند و شادمانی کردند و به کاخ اسد وارد شدند و آن جا را غارت کردند.
پس از سقوط دمشق و فرار بشار اسد و به زیر کشیدن مجسمههای خاندان اسد ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد نشان میدهد که مردم در دمشق، حلب، حما و دیگر شهرها به جشن پایکوبی پرداختهاند، مهمتر اینکه آوارگان که در لبنان، ترکیه و عراق بودند با شنیدن سقوط دمشق و فرار بشار اسد با رقص و پایکوبی و شادی بهسوی سوریه به حرکت درآمدند و شادی کردند که پس از سالها آوارگی به وطن باز میگردند.
پرسش مهم این است که هیئت تحریر الشام قدرت را در دمشق در دست گرفته، خروجی حکومت این گروه دموکراسی، انتخابات و تشکیل دولت فراگیر خواهد بود یا دیکتاتوری فردی مشابه آنچه در 54 سال گذشته در کشور جنگ زده سوریه جریان داشته است.
پرسش دیگر اینکه گروه بنیادگرای هیئت تحریرالشام آیا قصد دارد از مخالفان و مقامات رژیم اسد و گروههای مخالفش حمام خون به راه بیندازد و انتقام بگیرد یا اینکه با اعلام عفو عمومی با مخالفان به مذاکره بنشیند و آنها را در قدرت سهیم کند.
نکته آخر اینکه هیئت تحریرالشام باید از سرنوشت طالبان که بنیادگرایی را بدون چون و چرا در افغانستان اجرا میکند و زیر تیغ و منگنه جهانی قرار گرفته و هیچ کشوری تاکنون حاضر نشده تروریستهای طالبان را به رسمیت بشناسد، عبرت بگیرد.
گروه حاکم باید بداند سوریه ذینفعان فراوانی در منطقه و فرا منطقه دارد که برقراری موازنه با آنها میتواند آینده سوریه را رقم بزند.
تغییر موازنه قوا در منطقه
ایده خاورمیانه جدید سالهاست که در دستور کار غرب و اسرائیل قرار دارد. این نقشه بر اساس نظریه «برنارد لوئیس» آمریکایی انگلیسی و یهودی تدوینشده است. بر اساس این نقشه کشورهای خاورمیانه ازجمله ایران باید به کشورهای کوچکتر تقسیم شوند تا از یکسو با یکدیگر درگیر و از سوی دیگر توان مقابله با غرب و اسرائیل را از دست بدهند. «علی صالحآبادی» روز شنبه در سرمقاله روزنامه ستاره صبح با عنوان «پنج سناریو برای تغییر ژئوپلتیک خاورمیانه» نوشت:
پلن A: غزه_ پلن:B حزب الله لبنان_ پلن:C سوریه_ پلن:D عراق_ پلن:E ایران است که تاکنون سه پلن از این پیش بینی محقق شده و دو سناریوی دیگر آن مانده است. ایران پلن آخر خاورمیانه جدید است. براساس این سناریوها باید حماس و حزب الله از بین بروند. کشورهای لبنان، سوریه، عراق و ایران تضعیف یا تجزیه شوند، مثل آنچه در سوریه اتفاق افتاده و این کشور چند پاره شده است.
ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته، باید با چرخش، سیاستهای منطقهایاش را تغییر دهد و سیاست نو متناسب با خاورمیانه جدید طراحی کند. هیئت تحریرالشام با ایران بیشتر از روسیه مخالف است. روز گذشته سفارت ایران مورد حمله قرار گرفت و قسمتهایی از آن آسیب دید. این موضوع نشان میدهد که افکار عمومی در سوریه به نفع جمهوری اسلامی نیست.
حمله اسرائیل به 3 نقطه در دمشق
بشار اسد شامگاه شنبه دمشق را به مقصد نامعلوم ترک کرد و تاکنون معلوم نیست به کدام کشور پناه برده است. هیئت تحریرالشام شب گذشته اعلام حکومت نظامی اعلام کرد و نکته دیگر اینکه اسرائیل به 3 نقطه در داخل شهر دمشق حمله کرد و آنجا را بمباران کرد. در همین حال اسرائیل نقاطی را در مرز لبنان و سرویه نیز بمباران کرد.
کشورهای جهان نسبت به تحولات سوریه هنوز موضع صریح نگرفتهاند. به نظر میرسد قطر و ترکیه که پیش از این حامی اخوان المسلمین بودند حالا از گروه هیئت شام حمایت کنند، در مقابل مصر و عربستان که مخالف اخوان و المسلمین هستند از به قدرت رسیدن گروه تحریر الشام خشنود نباشند.
در ایران افرادی مثل محمدجواد لاریجانی و سعید جلیلی و ... بر این باور بودند که بعید است، اسد سقوط کند و برخی میگفتند برویم در سوریه بجنگیم اکنون دولت با رصد تحولات سوریه بیانیهای به شرح زیر صادر کرده است:
واکنش ایران نخستین واکنش رسمی ایران به تحولات سوریه
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بیانیهای در مورد تحولات سوریه صادر کرد.
در این بیانیه آمده است که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با توجه به تحولات اخیر در سوریه، ضمن یادآوری موضع اصولی ایران مبنی بر احترام به وحدت، حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی سوریه، تاکید میکند که تعیین سرنوشت و تصمیمگیری در مورد آینده سوریه تنها بر عهده مردم این کشور، بدون مداخله مخرب یا تحمیل خارجی است.
تحقق این مهم مستلزم پایان هرچه سریعتر درگیریهای نظامی، ممانعت از اقدامات تروریستی و شروع گفتوگوهای ملی با مشارکت همه طیفهای تشکیل دهنده جامعه سوریه جهت تشکیل حاکمیت فراگیر که نماینده همه مردم سوریه باشد، است.
جمهوری اسلامی ایران از سازوکارهای بینالمللی با محوریت قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل متحد برای پیگیری روند سیاسی در سوریه همچون گذشته حمایت کرده و به تعامل سازنده با سازمان ملل متحد در این زمینه ادامه میدهد.
در این وضعیت که سوریه در دورهای خطیر از تاریخ خود قرار دارد، تأمین امنیت همه شهروندان سوری و اتباع سایر کشورها و نیز حفظ حرمت اماکن مقدس مذهبی و همچنین حفاظت از اماکن دیپلماتیک و کنسولی وفق موازین حقوق بینالملل بسیار ضروری است.
روابط دو ملت ایران و سوریه پیشینهای دیرینه داشته و همواره دوستانه بوده است و انتظار میرود این روابط با رویکرد حکیمانه و دوراندیشانه دو کشور بر اساس علائق و منافع مشترک و عمل به تعهدات حقوقی بینالمللی تداوم یابد.
جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جایگاه سوریه به عنوان کشوری مهم و تأثیرگذار در منطقه غرب آسیا، از هیچ کوششی برای کمک به استقرار امنیت و ثبات در سوریه دریغ نخواهد کرد و بدین منظور به رایزنیهای خود با همه طرفهای اثرگذار به ویژه در منطقه ادامه خواهد داد.
بدیهی است جمهوری اسلامی ایران ضمن رصد دقیق تحولات سوریه و منطقه و با در نظر گرفتن رفتار و عملکردهای بازیگران مؤثر در صحنه سیاسی و امنیتی سوریه، رویکردها و مواضع متناسب را اتخاذ خواهد کرد.