مشارکت مردم در این رویکرد به دو صورت نمود پیدا میکند. همکاری در اجرای برخی برنامههای شهری نظیر بازیافت زباله از مبدأ، پرداخت به موقع عوارض، حفاظت عمومی از وسایل حملونقل و المانها و تجهیزات نصب شده و ... گام اول مشارکت عمومی محسوب میشود که به نوعی نماد فرهنگ بالای ساکنان جوامع شهری در داشتن شهری آباد و زیبا است.
در حقیقت مشارکت شهروندان در اداره امور شهر از اصول تحقق پذیری توسعه پایدارمحسوب میشود و با افزایش میزان مشارکت شهروندان در فرایند اجرای برنامه ریزیها تصمیم گیری های مدیریت توسعه شهر، علاوه بر افزایش میزان رضایتمندی از مدیریت شهری، در منابع مالی نیز صرفه جویی شده و دست نهادهای متولی در راستای اجرای برنامههای جدید خدماتی بازتر خواهد شد.
در مدل ثانویه مشارکت که به نوعی مشارکت بخش خصوصی در توسعه عمومی انگاشته میشود، افراد دارای تمکن مالی یا شرکتهای خصوصی به صورت مشارکتی در اجرای برخی طرحها و پروژهها با نهادهای متولی به ویژه شهرداریها همکاری میکنند.
از آنجا که مدیریت و توسعه شهرها در کشورهای در حال توسعه توسط دولتهای مرکزی تعیین میگردد، مشارکت شهروندان میتواند رویکرد مناسبی برای دگرگون کردن این تفکر در راستای توسعه شهرها و به خصوص توسعه پایدار در شهرهای کوچکتر و کم برخوردار باشد.
از سویی در شرایط اقتصادی اخیر، توان دولت برای اجرای برخی پروژهها به حداقل رسیده است و در چنین شرایطی استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و یا همان مشارکت عمومی میتواند در تسریع روند تکمیل پروژههای نیمه کاره یا ساخت پروژههای شهری جدید به عنوان راهکاری اصیل و جدی مورد توجه قرار بگیرد.
بی تردید برنامه ریزی شهری در راستای توسعه پایدار، مستلزم توجه به فرایندهایی است که شهروندان از مناظر مختلف، خالق آنها هستند و جهت دهی به این فرایندها در راستای توسعه پایدار شهری، نیازمند مشارکت فعالانه و آگاهانه کلیه مسئولین و شهروندان در مدیریت توسعه پایدار شهری است .
در الگوهای جدید برنامه ریزی و مدیریت شهری، اجرای پروژههای مشارکت شهری با رشد چشمگیری مواجه شده است و در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ شاهد ساخت پروژههای مشارکتی در حوزههای ورزشی، گردشگری، تفریحی، اقامتی، آموزشی، خدماتی و زیرساختی هستیم.
این پروژهها که در قالبهای مختلف نظیر طرحهای واگذاری زمین به صورت 99 ساله، اجاره برخی واحدهای تاریخی جهت تجهیز و بهره برداری، واگذاری پارکها و مناطق جنگلی و ... تعریف شدهاند، بخشی از این مشارکت ماندگار محسوب میشوند که در صورت برنامه ریزی دقیق و مطلوب، زمینه توسعه شهری به ویژه در مناطق کم برخوردار را فراهم میسازد.
در پایان باید اشاره داشت در دهههای اخیر، با رشد شتابان شهرها و گسترش شهرنشینی، اداره امورات شهری توسط دولت بدون اتکا به شهروندان میسر نخواهد بود. از این رو، در چند دهه اخیر مدیوم جدیدی از مدیریت شهری مشارکت محور با مشارکت مردم و بخش خصوصی رونق گرفته است که در صورت برنامه ریزی منسجم و تقویت حس اعتماد و همکاری میان مدیران شهری و شهروندان، نظام مدیریت شهری با فراغ بال و سرعت بیشتری میتواند به حل معضلات و چالشهای شهری بپردازد و به تبع آن میتوان شاهد جلوههای از توسعه پایدار شهری در بخشهای مختلف بود.