از بسیج دانشجویی شریف تا مدیرعاملی سایپا
فعالیتهای سیاسی و جنجالی بذرپاش از دانشگاه شریف آغاز شده. جایی که او از آن مدرک مهندسی صنایع گرفته است. او از سال ۷۷ که وارد دانشگاه شد، خیلی زود به بسیج دانشجویی پیوست و تقابل با فعالان دانشجویی کرد؛ از شکستن تریبون دانشجویان دانشگاه علامه گرفته تا ورود به دفتر انجمن اسلامی دانشگاه شریف در سال ۸۲.
او در همان سالها، همزمان با شهرداری احمدینژاد به او نزدیک شد و با آغاز ریاستجمهوری او در سال ۸۴ به ریاست گروه مشاوران جوان ریاستجمهوری منصوب شد. دو سال بعد بذرپاش ارتقا گرفت و به مدیرعاملی شرکت پارس خودرو رسید. او در بهمن سال ۸۶ از مدیرعاملی پارس خودرو یک پله دیگر نیز بالا رفت و مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا شد؛ زمانی که فقط ۲۷ سال داشت. بذرپاش در همان سال مجوز انتشار روزنامه «وطن امروز» را هم گرفت که از جمله رسانههای تندرو محسوب میشود. تیر ماه سال ۹۵ روزنامه ایران از فیشهای نجومی و پرداخت پاداش ۶۰۰ میلیونی به اعضای هیئت مدیره سایپا در سالهای حضور بذرپاش یعنی ۸۷ و ۸۸ خبر داد. البته بذرپاش این خبر را تکذیب کرد.
توقف ناگهانی آسانسور بذرپاش در سال ۸۹
ستاره اقبال بذرپاش در دولت دهم ناگهان خاموش و صعود آسانسوری او از مراحل مدیریتی متوقف شد. او از ابتدای دولت دهم از سوی رئیس دولت یعنی محمود احمدی نژاد به ریاست سازمان ملی جوانان و معاون رئیسجمهور منصوب شد. این سمت، اما چندان به مذاق بذرپاش خوش نیامد و برای او به عنوان مدیرعامل سایپا نوعی عقبگرد محسوب میشد. از سوی دیگر گفته میشود در این دوران او با اسفندیار رحیم مشایی نزدیکترین یار احمدینژاد به اختلاف نظر خورده بود. او در نهایت در آذر سال ۱۳۸۹ از سمت خود برکنار شد. سایت «نگام» در خبری به نقل از محمد اشرفی اصفهانی رئیس هیئت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاستجمهوری مدعی شد که در سال ۱۳۹۴ بذرپاش به عنوان رئیس سازمان ملی جوانان به اتهام «فساد و زمینخواری»به پنج سال حبس محکوم شده است. او، اما در گفتوگو با «خبرآنلاین» این خبر را تکذیب کرد و گفت که «من جایی محکوم نشده و حکمی نگرفتهام!».
رفت و برگشت به مجلس و ریاست شائبهبرانگیز دیوان محاسبات
با کنارگذاشتهشدن از دولت احمدینژاد بذرپاش به بهارستان رفت و نماینده مجلس نهم شد. مخالفت با برجام از جمله اقدامات قابل ذکر او در این مجلس محسوب میشود. با پایان مجلس بذرپاش نیز در دولت روحانی به حاشیه رفت، اما در سال ۹۸ و در انتخاباتی که کمترین میزان مشارکت تا قبل از خود را داشت به مجلس یازدهم راه پیدا کرد. بذرپاش، اما این بار قصد باقی ماندن در مجلس را نداشت و توانست با لابی گسترده به ریاست دیوان محاسبات برسد. هرچند که این ریاست برای او بهای سنگینی داشت. بسیاری تاکید کردند که او شرط ۲۰ سال سابقه فعالیت و مدیریت و نظارت را دارا نیست. احمد توکلی، رئیس هیئتمدیره دیدهبان شفافیت و عدالت پیش از رایگیری بر سر ریاست دیوان محاسبات در نامهای به نسبت تند خطاب به رئیس مجلس، اقدام مجلس برای ریاست بذرپاش بر دیوان را «بدعت» و «غیرقانونی» دانست. توکلی تاکید کرده بود که سابقه بسیج بذرپاش ازسوی مجلس به عنوان سابقه کاری درنظر گرفته شده و همین نامه و جنجالهای ناشی از آن، بسیج دانشگاه شهید بهشتی را بر آن داشت تا در نامهای خطاب به بذرپاش، از او بخواهد که «اگر سوءاستفادهای از فعالیت در بسیج دانشجویی صورت نگرفته، این موضوع را به شکل مستند اعلام» کند، «وگرنه این امر توهینی آشکار به تشکل بسیج دانشجویی خواهد بود.»
دفاع بذرپاش در مقابل انتقادها، اما منجر به جنجالهای بیشتر شد. او نامه اشتغال به کار در تاریخ آبان ۸۳ منتشر کرد که مدعی میشد از سال ۷۹ تا ۸۲ به عنوان معاون آموزشی پژوهشکده شهید رضایی مشغول به کار بوده است.
اما طبق آگهی روزنامه رسمی این مؤسسه سال ۹۲ ثبت و تأسیس شده است. برخی نیز تاکید کردند فونت «ایران نستعلیق» که در نامه استفاده شده در سال ۸۳ یعنی تاریخ درج شده در نامه، هنوز وجود نداشته است. با این همه بذرپاش در نهایت با ۱۵۸ رأی در مرداد ۹۹ رئیس دیوان محاسبات کشور شد.
وزارت در دولت سیزدهم با چاشنی انتخابات
در آذر ۱۴۰۱، رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم به دلیل بیماری از مسئولیت خود استعفا داد. در این زمان نام مهرداد بذرپاش به عنوان گزینه پیشنهادی جایگزینی قاسمی مطرح شد و در نهایت نیز او سرانجام به وزارت دولت رسید. بسیاری تاکید دارند که فعالیتهای بذرپاش در مقام وزیر راه و شهرسازی با نگاهی انتخاباتی به آینده سامان داده میشد. به طور مثال قبل از حادثه بالگرد رئیسجمهور و همراهان او، بذرپاش قراردادی با هندیها برای سرمایهگذاری در بندر چابهار امضا کرد. این قرارداد که ارزش سرمایهگذاری آن حدود ۲۲ هزار میلیارد یعنی برابر با بودجه صداوسیما بود انتقادهای بسیاری را برانگیخت. با این همه بذرپاش در تلاش برای دستاوردسازی از این قرارداد بود.
یک هفته پس از حادثه بالگرد نیز بذرپاش به یزد رفت تا راهآهن یزد-اقلید را افتتاح کند. مهرداد بذرپاش ۲۸ اردیبهشت، یعنی دو روز پیش از درگذشت ابراهیم رئیسی و همراهانش، در سفری به استان یزد در خصوص تکمیل راه آهن یزد-اقلید، گفته بود: «این خط ریلی در مراحل پایانی قرار دارد. با توجه به پیشرفت کار حداکثر تا دو ماه آینده این مسیر ریلی تکمیل خواهد شد». به عبارت دیگر، تا پیش از درگذشت رئیسجمهوری پیشین و قبل از به راه افتادن زمزمههای انتخابات زودهنگام، قرار بود خط راهآهن یزد -اقلید اواخر تیرماه افتتاح شود. پرسش اینجا بود که در این ۸ روز چه تغییر سریعالسیری در فرایند تکمیل پروژه این خط ریلی رخ داده که آن را آماده بهره برداری کرد؟
همین فعالیتها و البته فعالشدن کانالها و اکانتهای حامی بذرپاش در فضای مجازی شائبه احتمال ثبت نام او برای انتخابات ریاستجمهوری را بیشتر کرد. در نهایت نیز او روز آخر با کتابچهای حاوی برنامهها و راهبردهای خود در انتخابات ثبتنام کرد. اگر او دقیقا روز بعد از حادثه بالگرد رئیسی نیز تصمیم به حضور در انتخابات میگرفت فقط ۱۵ روز برای تدوین برنامه خود فرصت داشته است. آیا او این برنامه را در ۱۵ روز تهیه کرده یا مدتها پیش از آن سودای ریاست جمهوری را در سر میپرورانده و برای آن برنامه داشته است؟ اینها پرسشهایی است که همچنان بیپاسخ مانده است؛ درست مثل سؤالات درباره سابقه ۲۰ ساله مدریت بذرپاش یا دوران مدیرعاملی او در سایپا و بعد ریاست سازمان ملی جوانان.
با این همه باید دید که او مورد تأیید شورای نگهبان برای رقابت در انتخابات ریاستجمهوری هست یا همچنان باید در مناصبی مثل وزارت و نمایندگی فعالیتهای خود را دنبال کند.
منبع: فراز دیلی