باز هم معدن و باز هم انفجار منجر به فوت کارگران حوادث کار گویی کارگران معادن ایران را رها نمیکند. با توجه به اینکه هنوز یکی از چهارده کارگران فوتی در حادثه «معدن شازند»(27 خرداد) از زیر خاک خارج نشده، بامداد امروز شاهد یکی از تلخترین حوادث ایران بودیم. حادثه «معدن طبس» تاکنون جان 51 کارگر را گرفته و 20 مصدوم بر جای گذاشته است. البته این شاید آخرین آمار در مورد کشتهها و زخمیها نباشد. چه کسی مقصر اصلی اینگونه حوادث سریالی است؟
برخی معتقدند که کوتاهی کارفرما و البته کمتوجهی مأموران بیمهگر باعث رخ دادن اینگونه حوادث میشوند ولی یکی از فعالان کارگری معتقد است پیکان انتقاد را باید به سوی «وزات کار» نشانه رفت، زیرا این حوادث بهدلیل کوتاهیهای نظارتی رخ میدهد. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
جان کارگر همچنان کالا است!
«احسان سهرابی»، فعال کارگری و تحلیلگر مسائل حوزه کار در واکنش به حادثه معدن طبس که تاکنون جان ۵۲ کارگر را گرفته است به خبرنگار «اکونگار» میگوید: «این رخداد تکراری و غمانگیز، باز هم نشان داد که همچنان با جان کارگران همانند کالا رفتار میشود و تا زمانی که این نگاه کالایی تغییر نکند ما همچنان شاهد اینگونه حوادث تلخ خواهیم بود. در این مورد باید ابتدا پیکان انتقاد را به سمت وزارت کار نشانه بگیریم. توجه داشته باشید که چنین مواردی تنها بهدلیل عدم نظارت بازرسان وزارت کار و عدم توجه به «آییننامههای ایمنی و بهداشت کار»، رخ میدهد. این درحالی است که قوانین عریض و طویلی را برای افزایش میزان ایمنی در محیطهای کارگری مصوب شده که جنبه پیشگیرانه دارد. وضعیت ایمنی کارگران به حد نگران کنندهای رسیده است و بنابر اعلام پزشکی قانونی روزانه 5 کارگر جان خود را از دست میدهند ولی هیچ اقدام پیشگیرانهای مشاهده نمیکنیم. این مورد دردناک است که هنوز نتوانستهاند جسد یکی از کارگران «معدن شازند» (که چند ماه قبل رخ داد) بیرون بکشند که با حادثه معدن طبس روبهرو شدیم. این بدان معنا است که کاری در حوزه ایمنی انجام نمیشود. به همین دلیل است که ابتدا باید وزارت کار را متهم ردیف اول معرفی کرد.»
ورود قوه قضائیه به حادثه «معدن طبس» ضروری است
این تحلیلگر حوزه کارگری با تاکید بر اینکه قوه قضائیه بهعنوان بازوی قضائی جامعه میتواند در این موارد حالت پیشگیرانه داشته باشد ادامه میدهد: «وقتی هر روز شاهد حوادث ناشی از کار هستیم و خبرهای فوت کارگران در رسانهها منتشر میشود، بر روی افکار جامعه تأثیرات منفی میگذارد بههمین دلیل چنین رخدادهایی دامنه گستردهتری را در بر میگیرد. وقتی یک کارگر فوت میکند در واقع یک فرزند، یک پدر، یک همسر فوت کرده است و جای خالی او با هیچ چیز پرشدنی نیست. به همین دلیل قوهقضائیه باتوجه به «ماده 616 قانون اساسی» با کارفرماها و بیمهگرهای متخلف باید برخورد قهری کند. اگر با مسئولان معدنهای «زمستان یورت»، «شازند» و همین معدن طبس بعد از رخ دادن حوادث برخورد قاطع و عبرت آموز میشد از بروز چنین حوادثی جلوگیری میکردند. هنوز علت حادثه معدن طبس به دقت بررسی نشده و موردی را اعلام نکردهاند ولی توجه داشته باشید یکی از حوادث تکراری که جان کارگران را میگیرد عدم تهویه مناسب هوا در معادن است. با درصد بالا میتوانیم حدس بزنیم که بیدقتی بیمهگر و بیتوجهی کارفرما باعث چنین حوادثی میشود ولی این از تقصیر وزارت کار چیزی کم نمیکند.»
عقبماندگی معادن ایران از تکنولوژیهای روز دنیا
سهرابی با اشاره به اینکه بهراحتی میتوان از حوادث در معادن جلوگیری کرد اضافه میکند: «امروزه بهدلیل تحولاتی که در تأسیسات و ماشین آلات حوزه معدن رخ داده دیگر شاهد چنین حوادثی در جهان نیستیم که تعداد زیادی از کارگران فوت کنند ولی در ایران هیچ اثری از این تجهیزات و تأسیسات مشاهده نمیشود در حالی که با کمترین سرمایه میتوان استخراجها را به سمت مدرن شدن سوق داد.»