پنجاه وچند سال پیش زمانی که دانشجو بودم، در دانشگاه تهران علم حقوق میخواندم، درسی هم به نام حقوق اساسی داشتیم که در آن شرح وظایف قوای مقننه، مجریه وقضائیه و البته لزوم تفکیک قوای سه گانه بود. به ما یاد دادند و بعد زمزمه کنان و گذرا میگفتند که برای استقرار واقعی مشروطیت و کارکرد عملی سه رکن مشروطیت احتیاج به رکن چهارمی هم هست و آن آزادی بیان و آزادی قلم از طریق مطبوعات مستقل است.
مطبوعات مستقل به مثابه رکن چهارم مشروطیت، دموکراسی و حاکمیت ملی، آنچه در کشور میگذرد با صداقت رصد میکند، به آگاهی شهروندان میرساند و آنها را بی غرضانه به نقد میکشد و بد و نیکشان را از یکدیگر جدا میکند و در این فرایند در حقیقت بر هر سه رکن دیگر نظارت میکند و هرکجا قصور و تقصیر یا عیب و اشکالی کشف کند. رسالت روزنامه نگاران است که حقایق جامعه را بیان کنند و آنرا به مخاطبان انتقال دهند. از سوی دیگر شهروندان هم میتوانند مطالبات خود و نیز راه حلهای مطلوب خود برای حل مسائل را آزادانه از طریق همین مطبوعات ارائه دهند.
روزنامه ستاره صبح پانزده سال است که در مقام چهارمین رکن رکین مردم سالاری فعالیت میکند و در این مدت توانسته است روشنگریها، مطالبه گریها و راهنماییها را صادقانه و مسئولانه در افکار عمومی مطرح و تحلیل کند .
پانزده سال وقت بسیاری است و تاریخ مطبوعات ایران پر از نشریاتی است که به مرز پانزده سالگی نرسیدهاند و در مسیر پویندگی ورسالت رسانه ایی توقیف شدند. هفته نامه و بعد روزنامهای مستقل برای این مدت دراز کار حضرت فیل! و از فیل هدفمندتر و مقاومتر یعنی کسی از جنس و جنم علی صالح آبادی است.
من به عنوان یک شهروند از ستاره صبح سپاسگزارم که دغدغههای شهروندان را با حسن نیت، صداقت و شفافیت بازتاب داده است. آقای صالح آبادی دست مریزاد که در این شرایط سخت همچنان قلم میزنید. در واقع من و بسیاری از مخاطبان روزنامه ستاره صبح، به همت شما اهالی قلم و روزنامه نگاران متعهد و روشنفکر، مدیون هستیم .