اما و اگرها درباره برخورد پلیس با شهروندان

همین چند وقت پیش هم بود که یک خانم جوان بر اثر تیراندازی پلیس (در شهریور) به حالت کما فرو رفت و همچنان خانواده‌اش نگران سلامت جانش هستند.
در پاییز سال ۱۴۰۱ هم همه دیدند که ماجرای مهسا امینی که در بازداشتگاه پلیس اتفاق افتاد چه بلایی بر سر کشور آورد. در آن ماجرا علاوه بر کشته شدن تعدادی از مردم در خیابان در اعتراض به آن ماجرا، کم حجابی خانم‌ها نیز گسترش یافت و تمام ارکان کشور گرفتار رفتار پلیس گشت ارشاد شدند.
شاید این اتفاقات مسئولان کشور را متوجه این موضوع کرده باشد که باید کارکنان نیروی انتظامی از صدر تا ذیل همگی آموزش رفتار درست با مردم و در شرایط عصبی سخت را ببینند تا با حفظ آرامش خود، موجب آرامش و آسایش جامعه نیز بشوند.
آن‌ها حتی باید آموزش چگونگی سخن گفتن و گفتار را هم ببینند تا با نحوه سخن گفتن و با بهره گیری از کلمات زیبا و کلمات نرم، موجب تسکین مردم شوند.
خداوند به پیامبر می‌فرماید:
فبما رحمت من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک.
چند شب پیش پیاده از خیابان پاسداران نبش اخوان عبور می‌کردم، دیدم خودروی پلیس مسیر مستقیم را بسته است و خودروها را وادار می‌کند تا از یک خیابان فرعی حرکت کرده و از کوچه بعدی خود را به خیابان اصلی برسانند، در حالی که در خیابان اصلی ترافیکی وجود نداشت ولی این اقدام پلیس موجب قفل شدن تردد در تمامی خیابان‌های فرعی اطراف شده بود. رفتم نزد آن‌ها و با سلام به فرمانده خودروی پلیس گفتم که اگر راه را باز کنید، ترافیک برطرف می‌شود. او گفت برو پی کارت، ما کار خودمان را بلدیم. من هم تشکر کردم و رفتم و از دور وضعیت را تماشا می‌کردم. پس از مدتی خیابان اصلی هم قفل شد، خودروی پلیس مجبور شد تا از جلوی عبور و مرور خودروها کنار برود و اجازه دهد راه باز شود.
بنابراین خوب است با تغییر دولت، تغییری هم در رفتار و گفتار پلیس پدید آید و رفتار و گفتار خشونت آمیز از سوی بعضی از افراد خدوم پلیس به رفتار و گفتار تولید مهربانی تبدیل شود. باید توجه داشت که با زبان نرم می‌توان مار را از سوراخش بیرون کشید.