درمان ناشنوایی
درمان ناشنوایی با کاشت حلزون شنوایی در ایران از سال 1371 شروع شد و تاکنون حدود 19000 نفر این عمل را به موفقیت انجام دادهاند. این درمان سه بخش دارد:
اول: وجود پروتز کاشت حلزونی که وارداتی است و دولت هر دستگاه را حدود 7 هزار یورو خریداری و به رایگان در اختیار متقاضی(سنین 1 تا 4 سال) قرار میدهد. البته این مساعدت توسط همه دولتها انجامشده است.
دوم: جراحی و کاشت الکترود شنوایی در گوش داخلی که یک جراحی پیچیده و فوق تخصصی است. امروزه 17 مرکز جراحی کاشت حلزونی با حدود 30 نفر جراح و متخصص ایرانی، این عمل را برای بیماران ایرانی و خارجی انجام میدهند.
سوم: توانبخشی شنیداری و گفتاری که توسط گروه توانبخشی و طی یک تا 2 سال بعد از جراحی انجام میشود. بیمارانی که بهترین پروتز و جراحی را پشت سر گذاشته باشند هم بدون شرکت در توانبخشی به بازدهی مناسب نخواهند رسید.
ضرورت حمایت خیریهها از درمان ناشنوایی
ناشنوایی مادر زادی اغلب به صورت ژنتیک و در بین خانوادههایی که سابقه فامیلی ناشنوایی دارند و در افرادی که ازدواجهای فامیلی دارند، بیشتر دیده میشود. این افراد بیشتر در مناطق کم برخوردار و روستا زندگی میکنند. اکثر مبتلایان به عارضه ناشنوایی از اقشار محروم و کم درآمد جامعه هستند لذا برای کمک به درمان این کودکان از نظر هزینههای جراحی، تأمین قطعات پس از کاشت، توانبخشی و هزینه رفتوآمد به مراکز توانبخشی، بنیاد خیریه شنوایی بخشی شفا (بخشش) در سال 1395 به همت خیرین تأسیس و تاکنون خدمات به اقشار کم برخورد دار و محروم را سرلوحه خدمات خود قراردادِ است. 7 سال که از تأسیس بنیاد «بخشش» میگذرد اقدامات و خدمات در مسیر شنوایی بخشی به خانوادههای محروم صورت پذیرفته است که در جدول آمده است:
مشکلات
دولت سیزدهم در آغاز فعالیت خود، کاشت حلزون را رایگان اعلام کرد و قرار بود از ابتدای سال 1402 بیماران وجهی بابت پروتز و بستری و جراحی و توانبخشی نپردازند و بیمهها هزینهها را متقبل شوند، ولی علیرغم این نیت خیر خواهانه دولت و کار بیمهای برای انجام آن تا 3-2 ماه گذشته بیمارستانهای دولتی از بیماران کاشت حلزون هزینه دریافت میکردند که با پیگیریها این مشکل تا حدودی مرتفع شده است. امیدواریم با نظارت مسئولین این مشکل برطرف شود. البته برای هزینههای توانبخشی متأسفانه به جهت ضوابط و مقررات پیچیده تاکنون اکثر مراکز کاشت حلزون نتوانستهاند با بیمه، قرارداد منعقد نموده و بهناچار هزینه توانبخشی را از بیمار دریافت میکنند و بیمار باید خود به بیمه مربوطه مراجعه و قسمتی از هزینههای پرداختشده را دریافت کند، اما بازپسگیری هزینههای پرداختی ساده نبوده بلکه برای اکثر خانوادههایی که از روستاها و شهرهای دور به مراکز کاشت میآیند، تقریباً غیرممکن است.
پرداخت هزینههای توانبخشی
برخی از بیمهها نظیر نیروهای مسلح و تأمین اجتماعی نیز با استناد به رایگان نمودن کاشت حلزون از طرف دولت از بازپرداخت هزینه توانبخشی شانه خالی میکنند که باید مسئولین درمانی وزارت بهداشت بیمهها را متقاعد به پرداخت هزینه کنند به نحوی که مردم مجبور به پرداخت هزینههای توانبخشی از جیب خود نباشند و مسیری را طراحی شود که به این خانوادههای گرفتار، مشکل تأمین هزینههای دیگر تحمیل نشود. چنانچه این روند ادامه یابد، همانند سالهای دور مجدداً با خانوادههایی مواجه خواهیم شد که به جهت مشکل مالی، درمان کودک خود را رها نموده و نهایتاً بر حجم افراد ناشنوا در سطح جامعه افزوده خواهد شد.
نبود حمایت بیمه
همچنین تعویض پردازشگر بیرونی دستگاه کاشت حلزون که عمر مفید آن 10 سال است باید تعویض و بهروزرسانی شوند، اگرچه دولت این قطعات را با ارز ترجیحی خریداری کرده و پس از لحاظ نمودن تخفیف به مددجویان ارائه میکند، لیکن هنوز بیمهها زیر بار بازپرداخت مستقیم هزینهها نرفتهاند و متقاضی مجبور است 18 تا 15 میلیون تومان را بهحساب هیئتامنای صرفهجویی ارزی وزارت بهداشت پرداختنموده و خود نسبت به بازپسگیری سهم بیمه با مراجعه مکرر به ادارات بیمه اقدام نماید که تحقق این امر تقریباً غیرممکن است، این مشکل با هماهنگی و همفکری بین بیمهها و هیئتامنای صرفهجویی ارزی قابلحل بوده که امید است مسئولین بتوانند با هماهنگی داخلی بین خود، کمک مؤثری به خانوادهها ارائه نمایند.
صرفه جویی ارزی بنیاد بخشش
در این رابطه نیز طبق یک تفاهمنامه بین بنیاد «بخشش» و هیئتامنای صرفهجویی ارزی این بنیاد 30% از هزینه تعویض پردازشگرها را برای خانوادههای با دهک 1 تا 6 پرداخت میشود.
کلام آخر
مددجویان از دهکهای درآمدی پایین همچنان با مشکلات عمدهای مثل هزینههای معاینات اولیه و آزمایشگاه و تصویربرداری (به خصوص برای بیمهشدگان بیمه روستایی)، هزینه رفت و آمد و اقامت در اطراف مراکز کاشت حلزونی در شهرها، فرانشیزهایی بیمارستانی و هزینه توانبخشی مواجهاند و لذا حضور پررنگ خیرین حقیقی و حقوقی میتواند برای خانوادههای نیازمند و دردمند راهگشا و ضروری باشد.