ستاره صبح، فائزه صدر: گمانه زنیها درباره حمله قریب الوقوع ایران و حزب الله به اسرائیل بیش از هر زمان دیگری قوت گرفته است. اسرائیل در حالت آماده باش و دفاع قرار دارد و به ایران و حزب الله هشدار داده است. سه کشور اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان در رابطه با افزایش تنش و احتمال وقوع جنگ به ایران هشدار دادهاند. آمریکا در اقدامی ناو آبراهام لینکلن را به خلیج فارس فرستاده و یک ناو هواپیمابر این کشور در راه است. منطقه در شرایط جنگی قرار دارد، جنگ ویرانگری که در صورت وقوع به نفع هیچ کسی نخواهد بود. ستاره صبح در گفتوگو با میر قاسم مؤمنی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
با توجه به آسیبهای جبران ناپذیر جنگ و پیامهایی که در این خصوص طی دو هفته گذشته از سوی سران کشورهای جهان برای مقامات جمهوری اسلامی ارسال شده است آیا میتوان امیدوار بود که ایران به اسرائیل حمله نکند یا خیر؟
اگر شیطنتهای اسرائیل در خاک ایران از جمله ترورها و عملیات خرابکارانه در تأسیسات هستهای را نمایشی از قدرت اطلاعاتی و نظامیاش بدانیم، باید گفت اسرائیل تا اینجا به هدف اش دست پیدا کرده و نشان داده توانایی خرابکاری در خاک ایران دارد.
شناخت تواناییهای دشمن دلیل نمیشود که مرعوب شویم. اسرائیل معتقد است ایران به دلیل ملاحضاتی که وجود دارد از حمله گسترده و وارد کردن تلفات سنگین به اسرائیل خودداری خواهد کرد و نهایتاً پاسخ ایران حملاتی نظیر پاسخ به حمله ماه آوریل دمشق است که آسیبی به اسرائیل و منافع اش نمیزند.
با در نظر گرفتن این نکته، پاسخگویی جمهوری اسلامی به اسرائیل آن هم به ترتیبی که اطمینان تل آویو از در امان بودن را بشکند، ضرورت دارد. استاندارد پاسخ بازدارنده این است که موجب حمله تلافی جویانه دیگری نشود و به شیطنت طرف مقابل پایان دهد.
ترور اسماعیل هنیه در تهران از این منظر که ترور مهمان دیپلماتیک ایران در مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید بود؛ باید به شکلی بازدارنده، حاوی پیام و معنادار پاسخ داده شود و گرنه جایگاه جمهوری اسلامی در جهان و منطقه ضعیف جلوه میکند که به نفع ایران نیست.
در تجارب سیاسی و نظامی چه پیش بینیهایی برای چنین وضعیتی وجود دارد؟ چگونه میتوان به عملیاتی نظامی پاسخ داد ولی از گسترش درگیری اجتناب کرد؟
اسرائیل برای حذف رهبر سیاسی حماس دلایل زیادی نداشت. دلیل ترور اسماعیل هنیه صرفاً تحریک ایران برای ورود به جنگ بود. ترور هنیه در تهران ظرفیت افزایش غیر قابل کنترل تنش در منطقه را دارد. حمله نظامی ایران به اسرائیل، پای آمریکا را به جنگ باز میکند که صد در صد این وضعیت به نفع اسرائیل و شخص نتانیاهو است.
هزینه شروع یک جنگ برای ایران سنگین است. ضمن این که این هزینهها میتواند اقتصادی، نظامی و امنیتی، جانی و اجتماعی باشد، باید هزینههای حیثیتی و اعتباری چنین جنگی را نیز در نظر گرفت.
اسرائیل در هر نوع درگیری با ایران از همراهی جهانی برخوردار خواهد بود. در صورت وقوع جنگ بین ایران و اسرائیل، کشور با قدرتهای بزرگ جهان نظیر انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا خواهد جنگید.
دو هفته از ماجرای ترور اسماعیل هنیه میگذرد و دستور حمله به اسرائیل در قالب عملیات پاسخ به ترور صادر شده و نظر ما تغییری در شکل ماجرا ایجاد نخواهد کرد.
پاسخ تهران به این ترور قطعی است. اگر اقدام تلافی جویانه ایران منجر به کشته شدن شهروندان اسرائیل یا تخریب زیر ساختی شود میتوان پیش بینی کرد که درگیری دو طرفه باشد و به شکل جنگی منطقهای گسترش پیدا کند. در چنین جنگی باید خاک و آسمان عربستان، اردن، امارات و حتی برخی همسایگان شمالی ایران را نیز جزو خاک اسرائیل تصور کرد چون در صورت وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل کشوری مثل جمهوری آذربایجان یا اردن در کنار ایران نخواهند بود.
در صورت وقوع درگیری چطور میتوان تنش را در مراحل اولیه خنثی کرد؟ در این صورت آیا قدرتهایی نظیر آمریکا تمایلی به کنترل تنش و خاموش کردن آتش جنگ نشان میدهند یا نه؟
تمام تلاشهایی که امروز صورت میگیرد ددر راستای کنترل تنش است. پیغامها، تماسها و سفرهای دیپلماتیک برای جلوگیری از برافروخته شدن آتش جنگ است چون در صورت اغاز جنگ خاتمه دادن به آن سخت است و زمان پایان درگیری قابل پیش بینی نخواهد بود.
ایران باید هوشیار باشد و در تله اسرائیل نیفتد. نتانیاهو با جنگی جدید ضمن تثبیت حضور خود در قدرت، ایران و محور مقاومت را تضعیف خواهد کرد.
هدف اسرائیل از ترور فرماندهان مقاومت تضعیف این گروهها است یک جنگ میتواند نتانیاهو را به هدف اش برساند.
کشورهای عرب منطقه با گروههای مقاومت همدلی ندارند و از ظرفیت دشمنی اسرائیل با ایران و محور مقاومت برای حذف این گروهها استفاده میکنند. به همین دلیل ایران در جنگ با اسرائیل دوستان زیادی نخواهد داشت. اما آمریکا با جنگ در منطقه موافق نیست هدف آمریکا تنش زدایی در منطقه است. جنگ اوکراین و بحران غزه آمریکا را بیش از ان چیزی که آمادگیاش را داشته باشد از اهداف وبرنامه هایش دور کرده است. از این رو واشنگتن تا جاییکه بتواند از وقوع درگیری میان ایران و اسرائیل جلوگیری میکند. پر رنگ شدن تنش در روابط آمریکا و اسرائیل به این نقطه بر میگردد که هدف واشنگتن و تل آویو یکی نیست. اسرائیل خواهان استفاده از حداکثر ظرفیت تنش است تا اهداف نظامی خود را محقق کند. آمریکا برای کنترل تنش تلاش میکند و حمایت از نتانیاهو را به ضرر خود ارزیابی کرده است.
حضور ناوهای هواپیما بر آمریکا در منطقه براساس پروتکلهای امنیتی است. آمریکا سعی میکند تا جایی که میتواند وارد درگیری نشود. اما در صورت وقوع جنگ هر رئیسجمهوری در آمریکا ملزم است به کمک اسرائیل بشتابد.