نصرت الله تاجیک سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در اردن در یادداشتی اختصاصی برای ستاره صبح نوشت:
اسرائیل بجای نابودی حماس در حال نابودی مردم غزه است! و در اربعین حملات کور به زیر ساختها و بیمارستانهای غزه ، که باعث کشتار غیر نظامیان و جابجایی انسانی شده ، نه تنها هیچ دستاورد ملموس سیاسی نظامی نداشته و هیچ اسیری را هم ازاد نکرده بلکه صحنه داخلی و بین المللی را هم از دست داده است! بنابراین موضوع جنایات اتفاق افتاده در غزه توسط ارتش این رژیم ظرفیت های فراوانی برای پردازش و کار سیاسی و حقوقی دارد که متاسفانه در سطح ملی کمتر به ان ابعاد توجه شده است. انچه بیشتر در جلسات خصوصی ، نیم بسته و عمومی طرح شده عمدتا سیاسی بوده و کمتر در زمینه ابعاد حقوق بین المللی بحث و تولید محتوا شده است. و این وظیفه موسسات مطالعاتی ، دانشگاهها ، نخبگان و رسانه های ایرانی را سنگین تر میکند. الان در چشم پوشی عمدی غرب و مخصوصا آمریکا در انجام این جنایات ، نتانیاهو و سران ارتش صهیونیستی متهم به نسل کشی هدفمند، پاکسازی قومی، تنبیه دسته جمعی مردم غزه، جنایت علیه بشریت ، عدم تناسب عمل نظامی با اهداف جنگی، عدم جدا سازی نظامیان و غیر نظامیان در حملات ارتش اسرائیل و جنایت جنگی در غزه هستند که همچنان لکه ننگی بر دامن غربیهاست که حتی با محاکمه نتانیاهو و فرماندهان ارتش صهیونیستی هم پاک نمیشود! هم اکنون رژیم صهیونیستی تحت فشار افکار عمومی حتی در غرب است که نمیتواند انجام این جنایات مخصوصا در بیمارستانها بطور عام و بیمارستان شفا بطور خاص را توجیه کند.
طوفان الاقصی نقطه عطف مهمی در تاریخ مبارزات مردم فلسطین علیه اشغالگر است. این پنجمین مرحله مبارزات این مردم است. از اعلامیه بالفور تا سال 1948 که با کمک غرب اسرائیل پایه گذاری شد و جنگی که بین ارتش صهیونیستی و کشور های عربی آغاز شد در حقیقت همه امید مردم فلسطین به ارتش های عربی بود ولی نه تنها اتفاق خاصی نیفتاد بلکه مقدار دیگری از سرزمین های فلسطینی از دست رفت. مرحله دوم مبارزات چریکی فلسطینی ها بود و تشکیل سازمان های گوناگون هم به دلیل حمایت صد در صدی غرب از اسرائیل آن هم نتوانست خیلی موثر واقع شود. باز دیدیم که از 22 درصدی از سرزمین فلسطین که قبلا در دست یهودی ها بود چه با جنگ 1948 و چه با جنگهای 1956 و 1967 و بعد با مرحله مبارزات چریکی سرزمین های بیشتری از دست رفت و رسیدیم به جریان صلح. مرحله سوم جریان صلح بود و فلسطینی ها نفعی از آن نبردند یعنی دو قطعه اشغال شده سرزمین های قبلی یعنی غزه با اصالت فلسطینی و کرانه باختری با اصلیت اردنی و در اختیار اسرائیل بود این قطعه جدا از هم را در اختیار فلسطینی ها قرار داد و این عدم یکپارچگی سرزمینی برای تشکیل دولت و اعمال حاکمیت حکومتی کافی نبود. و از منظر سیاسی نیز دولت اسرائیل اصلا قائل به تشکیل دولت فلسطینی هم نبود. بر این اساس تا زمانی که یکپارچگی سرزمینی وجود نداشته باشد و دولت نتواند اعمال حاکمیت کند تشکیل دولت فلسطینی میسر نیست. از نظر سرزمینی و سیاسی هم تندرو های اسرائیلی موافق تشکیل دولت فلسطینی و ایده دو دولت نیستند. بعد از دهه 90 که جریان صلح ثمره آنچنانی برای فلسطینیان به بار نیاورد کم کم مبارزات مردمی در مرحله چهارم شروع شد در سال 2000 انتفاضه اقصی و سپس انتفاضه سنگ اتفاق افتاد و مبارزات مردمی شروع شد و ادامه یافت. امروزه دوران مرحله پنجم است و مبارزات گروه های مقاومت با استفاده از ظرفیتهای مردمی و با استفاده از تجربه 4 مرحله گذشته در حال طی کردن دوران بلوغ خود است. و امروز با این عملیات طوفان الاقصی شاهد نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم فلسطین هستیم و اگرچه هر پدیده سیاسی و اقتصادی و نظامی و امنیتی مثل هر موجود زنده ای دورانی برای تولد و رشد و بلوغ و میرایی دارد ولی این مبارزه و وضعیتهای گوناگون ناشی از آن و از جمله جنایات اسرائیل در غزه در عکس العمل دیوانه وار به این عملیات تحت الشعاع هیج مساله ای قرار نمی گیرد. و منهای این قانون و سنت طبیعی این عملیات سرآغاز یک تحول بزرگ در خاورمیانه است.
غزه پر از حادثه و اتفاق در آینده و آنچه امروز بیرون زده نوک کوه یخی است! غزه تحولات زیادی را شاهد خواهد بود و پر از سناریو است زیرا هم تعداد بازیگران زیاد است و هم اهداف آنها خیلی شفاف نیست و بازیگران از جمله حامیان اسرائیل با اهداف نادرست وارد بازی شده اند. بنابراین معادله غزه معادله ای پیچیده خواهد بود که در ریاضی می گوییم معادله از درجه چندم با متغیر های زیاد است. عمده ترین مساله از جهت تنظیم زمین بازی و یارگیری ، دو بازیگر اصلی مقاومت و رژیم صهیونیستی هستند و بازیگران فرعی که نقش و تاثیری کمتر از بازیگران اصلی ندارند. اینها آمریکا، اروپا ، چین ، روسیه ، ایران ، کشور های عربی و اسلامی هستند که ضعیف ترین بازی را به دلایلی که فرصت دیگری میطلبد از خود نشان دادند! در میان کشورهای عربی دو کشور همسایه این دو بازیگر اصلی اردن و مصر هستند که به دلیل بیشترین تاثیر پذیری از قضیه فلسطین و نه صرفا" همسایگی ، نقش مهمی دارند و از ذینفعان قضیه فلسطین محسوب میشوند. طبعا سوریه، عراق و همسایگان رژیم صهیونیستی از جمله لبنان همه می توانند نقش آفرینی کنند و نقش هر کدام چه تخریبی و چه سازنده می تواند معادله آینده غزه را بهم بزند و سناریویی جدید به دست بیاید. من بعید می دانم کسی بتواند سناریویی مشخص و یا محتمل را پیش بینی یا تدوین و طراحی کند. شرایط بسیار لرزان و ژله ای است و هر کدام از این بازیگران که بازی اشتباهی بکند ، مسیر این تحولات تغییر خواهد کرد.
اما در یک نگاه کلی ، آینده بر اساس حال ساخته می شود. بستگی دارد ما چگونه به این صحنه درگیری نگاه می کنیم. وقتی از بیرون به مساله نگاه می کنیم منهای خسارات وسیع و غیر قابل تصور انسانی که رژیم صهیونیستی به مردم بی گناه غزه وارد کرده است در بقیه صحنه تا اینجا برنده مساله فلسطین که بار دیگر در افکار عمومی مردم دنیا زنده شد و گروههای مقاومت هستند. زیرا بازی اصلی و عملیات هفت اکتبر و طوفان الاقصی در حقیقت یک عملیات بازی بر هم زننده خیلی قوی بود. یعنی صحنه آرایی منطقه ائی و حتی بین المللی را به طور کلی در خاورمیانه تغییر داد که تاثیرات منطقه ائی و شاید بین المللی خواهد داشت. اینکه بعضا از این صحنه هولناکی که ارتش رژیم صهیونیستی در غزه فراهم کرده می ترسند و فکر می کنند ممکن است این وضعیت به جنگ منطقه ای ختم شود که احتمالش زیاد نیست، ناشی از همین به هم خوردن معادله ای بود که همه فکر می کردند قطعی است. و آنگونه که نتانیاهو تبلیغ میکرد ، جریان عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب چه در قالب معامله قرن ترامپ و کوشنر ، قرارداد ابراهیم و یا عادی سازی روابط بین دو طرف بدون حل مساله فلسطین در حال قطعی شدن است.
که امروز این بازی به هم خورده است و نه تنها صحنه عوض شده است بلکه توازن بهم خورده و کارد تیز ابزار سخت ، نرم و روانی بازدارندگی اسرائیل دیگر کند شده است! یعنی اگر ادعا کنیم بعد از گذشت چهل روز از ماجرا هنوز اثرات شوک عظیمی که به جامعه بین الملل بر اثر این عملیات وارد شده ادامه دارد ادعای خیلی بی ربطی نیست! و این حرکات دیوانه وار نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی در حقیقت ناشی از همان شوک است.
لذا تا این لحظه برنده را منهای آن خسارت انسانی ، مردم فلسطین و گروه های مقاومت می بینیم. چون این جنگ نا برابر جنگی صد درصد فلسطینی است و فلسطین حامیانی دارد و حامیان حمایت می کنند همانطور که رژیم صهیونیستی توسط آمریکا و غرب حمایت می شود. و اما آن خسارت انسانی لکه ننگی بر دامن بشریت و مخصوصا غربی هاست و جز با محاکمه نتانیاهو و سران ارتش صهیونیستی پاک نمی شود. اگر این اتفاق نیفتد معادله غزه حل نمی شود و جنگ همچنان ادامه خواهد داشت و دور خشونت تشدید ، گسترده ، پیچیده و احتمالا با بکارگیری تسلیحات موثر تر دنبال میشود. رژیم صهیونیستی و حامیان اش یک اهدافی را طراحی کرده اند و در این سو نیز مقاومت اهدافی را برای خود تعیین کرده است. مجموعه شرایط باعث شده است که ما با شرایط مبهم و نامشخص و ژله ای و لرزانی روبرو باشیم.
اسرائیل در شوک عظیم این واقعه ، اهداف درستی برای رویاروئی با این شکست سهمگین اطلاعاتی و نظامی ندارد و آن اهداف نا صحیح را هم با روشهای نادرست که خلاف قطعی قوانین بین المللی و بشر دوستانه است و حجم بالا و غیر قابل تصور بکارگیری وسایل و تجهیزات نظامی، دنبال می کند. و مردم غزه و گروههای مقاومت به دنبال تداوم ایستادگی و در زمان مناسب انجام عملیات جدید هستند. واقعیت اینست که اسرائیل در طول 75 سال گذشته بحران را به داخل کشورهای عربی میبرد و الان حماس با مهندسی معکوس بحران را به داخل سرزمینهای اشغالی برگردانده و جامعه صهیونیستی به دلیل عدم انسجام داخلی بالا مخصوصا اقدامات نتانیاهو در زمینه لایحه قضائی تحمل بحران طولانی مدت ندارد! با این توضیحات هنوز هم احتمال تدوین و طراحی یک سناریوی محتمل وجود ندارد و همه سناریو ها می توانند شکل بگیرند. بستگی به نوع بازی بازیگران اصلی و فرعی خواهد داشت. در هیچ زمانی به این اندازه سرنوشت سیاسی یک نخست وزیر با امنیت و موجودیت این رژیم پیوند نخورده بود و به عبارت دیگر موضوع شخصی و مرگ و زندگی نتانیاهو شده! رای ممتنع آمریکا در قطعنامه اخیر شورای امنیت بعد از چهار بار تلاش نشان از قطع یا کاهش حمایت بین المللی آمریکا از نتانیاهو است و شاید فشار افکار عمومی در اثر تولید محتوای مباحث حقوق بین الملل در زمینه نسل کشی هدفمند، پاکسازی قومی، تنبیه دسته جمعی مردم غزه، جنایت علیه بشریت ، عدم تناسب عمل نظامی با اهداف جنگی، عدم جدا سازی نظامیان و غیر نظامیان در حملات ارتش اسرائیل و جنایت جنگی در غزه بتواند به قطع حمایت سیاسی از وی نیز بیانجامد و به محاکمه او و سران ارتش این رژیم منجر شود. انشاالله!