ازجمله ادعاهای غلط یکی عدمکفایت تولید برق با نیاز مصرف آن است. بررسی نشان میدهد که ظرفیت تولید برق کشور بیش از مصرف است. نگارنده باور دارد اگر ما اشتباه نداشتیم، «کدخدای» جهان هم حتی با تمامی تحریمهایش نمیتوانست برایمان چنین «نا ترازیها» ایجاد کند.
داشتن برق در دوران«مدرن» همواره امری «رفاهی» بوده و خواهد بود، اما داشتن آبوهوای پاک ضرورتی «حیاتی» است که عدم توجه به آن و چارهجویی همگانی، در آیندهای نهچندان دور حیات ایران را با فاجعهای که تصورش رعبانگیز است.
خطای نسل ما آن بود که سهم بزرگی از منابع آب حیاتی محدودمان را برای تولید برق و یا صنایع فوقالعاده آببر فولاد و امثالهم در نامناسبترین مناطق به هدر دادهایم. درنتیجه از یکسو با هزینههای هنگفت پروژهها، موجبات بروز بخشی از نا ترازیهای مالی کشور را فراهم کردیم، و باعث بحران بیآبی لاعلاج کشاورزان و روستاییان شدیم. لازم به یادآوری و تأکید است که سنگ زیربنای نا ترازیها در دهه چهلم شمسی نهاده شد و پس از انقلاب ناآگاهانه ساختار توسعه کشور روی همان پایه بنا شد.
برق دزدی
همانگونه که نا ترازی بین تولید بنزین با مصرف زیاد آن در واقع به علت کیفیت بسیار پایین خودروهای ساخت داخل است و مصرف سه برابر بیشتر سوخت را تحمیل کرده، ما در صنعت برق سوخت زیاد مصرف میکنیم و هوا را آلوده. برق تولید میکنیم ولی در رساندن آن به مصرفکننده واقعی درصد زیادی از آن را بهصورت تلفات انسانی ناشی از بیکیفیتی از دست میدهیم و فجیعتر آنکه به علت نداشتن امکانات سختافزاری و نرمافزاری مسئولیتهای مدیریتی و نظارتی به برقربایان مجال تاراج میدهیم.
*تغییر تعرفهها: بابت حداقل مصرف نیاز آب و برق تا حد مناسب و ضروری قیمتها را همانطور که هستند نازل حفظ کنیم و برای مصرف بیشتر از حد ضروری یک زندگی معمولی تعرفههای برق، بنزین و آب را بالا ببریم که هم عملاً رانت مصرفکنندگان غنی حذف شود و هم از تاراج سوخت برق ارزان جلوگیری کنیم.
*بازنگری و شناسایی داراییهای ثابت غیرضروری صنعت برق شامل دفاتر، زمینها و املاک و غیره و انتقال مالکیت آنها به دولت برای شکستن روند روبه رشد تورم بهای مسکن.
*برگزاری مناقصه در برق منطقهای برای حضور بخش خصوصی جهت شناسایی دقیق مشکلات و بیکیفیتیهای مشهود اتلاف کننده برق و پرداخت دستمزد شایسته متناسب با کاهش تلفات منتج از عملکردهای اجراییشان.
*ایجاد امکان و تشویق صنایع متوسط و بزرگ برای تولید برق موردنیاز خود از منابع انرژیهای تجدید پذیر و خرید برق اضافی تولیدی آنها باقیمتی کمتر از بهای تمامشده واقعی خود صنعت ملی برق.
راهحل میانمدت: جدا کردن مدیریت صنعت آب از وزارت نیرو و واگذاری مدیریت کامل تولید، توزیع و مصرف آب به وزارتخانهای ذیصلاحتر (کشاورزی؟)
راهحل بلندمدت: تشکیل شرکت ملی برق ایران بهعنوان زیرمجموعه وزارت صنایع و انحلال وزارت نیرو