۱-سالهاست که مقوله ناترازی در حوزههای گوناگون از جمله برق وانرژی مورد انکار قرار گرفته وهمین امر به پیچیدهتر شدن مشکلات و پدید آمدن شرایط کنونی انجامیده است. واردات بنزین دور ازچشم مردم انجام شده ومازوت سوزی آشکارا انکار شده است وگزارشی از هزینههای انجام شده برای تولید برق نیروگاه اتمی بوشهر داده نشده است. اینک خاموشی به زمستان هم کشیده شده است. کارهای فراوانی که بایستی انجام میشد به بایگانی سپرده شده و هزینههای فراوانی بدون بازدهی بر کشور تحمیل شده است.
۲-سالهاست که توانایی نیروهای دشمن اسرائیل بزرگ نمایی و قدرت ویرانگر اسرائیل کم اهمیت انگاشته شده است. بر پایه همین نگرش منابع بزرگی هزینه شده است. اینک قدرت جهنمی اسرائیل با پشتیبانی امریکا خاورمیانه را به میدان ترس وخشونت و غزه ولبنان را به سرزمین آتش و مرگ تبدیل کرده است. اسرائیل هم بیش از یک سال است که روی آرامش ندیده است. توان موشکی ایران تهدید جدی برای اسرائیل است، ولی بازهم توانایی ویرانگری وقدرت برتری هوایی اسرائیل وپشتیبانی آشکار است.
امریکا از اسرائیل کم اهمیتتر دانسته شده است. تحلیل درست ودرک دقیق به تدوین راههای کم هزینهتر و اثربخشی بیشتر میتوانست به جایگاه بهتر کشور کمک کند که نشد، داستان رابطه ایران وامریکا هم در همین راستاست.
۳-سخنان آقای پالیزدار که از فساد نهادینه شده میگوید از موارد دیگری است که در زمان مناسب حساسیت درست را بر نیانگیخت وبا بهانههای گوناگون فساد از میان برداشته نشد. اگر اسناد مورد ادعای آقای پالیزدار درست است چرا به آن پرداخته نشده وبدون توجه به جایگاه کسانی که از آنها نام برده میشود وبرخی از آنها که به سرای دیگر شتافتهاند امکان بروز فساد از میان برده نشده است. آنچه پنهان میشد آشکار شده است وآنچه انکار میشود روزی میدان را بر همه تنگ خواهد کرد و قدرت خود را نشان خواهد داد. اگر میدان برای رسانه باز بود و نقد آزاد وسیاه نمائی خوانده نمیشد به اینجا نمیرسیدیم.
۴- بحرانهای فزاینده در بسیاری از حوزههای زیست محیطی و فروچالهها و فرونشستها حساسیت لازم را بر نیانگیخته و منجر به اصلاح سیاستهای آب ومنابع طبیعی و… نشده است. خودکفایی ادعایی در مورد محصولات غذایی، بی توجهی به دیدگاه کارشناسان را رقم زد وبه جایی رسیدهایم که کاش هرگز نمیرسیدیم.
شوربختانه این نمونهها همچنان ادامه دارد…