ستاره صبح، فائزه صدر: انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا، بر دیگر کشور های جهان تأثیر دارد. از این رو نتایج این انتخابات در ایران نیز با حساسیت دنبال میشد، به ویژه که اعمال سیاستهای ترامپ در خاورمیانه میتواند معادلات منطقه را تغییر دهد. از این رو اعضای تیمی که در کاخ سفید به اتخاذ تصمیمات ریاست جمهوری کمک خواهند کرد از اهمیت ویژهای برخوردار است. دونالد ترامپ، در رسانه های اجتماعی نوشت: «من قصد ندارم از سفیر سابق، نیکی هیلی، یا وزیر خارجه سابق، مایک پمپئو، برای پیوستن به دولت ترامپ که در حال شکل گیری است، دعوت کنم. از همکاری قبلی با آن ها لذت بردم و قدردان خدمت آن ها به کشورمان هستم.» ستاره صبح در گفتوگو با فریدون مجلسی به احتمالاتی که در این رابطه وجود دارد پرداخته که در ادامه میخوانید:
این روزها نام پمپئو در کنار نام ترامپ شنیده میشود اگر چه رئیسجمهور منتخب ایالات متحده حضور وزیر امور خارجه پیشینش در کابینه جدید را تکذیب کرده ولی احتمال حضور مجدد این ترکیب دو نفره در رأس دولت آمریکا چه احتمالات دیگری را تقویت میکند و یادآور کدام تصمیمات دولت اول ترامپ است؟
با پیروزی ترامپ، جامعه بینالملل باید خود را با وضعیت جدید آمریکا تطبیق دهد. واقعیت ترامپ در ایران نیز باید پذیرفته شود.
حضور ترامپ در قدرت و تکرار نام پمپئو در کنار ترامپ من را به یاد 12 ماده یا دوازده شرط آمریکا برای مذاکره با ایران میاندازد که اگر جمهوری اسلامی تصمیم به حرکت در مسیر منافع ملی داشت، فقط شرط دوازدهم کافی بود.
ماده 12 شروط پمپئو میگفت: «ایران باید رفتار های تهدید کننده علیه همسایگان خود را کاهش بدهد، که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند. این مسئله شامل تهدیدات ایران برای نابودی اسرائیل و شلیک موشک به عربستان و امارات متحده عربی نیز می شود. این موضوع همچنین شامل تهدیدات علیه کشتیرانی بین المللی و حملات سایبری هم میشود.»
مسئله ایران با غرب این است که کشوری غیر عادی شناخته شده و آمریکا آن دوره در شرط دوازدهم از ایران میخواست به کشوری عادی تبدیل شود.
صداهایی در داخل حاکمیت مبنی بر بی تأثیر بودن انتخاب ترامپ بر وضعیت ایران و جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه شنیده میشود. آیا میتوان نقدی بر این تحلیل ارائه کرد یا خیر؟
عمده مسائل ایران در داخل کشور تولید شده و باید در داخل حل شود. متأسفانه امروز ایران وارد کننده گاز و بنزین است. این وضعیت محصول تحریم های خود خواسته است.
اگر ایران کشوری عادی و متعارف بود و میتوانست موقعیت 50 سال پیش خود را به عنوان ثروتمند ترین کشور آسیا بعد از ژاپن حفظ کند، امروز نفتی برای صادر کردن وجود نداشت زیرا مصرف داخلی صنایع ایران به بیش از 7 تا 8 میلیون بشکه در روز ارتقا پیدا میکرد و نفت ما به فراورده های نفتی تبدیل میشد.
آیا رفتار دولت دوم ترامپ با ایران به اندازه تصمیماتش در اولین دوره ریاست جمهوری، سختگیرانه خواهد بود یا خیر؟
رفتار ترامپ قابل پیش بینی نیست او شخصیتی نامتعارف دارد، ولی مشاورانی دارد و خود او نیز فرد خامی نیست. چرا که اگر فردی بی تجربه بود به یکی از بزرگترین ثروتمندان جهان تبدیل نمیشد.
در چهار سال گذشته دنیا عوض شده است، ترامپ نیز تغییراتی داشته است. پس میتوان منتظر رفتاری متفاوت بود. ولی او عمده کارهای خود را در دوره اول انجام داده بود. آن زمان تحریم های سختگیرانهای در مورد ایران اعمال کرد چون میکوشید با تحریمها ایران را پای میز مذاکره بیاورد. امروز ایران در حال جنگ است.
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ انفجار آرامکو رخ داد که حوثی های یمن این حملات را بر عهده گرفت درحالیکه این روند در عرصه بینالملل قابل قبول نیست. یکی از پهباد های آمریکا در آسمان دریایی ایران ساقط شد ولی آمریکا این موضوع را نادیده گرفت.
یکی از خطرناکترین کارهای ترامپ ترور سردار سلیمانی بود. این مسئله هنوز هم اثر خود را بر مسائل ایران و آمریکا دارد.
در فاصله چند سالی که ترامپ در قدرت نبود اتفاقات زیادی در جهان و در خاورمیانه رخ داد امروز دریای سرخ مورد تهدید است. جنگی در خاورمیانه در جریان است و احتمال شعله ور شدن آتش جنگ بالاست.
باید دید اقدامات اولیه ترامپ در تأمین امنیت خاورمیانه و دریای سرخ چگونه خواهد بود؟ ترامپ به عنوان بازرگانی موفق شناخته میشود او حتی برای گفتوگو با رهبر کره شمالی سفر کرد. از این رو شاید ایران در چهار سال آینده حتی پیشنهاد مذاکره مستقیم آمریکا را دریافت کند ولی آن فرصت در حقیقت اتمام حجت واشنگتن باتهران خواهد بود.