هر گونه غفلت از این امر خساراتی جبرانناپذیری برای مردم ایران در پی دارد. مسعود پزشکیان رئیسجمهوری اسلامی ایران با ویژگیهای خاص شخصیتی خود از هر گونه وابستگی حزبی و گروهی تاکنون پرهیز نموده است، بنابراین سازوکار کارشناسانهای را برای فرایند انتخاب اعضای کابینه پیشنهاد کرد و ساماندهی چنین امری را به محمدجواد ظریف سپرد. ظریف که یک کارشناس ارشد بینالمللی و فردی شناختهشده در سیاست خارجی است در انتخابات تیرماه 1403 سنگ تمام گذاشت و از «جان» و «آبروی» خویش برای پیروزی پزشکیان و برای ایجاد تغییر در سیاست و «برای ایران» مایه گذاشت. او که تاکنون مبادی آداب دیپلماتیک در بالاترین سطوح تشریفات و افاضات کارشناسانه بود در عرصۀ سیاست داخلی برای اولین بار بی مهابا وارد عرصه شد و در کمپینهای تهران و اکثر مراکز استان با صدای بلند وارد کارزار تبلیغات و اعلام مواضع شد و بارها در مقام یک کنشگر سیاسی کت از تن درآورد، آستین بالا زد و از ستاد وارد صف و میدان شد تا مردم ایران را به مشارکت بیشتر و انتخاب بهتر رهنمون کند.
تأثیر او بر شکستن فضای سرد تحریم انتخابات و دعوت مردم ناراضی کمنظیر بود و برای ما یک درس جدید در جامعهشناسی سیاسی و کنشگری برای نهادینه کردن رفتار سیاسی گشوده شد. ظریف با ظهور و حضور خود در اقصی نقاط ایران به جامعهپذیری سیاسی نسل جوان و معترض نیز کمک کرد. تحلیل رفتار و گفتار و بررسی کنشهای سیاسی ظریف و تأثیرات مثبت او در افکار عمومی و تحول در نگرشهای سیاسی دیگر کنشگران در این انتخابات یادداشتها و مقالات و مجال مفصلتری را میطلبد.
اما تشکیل شورای راهبری و کمیتههای ارزیابی نامزدها برای وزارتخانهها گرچه در فرایند دولتسازی پس از انتخابات دولتها مسبوق به سابقه بود و حضور شخص دکتر ظریف و تشکیل کارگروهها انتظارات دیگری را برانگیخت.
مشاهدات، رویهها، اخبار، پیامدها و بررسیها نشان میدهد که به دلیل عدم شفافیت در فرایند تشکیل کارگروهها و کمیتهها و عدم رعایت پروتکلهای اعلام شده از یک سو و به دلیل محتوا، دادهها و روشهای ناقص و معیوب نتایج و پیامدهای اکثر این کمیتهها و شورای راهبری از «روایی »و«اعتبار» لازم برخوردار نیست و تشکیل دولت صرفاً با اتکای به نتایج این شورا را با مشکلات متعددی مواجه خواهد ساخت .
ضروری است رئیسجمهور با کمک معاون اول و متخصصان و کارشناسان دیگری نیز با رویکرد تخصصی و معیارهای مبتنی بر کارآمدی و با درخواست برنامه و مصاحبه با نامزدها و شنیدن تحلیل آنها از اولویتهای هر وزارتخانه برای مدیریت ارشد و عالی کشور، ورزا، معاونین و دیگر مقامات را گزینش و انتخاب کنند.
فهرست ارائه شده از سوی شورای راهبری به دلیل زیر ناقص و دارای ابهامات جدی است:
1- پروتکل تشکیل و ساختار کمیتهها باید قبل از تشکیل کمیتهها اعلام میشد و افراد بر حسب قیودات آن برای تشکیل کمیتهها معرفی میشدند که متأسفانه چنین نشد و بعد از اینکه حدود یک هفته از کار کمیتهها گذشت پروتکل اعلام شد و افراد پیش از آن پروتکل عمدتاً از معاونان سابق و کارمندان خاص هر وزارتخانه بدون تطبیق به مفاد اعلامی انتخاب شده بودند و این چیدمان اعتراض گسترده بخش خصوصی، تشکلهای صنفی، حرفهای، جامعۀ مدنی و اشخاص صاحبنظر را در برداشت و تغییرات بعدی فرایند را به صورت معنادار اصلاح نکرد.
2- از ابتدا اعلام نشد که کسانی که عضو کمیته هستند نمیتوانند نامزد وزارت شوند و بعد از اعلام این امر در برخی از کمیتهها، بعدها معلوم شد اکثراً اعضای کمیتهها نامزد وزارت بودهاند و پیش از آن در فرایند شکلگیری و جهتگیری کمیته نقش داشتهاند.
3- برخی از رؤسا، دبیران و اعضای کارگروهها برای یک وزارتخانه یا همه وزارتخانههای کارگروه خود نامزد بودند و متأسفانه به اعمال نفوذ و حتی حذف افراد غیر همسوی خود از کمیته میپرداختند و افراد دیگری طبق سلیقۀ خود برای عضویت در کمیته معرفی میکردند.
4- به جای متخصصان دانشگاهی و غیردانشگاهی معمولاً از معاونین و مدیران کل سابق به انتخاب رؤسای کارگروهها افراد معین وارد کمیتهها میشدند.
5- نمایندگان بخش خصوصی و تشکلهای صنفی و مدنی عمدتاً در هفتۀ دوم یا دیرتر از آن و با سلیقه رئیس کارگروه به کمیتهها معرفی میشد و برای حضور برخی افراد که تشکلها انتخاب و معرفی میکردند مقاومت و ممانعت میشد.
6- حضور نمایندگان زن و اقلیتهای دینی و مذهبی در کارگروهها امری مطلوب بود اما حضور فردی که سابقه و اطلاعی از موضوع کار وزارتخانه نداشت تحت این عنوان مطلوب برای ارزیابی و ارائه نمره و رتبهدهی به نامزدهای وزارت تبدیل به امری مضحک و غیرقابل قبول شده بود.
7- ارائۀ رزومه نامزدها و خوداظهاری سوابق آنها امری ضروریست ولی ارزیابی رزومه بدون مصاحبه و بدون رؤیت فرد و با شناخت سطحی و عمومی در سنجش و ارزیابی کارمندان معمولی هم قابل قبول نیست چه رسد به اعطای امتیاز و رتبه به فردی برای وزارت که برخی از اعضای کمیتهها حتی یکبار هم وی را ندیدهاند.
8- ارزیابی در سطح انتخاب وزیر حتماً نیاز به ارائۀ «برنامه» و «مصاحبه» برای تحلیل آن برنامه و اعلام نوآوریها و تفاوتها دارد که متأسفانه در اکثر کمیتهها هیچ برنامهای درخواست نشد و هیچ مصاحبهای هم انجام نگرفت.
9- فرایند امتیازدهی در کمیتهها بویژه بر مفاهیم کیفی مثل درایت و شجاعت نامزدها بسیار مبهم بود و اعلام مقادیر کمی و دادن امتیاز و نمره برای این مفاهیم توسط افرادی که اکثر نامزدها را نمیشناختند و بدون مصاحبه و ارائه تحلیل از مؤلفههای اصلی کار وزارتخانه با هر دامنهای با خطای گسترده همراه است.
10- تلاش برای انتخاب افراد جوان یا کوشش برای تحقق عدالت جنسیتی و معرفی زنان شایسته امری مطلوب و مورد تأیید است اما هر جوان و یا هر زنی که دارای صلاحیتهای حرفهای و تخصصی در موضع اداره وزارتخانه نیست و تأکید شد حتماَ باید یک جوان و یک زن در فهرست یکی از سه نفر یا چند نفر اول برای حضور در دولت و مدیریت ارشد وزارتخانه قرار گیرد. گاهی فردی در اولویت معرفی قرار گرفته است که هیچ سابقه یا سابقه کمی در این موضوع دارد دارای یک رزومه و کارنامۀ معمولی هم نیست و توانایی بیان چند عبارت در خصوص موضوع این منصب را نداشته و ندارد.
11- فرایند جمعبندی نهایی شورای راهبری و اعلام امتیازات در رتبهبندی نهایی کاملاً غیر شفاف است در صورتی که وقتی اعلام ضابطه کارشناسی میشود شفافیت کامل فرایند اعلام رتبه باید مشخص باشد.
12- اخباری که از عمده نتایج و پیامدهای این ارزیابی معیوب شورای راهبری رسیده است ضرورت بازنگری و دقت بیشتر رئیسجمهور در تشکیل کابینه برای پاسخ به مطالبات مردم را چند برابر میسازد.