ستاره صبح، فائزه صدر: هفته دوم شهریور با تعطیلات پایان صفر هم زمان شد و انبوه مسافران راهی شمال کشور شدند. بالا بودن تعداد سفرها در این ایام با افزایش تقاضای بنزین، جایگاه های سوخت در شهر های شمالی را با کمبود بنزین روبهرو کرد. به گفته شاهدان صف های طویلی که برای بنزین شکل گرفت بعضا به یک کیلومتر میرسد. این وضعیت در شنمال کشور موجب نارضایتی مسافران و مردم محلی شده است. کرامت ویس کرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، در ارتباط زنده رادیویی گفت: «روز دهم شهریور با ثبت مصرف ۱۴۲ میلیون لیتر بنزین، رکورد مصرف بنزین در کشور شکسته شد.» این درحالی است که در اوج سفرهای نوروزی میزان مصرف روزانه بنزین به طور میانگین به ۱۲۰ میلیون لیتر میرسید. ستاره صبح در گفتوگو با یکی از مسئولین شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران که مایل نیست نامش فاش شود به بررسی این موضوع و راهکار های حل بحران نا ترازی مصرف بنزین در کشور پرداخت که در ادامه میخوانید:
وضعیت نامطلوب سوخت رسانی در جایگاه های شمال کشور موجب نارضایتی مسافران و اهالی محلی شده است. آیا پیک مصرف بنزین قابل پیش بینی نبود؟ چرا شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران پیش از بروز بحران برای این مشکل چاره اندیشی نکرده است؟
این وضعیت پیش بینی شده بود، زیرا در این ایام در شمال کشور با ازدحام مسافر روبهرو هستیم. مصرف بنزین در استان گیلان طی چند روز دو برابر شد. بالا بودن تقاضای بنزین و ترافیک بالا در جادهها سوخت رسانی را مختل کرده است.
آقای ویس کرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی چند روز پیش و قبل از سفرها در رابطه با این وضعیت هشدار داد. قبل از اینکه وضعیت به مرحله بحرانی برسد، مصاحبهای زیادی در این رابطه انجام شد و از طریق رادیو و تلوزیون اطلاع رسانی شده بود تا هموطنان در ترافیک و صف پشت پمپ بنزینها گرفتار نشوند، ولی ظاهرا توجه و اعتماد مردم به رسانه ملی ضعیف است.
مدیر منطقه گیلان با رسانهها گفتوگو کرد و از طرف شرکت پخش، هشدار های لازم به مسافران داده شد. ولی متأسفانه از طرف مسافران توجهی این هشدارها نشد. رسانه آوای نفت خبر زد و تیتر کرد: «مردم به شمال نروید» کارشناسان و همکاران ما با دیگر رسانهها مصاحبه کردند اما توجهی به اخطارها نشد.
با اینکه همکاران ما به طور شبانه روزی کار میکنند اما امروز جایگاه های بنزین در شمال کشور شرایط پر فشاری را تجربه میکنند و خدمات رسانی مناسب مختل شده است.
امروز این وضعیت تشدید شده، تانکر های حامل بنزین که روزهای عادی از انبار نفت تا جایگاه را در دو تا سه ساعت طی میکردند، زمان رسیدن به مقصد سه برابر شد. تأیید میکنیم که بسیاری از جایگاهها مشکل پیدا کردهاند و مردم ساعتها در صف های طویل بنزین گرفتار شدهاند.
پیش از این هم در روزهای تعطیل زیرساختها در شمال کشور جوابگوی این همه سفر نبود، در ایام تعطیل معمولا رشد مصرف در شمال کشور 10 تا 20 درصد است، ولی در چند روز گذشته رشد مصرف به 50 درصد رسیده است و وضعیت پر فشاری ایجاد شد. تقاضای بنزین در گیلان به دوبرابر بالاترین حد سالانه خود رسیده است.
تا این لحظه گزارشی از کمبود سوخت در جایگاه های سایر مناطق کشور دریافت نکرده ایم. حتی خراسان رضوی که در این ایام میزبان مسافران است با معضل کمبود سوخت روبهرو نشده است، چون درصد تقاضا به اندازه شمال کشور بالا نرفته است.
باید برای شناسایی فرصت های سفر به میراث فرهنگی رجوع کرد. امروز در شمال کشور معضل مسافر، فقط بنزین نیست، ترافیک بالای جاده های شمال یک معضل فرهنگی است.
آیا صف های طولانی پشت پمپ بنزین های شمال کشور به دلیل کمبود بنزین تشکیل شده؟ آیا ظرفیت ارتقای تولید بنزین در داخل وجود دارد یا خیر؟
خوشبختانه در بخش زیرساختی تولید مشکلی وجود ندارد. ظرفیت تولید بنزین در داخل چند برابر شده و میتواند پاسخگوی نیاز نرمال جامعه باشد. با پیوستن پالایشگاه ستاره خلیج فارس به خط تولید بنزین، روزانه بالغ بر 40 میلیون لیتر بنزین تولید میشود.
در مورد زیرساختهای انتقال پروژه های سنگینی ایجاد شده که با وجود چنین امکاناتی، کمبود بنزین به شوخی میماند. مگر اینکه خودمان در داخل کشور با مصرف بالا یا قاچاق سوخت کمبود ایجاد کنیم. مشکل اینجا است که متأسفانه به موازات توسعه بخش تولید، در مصرف رشدی ناموزون ایجاد کردیم.
یکی از راهحل های برچیدن نا ترازی بنزین در کشور، واقعی شدن قیمت سوخت است. اختلاف قیمت بنزین میان ایران و همسایگان به مشوقی برای قاچاق سوخت تبدیل شده است. واقعی کردن قیمت سوخت به تنهایی میتواند بسیاری از مشکلات را از میان بردارد اما شیوه و زمان این اقدام کار کارشناسی میطلبد تا خود به منبع بحران تبدیل نشود. در کوتاه مدت باید سیاست های غیر قیمتی اجرا شود تا وضعیت سوخت بحرانی نشود.
منظور از سیاست های غیر قیمتی چیست و چگونه میتوان به این شیوه معضل بنزین را حل کرد؟
از جمله سیاست های غیر قیمتی، توسعه ناوگان حملونقل عمومی است که متأسفانه با توجه به جمعیت، تقاضا و تعداد سفرها بهروزرسانی نشده است. همچنین میتوان با الزامی کردن استفاده از کارت سوخت شخصی، مصرفکننده واقعی و مجاری مصرف در مناطق مرزی را شناسایی کرد.
به عقیده من متهم اصلی حیفومیل بنزین که رسیدگی به آن حوزه جدی گرفته نمیشود، خودروهای فرسوده هستند. خروج این خودروهای پرمصرف از شبکه حملونقل کشور ضرورتی است که فدای مصالح دیگر شده است.
خودروهای بیکیفیت و پرمصرفی که با لیزینگ و بهصورت اقساطی و اخیرا با برگزاری قرعهکشی و با منت، به خیابانها تزریق میشوند، موجب هدر رفت بنزین گرانقیمتی است که با زحمت فراوان تولیدشده است. حجم موتور خودروی تولید داخل که امروز در کشور بنزین میسوزاند، حداقل دو برابر متوسط مصرف جهانی است.
باید بپذیریم که خودروی غیراستاندارد به مردم تحویل داده میشود. البته صحبت از پرمصرف بودن تولیدات خودروی داخل، بدون در نظر گرفتن انواع منافع خودروهای برقی و هیبریدی است که در غرب در حال تردد هستند.
ازنظر اجتماعی نیز فرهنگ مصرف با وضعیت کشور همخوانی ندارد. روزبهروز ترافیک کلانشهرهای کشور سنگینتر میشود، ولی بهجای توسعه حملونقل عمومی، ایجاد زیرساختهای مناسب برای دوچرخهسواری و تشویق و ترغیب جامعه به عدم استفاده از خودروی شخصی، اتوبان ایجاد کردیم تا به ترافیک فضای رشد بدهیم. مطالعات این مجموعه نشان میدهد مردم حتی برای کوتاهترین مسیرها از خودروی شخصی استفاده میکنند. تغییر این وضعیت به زیرساخت و فرهنگسازی نیاز دارد باید شهرداریها در معماری شهری، شهروند پیاده را به رسمیت بشناسند و به فرهنگ دوچرخهسواری بهعنوان نسخه و راهحل نگاه شود. برای اصلاح نا ترازی مصرف بنزین، عزمی لازم است که بیش از توجه به تولید و واردات بنزین، باید متوجه اصلاح اشکالات صنعت خودرو، توسعه زیرساختهای شهری و تشویق برای کاهش استفاده از خودرو و فرهنگسازی در این زمینه باشد.