جنگ غزه صحنهای پیش روی جهان است که انکار تصاویر آن جز با ادعای کور بودن ممکن نیست. شاید تا پیشازاین اسرائیل همواره در ایجاد ابهام در خصوص جنایاتش موفق بود، بهویژه در جهان غرب که حاکمان اش از حامیان اسرائیل هستند ولی بعد از جنگ اخیر بین گروههای مقاومت فلسطینی و اسرائیل پرده از جنایات اسرائیلیها افتاد و دیگر نمیشود با ترفند شقاوت اشغالگران را نادیده گرفت.
تا جایی که حتی صدای غربیها و همپیمانان آمریکایی و اروپایی اسرائیل بلند شده و در اظهاراتی اعلام کردهاند که اسرائیل غزه را به جهنم تبدیل کرده است. جنگ اخیر غزه صحنههایی از خشونت بالای اسرائیلیها را به جهان مخابره کرد. صحنههایی که شاید تا پیشازاین مردم فلسطین مجبور به تحمل و تجربه آن بودند ولی امروز دنیا میداند که اسرائیل مردم غیر نظامی را در ابعاد وحشتناکی میکشد. جهان دیگر نمیتواند جنایاتی که توسط اسرائیل به مردم فلسطین روا شده را نادیده بگیرد. شاید همین نکته یکی از دستاوردهای جنگ اخیر باشد.
امروز هر تحلیلی درباره منطقه، خاورمیانه و فلسطین به پایان این جنگ بستگی دارد. تا پیش از صلح نمیتوان تحلیلی از آینده خاورمیانه ارائه داد و هر حرفی گمانهزنی همکاران است. صهیونیستها مذاکره در مورد دو دولت را نمیپذیرند تا امروز نیز هویت کشور مستقل فلسطینی موردقبول اسرائیل نبوده است.
نقشهای که در صلح ابراهیم از سرزمینهای اشغالی ترسیمشده بهخوبی نشان میدهد که اسرائیل جایی برای تشکیل دولت فلسطینی باقی نگذاشته است. در سرتاسر کرانه باختری به شهرکنشینهای یهودی اسکان داده و این مناطق را به طریقی ایجاد کرده است که هرگونه ارتباط مناطق فلسطینی نشین را با یکدیگر از بین ببرد.
وقتی آمریکاییها از تشکیل دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی صحبت میکنند به یاد داشته باشیم که رئیسجمهور ایالاتمتحده پای صلح ابراهیم را امضا کرد و نقشه طراحیشده از سرزمینهای اشغالی موردپذیرش آمریکا بود. پس میتوان به این نتیجه رسید که اشاره آمریکاییها به تشکیل دولت فلسطینی یک مسئله تبلیغاتی و سیاسی در کشاکش تنش اخیر است و باوجود حمایت امریکا از طرح صلح ابراهیم و تقسیمات ارضی تعریفشده در این برنامه، نباید امید داشت آمریکاییها برای تشکیل دولت فلسطینی کاری بکنند.
نتانیاهو خاتمه جنگ را به نابودی کامل حماس گرهزده است درحالیکه حماس از بین نخواهد رفت. حماس یک تفکر و یک اندیشه برای تقویت مقاومت است. این فکر و ایده در بین جوانان فلسطینی رشد میکند و گروههایی با تفکر حماس در دورههای دیگری سرباز میکنند. لذا ادعای از بین بردن حماس، یک گزاره تخیلی در ذهن مقامات اسرائیلی است.
تفکیک بین حماس و غزه امکانپذیر نیست. غزه بخشی از هویت فلسطینیها است بهویژه که امروز این منطقه در برابر ارتش اسرائیل مقاومت میکند و چهره واقعی اسرائیل را در جهان آشکار کرده است.
همانطور که اشاره شد بازگرداندن فلسطین و فلسطینیان فراموششده به متن گفت و گو های بینالمللی میتواند ازجمله اهداف حماس در حمله به اسرائیل باشد. همچنین مقابله با روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل نیز یکی از انگیزههای آغاز درگیریها عنوانشده است.
در ماههای گذشته، آمریکا فشار زیادی بر عربستان وارد کرد تا سعودیها هم به این فرآیند بپیوندد و بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای جهان اسلام و میزبان مقدسترین اماکن مسلمانان و رهبر خود خوانده جهان عرب، روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کنند و این رژیم را بهعنوان یک کشور به رسمیت بشناسد. اگر عربستان سعودی اسرائیل را به رسمیت میشناخت حقوق فلسطینیان بیشازپیش قربانی قراردادها و منافع جهان عرب و اسرائیل میشد و این موضوع سرفصلی برای فشار بیشتر اسرائیل بر روی گروههای فلسطینی بود. از این منظر تحرکات نظامی حماس باهدف متوجه کردن جهان به جنایات اسرائیل و تلاشی برای جستوجوی راهحل مشکلات فلسطینیان با مشارکت اعراب منطقه بود.