ولی برای صحبت کردن درباره برخی از گزاره ها از جمله نسبت بین بودجه و عملکرد، باید پای شاخص های دقیقی را به میان کشید که دستیابی به این ارقام آمار تقریبا محال است. انتشار اطلاعات دقیق درباره صدا و سیما اتفاق نمی افتد. و صحبت از برخی از موضوعات و مسائل در ردیف افشای اطلاعات سازمان تلقی می شود.
انتشار اطلاعات دقیق در مورد صدا و سیما گزینشی و سلیقه ای اتفاق می افتد و چیزی به بیرون درزپیدا نمی کند. مگر آنچه مدیران صدا و سیما مصلحت دانسته و آن آمار، اطلاعات و داده ها را منتشر کرده اند. از این رو در نقد این مجموعه عملا دستمان بسته می ماند چون هر چه بگوییم به نوعی اتهام زنی است و سندی برای اثبات گفته هایمان پیدا نمی کنیم.
اطلاعاتی چندانی از این سازمان بیرون نمی آید. صدا و سیما غیر شفاف عمل می کند. پیدا کردن اسناد، عملکرد و ردیف های بودجه ای بسیاری از کمپانی های رسانه ای دنیا آسان تر از جست و جوی این عناوین در مورد صدا و سیما است.
نداشتن اطلاعات رسمی کار را برای کارشناسان و پژوهشگران سخت کرده است. از این رو هر نقدی، یک نوه خصومت شخصی با رسانه ملی محسوب می شود.
بیرون از سازمان از مخاطبان گرفته تا کارشناسان فرهنگی همه به نوعی در حال نقد عملکرد صدا و سیما هستند ولی این حرف ها به جایی برنمی خورد، زیرا صدا و سیما در برابر انتقادات مثل دژی محکم و نفوذ ناپذیر عمل می کند.
در یکی دو سال گذشته نقد فعالیت های سازمان به شاخه ای تحصصی در رسانه تبدیل شده است. در بین فعالین رسانه و روزنامه نگاران، کم نیستند کسانی که به طور تخصصی در این حوزه کار می کنند. علاوه بر بچه های روزنامه فرهیختگان که علم نقد صدا و سیما را در دست دارند. کم نیستند کسانی که بی پروا به صدا و سیما می تازند و هر عملکرد این مجموعه را زیر ذره بین می برند و هزینه ها را متناسب با خروجی پیگیری می کنند.
صدا و سیما منتقدینی دَر ماجرا، و منتقدینی بَر ماجرا دارد و از درون و بیرون مورد نقد است ولی ماهیت مدیریتی این مجموعه نقد ناپذیر است.
نگاهی بالا دستی و تصویری هوایی از ماجرای صدا و سیما به ما نشان می دهد که بخش عمده بودجه این مجموعه صرفا صرف هزینه اداره این دژ می شود. با توجه به هزینه بالای سازمان، شاید افزایش سه برابری بودجه صدا و سیما به منظور شتاب دادن به تحقق اهداف مجموعه باشد.
درحالی سهم صدا و سیما از بودجه کشور افزایشی 58 درصدی دارد، که تا به امروز هیچ وقت نحوه صرف این بودجه به درستی و به طور شفاف بیان نشده است. عدم تولید برنامه های مخاطب پسند با کیفیت مطلوب یکی از نقد هایی است که بر این مجموعه وارد است و شاید این افزایش بودجه جبرانی باشد بر هزینه سنگین اداره این مجموعه.
به هر حال طبق نظر بسیاری از منتقدان، عملکرد صدا و سیما توجیه کننده بودجه ای که این سازمان از بیت المال می برد نیست و باید اشتهای این مجموعه در بلعیدن پول بیت المال کنترل شود. به این منظور باید صورت های مالی صدا و سیما به طور دقیق بررسی گردد و به شکلی شفاف در اختیار عموم مردم قرار بگیرد. جامعه این حق را دارد تا بر نحوه هزینه کرد بخشی از بودجه عمومی کشور که در رسانه ملی مصرف می شود اشراف داشته باشد.
صدا و سیما بخشی مرتبط با خدمت عمومی و جزئی از حقوق حاکمیت بر مردم است. در چنین معادله ای رسانه ملی ارث پدر هیچ کسی نیست و همگان باید به نحوه تخصیص بودجه در این رسانه دسترسی داشته باشند.