کسانی که از میدان تحریم به ایده شرکت رسیدهاند بهره گیری از اندک فرصتها را مبنای تصمیم دانسته و راهی اثربخش برای دستیابی آرام وکم هزینه به مطالبات میدانند . کسانی که هنوز در میدان تحریم ماندهاند از رخدادهای غمبار سالهای ۹۶ و۹۸ و1401 گفته واز درد ورنجی که برمردم رفته میگویند و ادامه تحریم را همانند چند انتخابات اخیر راهی درستتر میپندارند. آنها شرکت در انتخابات را انگشت در خون زدن میدانند. خون مهسا و ندا و نیکا و شکاری و رهنورد و نام های دیگر. نامهایی که عدد نیستند. نامهایی که سرنوشت کشور را دگرگون کردهاند.
این گروه براین باورند شرکت در انتخابات اسباب تحکیم قدرت حاکم شده و روند دموکراسی خواهی را به تأخیر میاندازد.
از سویی دیگر برخی شرکت در انتخابات را رأی به جمهوری اسلامی گفته و میگویند، این در حالی است که رهبری پیش از این گفته بود هرکس نظام جمهوری اسلامی را هم قبول ندارد به خاطر ایران رأی بدهد. این که شرکت در انتخابات رأی به جمهوری اسلامی است ترفند تازهای برای رویگردانی بخشی از مردم از صندوق رأی است. چرا که هر افزایشی در میزان مشارکت به معنای رأی بیشتر برای پزشکیان است که اسباب پیروزی او را فراهم میکند و دست اقلیت را از قدرت کوتاه میکند.
رأی دادن نه انگشت در خون بیگناهان قربانی زدن است، نه تأیید آنچه گذشته است. رأی دادن کنش سیاسی است برای گذر از تنگناها و دشواریها وکاستن از درد و رنج میهن. رأی دادن میتواند اعتراضی کم هزینه علیه وضع کنونی و بانیان وضع موجود هم باشد و باعث تغییر و تحول شود. با هم بودن و برای همه بودن کنشی معنادار در موقعیت کنونی است. ایران نیاز به غمخوار دارد وکشور نیاز به تیمار. ما هم خستهایم، ما هم دلشکسته ایم. ما هم در مرگ مهسا، نیکا، نیکاها، آرمیتاها و... گریستهایم، اما با این وجود رأی دادن بهتر از رأی ندادن است. پس قهر را کنار بگذارید و جمعه بیایید رأی بدهید.
ما برای ایران نگرانیم. جوانان حق دارند معترض باشند. برای رأی ندادن استدلال دارند. باور کنید ما هم چنین وضعیتی داریم، ولی رأی دادن بهتر از رأی ندادن است. زیرا ممکن است شرایط بد به شرایط خوب تبدیل شود. شما برای ایران تردید را کنار بگذارید، شاید فردایی روشنتر رقم بخورد.