در سالی که پشتسر گذاشتیم، هم تعدادی از بزرگان هنریمان را با مرگهایی غریب از دست دادیم و هم تعدادی از جوانانی را که میتوانستند سالهای زیادی پیشروی خود داشته باشند.
کام جامعه تئاتری، در آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ و در شرایطی که در تدارک نوروز ۱۴۰۲ بود، با درگذشت احمد دامود، تلخ شد و این هنرمند، استاد دانشگاه و پژوهشگر که کتابها و شادگردان بسیاری از خود به یادگار گذاشته بود، در آخرین روزهای اسفند در قطعه هنرمندان بهشتر زهرا (س) آرام گرفت.
اما هنوز هموطنانمان در حال و هوای تعطیلات بودند که ناگهان خواب بهاریشان با شوک درگذشت کیومرث پوراحمد آشفته شد، درگذشتی غریب برای کارگردانی که در ذهن عموم مردم به عنوان مردی دوستدار زندگی تصویر شده بود.
اما درگذشتهای شوکهکننده تنها به کیومرث پوراحمد محدود نشد و اگر به واسطه درگذشت پوراحمد، بهاری بهتانگیز پشتسر گذاشتیم، قتل دلخراش داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر، در خانه شخصیشان، پاییزی سرشار از شوک و شک برایمان رقم زد. آنچنان که هنوز به نظر میرسد جامعه هنری نتوانسته از زیر سنگینی بار آن قد راست کند. در همان مقطع، هنرمندان بسیاری خواستار تسریع در رسیدگی به پرونده این دو قتل شدند.
با درگذشت فخری خوروش و توران مهرزاد، دو تن از دیگر بازیگران بزرگمان در قاب مرگ، نقشآفرینی کردند. خوروش که در سالهای اخیر خارج از کشور زندگی میکرد، در همان جا هم به خاک سپرده شد. با درگذشت توران مهرزاد، خاطرات بازیها و صدای تأثیرگذار او در ذهن مخاطبانش جاودانه شد و یکی دیگر از بزرگان هنر کشورمان در قطعه هنرمندان به آرامش رسید.
جامعه هنری در چند سال گذشته تصاویری غمناک از فریماه فرجامی، دیده بود. بازیگری که به سبب چهرهاش، به عنوان یکی از نمادهای زیبایی به شمار میرفت و در چند سال اخیر، دیدن تصاویرش، برای دوستداران او اتفاقی غمانگیز بود تا اینکه امسال، این غم، با درگذشت او، بیشتر هم شد.
در کنار درگذشت مهرجویی، محمدیفر و پوراحمد که بهتانگیزترین مرگهای هنری امسال به شمار میآیند، درگذشت رضا حداد، کارگردان تئاتر و مدیر مؤسسه تبلیغاتی شبکه آفتاب، در یک شامگاه اردیبهشتی، برای جامعه تئاتری، مرگی کاملا غیرمنتظره بود.
رضا حداد اما تنها به فاصله چند ماه بعد، یار غار خود، آتیلا پسیانی را نیز به جهانی دیگر فرا خواند. جامعه هنری که پاییز خود را با درگذشت فردوس کاویانی آغاز کرده بود، با درگذشت آتیلا پسیانی، خزانی غمانگیزتر را تجربه کرد.
کاویانی، حتی پیش از ابتلایش به بیماری، علاقه چندانی به حضور در محافل هنری نداشت و در سالهای اخیر نیز که درگیر بیماری شده بود، این بیعلاقگی شدیدتر هم شد.
هرچند دوستان و همکاران آتیلا پسیانی خوب میدانستند که او گرفتار بیماری سختی است، با این همه، شاید در ذهنشان نمیگنجید که این مرد که همواره سرشار از زندگی بود، در برابر این بیماری سر خم کند. اما پسیانی با رفتنش، پاییز دوستان خود را پاییزیتر کرد. دیگر بازیگران نامداری که امسال با فرشته مرگ همراه شدند، بیتا فرهی و پروانه معصومی بودند که به فاصلهای اندک از این دنیا رخت بر بستند.
بیتا فرهی با اینکه درگیر بیماری قلبی بود، اما به گفته تنها دخترش، این بیماری آنچنان سهمگین نبود که او را از پای درآورد. ولی چون ریه این بازیگر نیز از چنگال بیماری در امان نماند، سرانجام او را راهی دیار دیگر کرد.
پروانه معصومی هم بطور ناگهانی به فاصله یک روز پس از بیتا فرهی خبر درگذشت اش اعلام شد، پردیس افکاری، الهام شکیب و جلیله هیبتان هم مرگهای غیرقابل باور دیگری را رقم زدند. الهام شکیب هم دیگر بازیگر جوانی بود که به دلیل بیماری از دنیا رفت. او بازیگر تئاتر و تلویزیون بود و مدتی با بیماری خود مبارزه کرد. از آنجاکه چندان اهل خبر و رسانه نبود، به جز دوستان خودش، کمتر کسی از این بیماری باخبر بود و این چنین شد که درگذشت او برای جامعه تئاتری، جزو مرگهای شوکهکننده بود. فرنا بهزادی، هنرمند باسابقه نمایش عروسکی که چند سالی خارج از تهران زندگی میکرد، از دیگر چهرههای تئاتری بود که امسال همکارانش را سوگوار خود کرد. با درگذشت حسام محمودی و آرش میراحمدی، دو مرگ اندوهناک دیگر نیز رقم خورد. دو بازیگری که جوان بودند و رفتن ناگهانیشان، داغی بر دل دوستان و همکارانشان نشاند.
ناصر طهماسب، سینا زند، پرویز ربیعی مجدآبادی و حمید منوچهری فر چهار صدای جادویی که در دوران کاری خود، بخش مهمی از آثار سینمایی و تلویزیونی را برایمان به ارمغان آورده بودند، نیز امسال، به خاطرهها پیوستند.