ستاره صبح، فائزه صدر: 7 روز از حادثه سقوط بالگرد رئیسجمهور و هیئت همراهش میگذرد. محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور در ساعات اولیه به عنوان جانشین وی تعیین شد و یک روز بعد ساعاتی پس از انتشار خبر شهادت رئیسجمهور اعلام شد انتخابات ریاست جمهوری روز 8 تیر برگزار خواهد شد. با اتمام 5 روز عزای عمومی، زمزمههایی از نام نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری شنیده میشود. ستاره صبح در گفتوگویی علی بیگدلی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و کارشناس سیاسی به بررسی احتمال حضور اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو پرداخته که در ادامه میخوانید:
ضرورت ورود اصلاحطلبی به انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری چقدر احساس میشود؟ آیا جبهه اصلاحات تمایل و آمادگی لازم برای ورود به عرصه انتخابات را دارد یا خیر؟
انتخابات مجلس دوازدهم نشان داد که بی میلی نسبت به مشارکت سیاسی جدی است. محرک این بی میلی، بی سر و سامانی در دو بخش سیاسی و اقتصادی است. این دو بخش چرخ دندههای اصلی حرکت هر جامعهای هستند که دولت در این دو مقوله ناموفق بوده است. برای انتخاباتی شد فضا و کسب اعتبار داخلی و بینالمللی باید کار کرد و حضور چند چهره اصلاحطلب و منصوب به اصلاحطلبی از جمله اقداماتی است که تصور میشود میتوان با توسل به آن تنور انتخابات را گرم کرد. به عقیده من حاکمیت مایل نیست دیگر چهره اصلاحطلبی در رأس دولت قرار بگیرد. ردههای بالا و تصمیم گیر در حاکمیت چند دورهای است که از اصلاحطلبان گذر کردهاند. در چند دوره انتخابات فضا برای حضور اصلاحطلبان مساعد نبود و نامزدهای این جریان رد صلاحیت را تجربه کردند. آقای خاتمی انتخابات در اسفند 1402 شرکت نکرد. سید محمد خاتمی بزرگ جریان اصلاحات است. جاییکه از حضور رهبر فکری و معنویای جریان در مراسم خاکسپاری رئیسجمهور پیشین جلوگیری میشود، چطور میتوان گفت اصلاحطلبان در انتخابات نامزد اصلی خواهند شد؟! گروهی حضور یک شخصیت برجسته اصلاحطلب را در یک مراسم عمومی بر نمیتابد. وقتی اصلاحطلب خوش نامی که آرا 80 درصد از رأی دهندگان را دارد کنار گذاشته میشود چطور بپذیریم که به دیگر اصلاحطلبانی که شانسی برای رأی آوری دارند فرصت شرکت در انتخابات داده خواهد شد؟! افرادی را که امروز به عنوان نامزد معرفی میشوند قبول ندارم و به این افراد رأی نمیدهم. درسی در علم سیاست به نام آداب دیپلماسی داریم این واحد دانشجویان را با نزاکت دیپلماتیک آشنا میکند، حرف زدن و نشستن و برخاستن یک شخصیت سیاسی و کسی در ردیف رئیسجمهور است آداب ویژه خودش را دارد. کدام یک از افراد مطرح در این استاندارد قرار دارند؟ هر شخصیت سیاسی یا اقتصادی در قد و قواره یک رئیسجمهور نیست. آقای خاتمی یا آقای روحانی دانش لازم را داشتند و با تجربه بودند آقای خاتمی اهل ادب و فلسفه بود. آقای روحانی مرد سیاست و حقوق بود. افراد نباید دست خالی وارد میدان سیاست شوند. جبهه پایداری که امروز مجلس را گرفته برای رسیدن دوباره به قدرت اجرایی تلاش میکند. با توجه به فعالیت این گروه، بعید نیست رئیسجمهور هم از آن طایفه باشد. افسار ارابه سیاست را نباید به دست افراد کوچک داد.
به عقیده شما عدم توجه به لزوم حضور تمامی اقشار و گروههای سیاسی در انتخابات، به معنی ایجاد زمینه برای قهر با انتخابات نیست؟ پروژه خالص سازی جمهوریت نظام را به کجا میکشد؟
سیاست یکسان سازی، خالص سازی و یکدست کردن قوا عملی نشد و در مواردی که محقق شد، ثمری نداشت. اختلاف بین آقای قالیباف و آقای رئیسی یا اختلاف میان نمایندگان با آقای قالیباف و اختلافاتی که در شورای شهر وجود دارد نشان دهنده ناموفق بودن پروژه خالص سازی است. آقای قالیباف در انتخاباتی که به تشکیل مجلس دوازدهم منجر شد نفر چهارم تهران شد. این سبد رأی برای کسی که ادعای ریاست بر مجلس را دارد، سبک است. احتمال عدم حضور سردار قالیباف در جایگاه ریاست مجلس نمودی از ناموفق بودن پروژه یکدست سازی است. این طرح بر ضد خودش عمل کرد. در چنین شرایطی احتمال موفق بودن کسی مثل آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری نیز ممکن نیست. بسیاری از افرادی که نام آنها در لیست نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری مطرح میشود شرایط مشابه آقای قالیباف را دارد، قربانی پروژه خالص سازی شدند و وجهه سیاسی و اجتماعیشان در نزاع درون جناحی تخریب شده است.
لزوم حضور رئیسجمهوری تکنوکرات در رأس قوه مجریه چقدر احساس میشود آیا یک شخصیت دیپلمات میتواد گزینه خوبی برای اداره کشور باشد یا خیر؟
دولت سیزدهم عملکرد ضعیفی داشت و نتوانست مشکلات داخلی را حل کند بلکه بر میزان و شدت مشکلات افزوده شد. تورم و مشکلات معیشتی بر مردم فشار میآورد. رخ امروز دلار دردی بی درمان است. اقتصاد به کالبدی در حال احتزار میماند. از این رو این نیاز ضروری است که رئیسجمهوری توانمند مطابق با شرایط روز کشور انتخاب شود. رئیسجمهور باید دید منطقهای و بینالمللی گستردهای داشته باشد. سیاست داخلی و خارجی باید تغییر کند. برای اینکه موفق باشیم باید رفتارمان را در داخل و خارج عوض کنیم. فاصله بین دولت و مردم در این دوره تعمیق شد باید این فاصله برداشته شود. یکی از امتیازاتی که برای آقای رئیسی برشمرده میشد سفرهای استانی ایشان بود من به این سفرها نقد داشتم و بارها اعلام کرده بودم که این سفرها ضرورتی ندارد کدام رئیسجمهور در کشوری پیشرفته شهر به شهر و روستا به روستا سفر میکند تا مشکلات و مسائل حل شود؟! اگر ساختارهای مدیریتی صحیح و سالم باشند ضرورتی ندارد که رئیسجمهور مرتباً دور مملکت بگردد و سرکشی کند. رئیس قوه مجریه و رئیس دولت در هر کشور شخصیتی مهم و تعیین کننده است. ولی از رئیسجمهور در ایران نمیتوان انتظار زیادی داشت. ساختارهای مدیریتی عیوبی دارد که موجب ناکارآمدی رئیسجمهور میشود.