ستاره صبح، فائزه صدر: سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فراجا اعلام کرد: «پلیس امنیت اخلاقی بار دیگر به خیابان ها می آید.» از ابتدای انقلاب و با تصویب قانون حجاب، مقابله با بی حجابی با شیوه های مختلف به اجرا در آمده اما نه تنها نتیجه مطلوبی حاصل نشده بلکه تعداد بیشتری از زنان و دختران ایران به مخالفت با قانون حجاب اجباری برآمدند. از سال 1385 اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی با ون های سبز آغاز شد. شهریور سال گذشته، پس از حدود 16 سال فعالیت گشت ارشاد، با مرگ مهسا امینی متوقف شد. ستاره صبح در گفت و گویی با جهانگیر شاهواری حقوقدان به بررسی جایگاه حقوقی برخورد با بی حجابی پرداخته که در ادامه می خوانید:
برای روشن شدن حدود و اختیارات ضابطین و جلوگیری از تضیع حقوق بازداشت شدگان در رابطه با حجاب برای ما صحبت کنید. چه نوع بازداشتی قانونی است و گذراندن چه مراحلی بعد از جلب برای فرد بازداشت شده طبیعی است؟
جلب ها دو نوع هستند. ضابطین قضایی در جرایم مشهود می توانند شخص متخلف را دستگیر و بازداشت کنند، ولی در نوع دوم جلب نیازمند دستور قبلی است.
در مورد دوم مراجع قضایی و مراجع امنیتی فرایندی را طی می کنند و دستور جلب صادر می شود. اجرای دستور جلب به طور معمول از طرف ضابطین نیروی انتظامی است.
طبق قانون تعریف ضابطین قضایی گستردگی دارد. ضابطین قضایی گروه های مختلفی هستند که تنها یکی از آن ها نیروی انتظامی است. در برخی از امور نیروهای اطلاعات، نیروهای بسیج یا نگهبانان و نیروهای حراست محوطه ها نیز طبق قانون ضابط شناخته شده اند و می توانند اقداماتی را برای بازداشت افراد انجام دهند.
اگر بحث حجاب را در نظر نگیریم، به طور کل وقتی کسی مرتکب جرم مشهود شد و ضابط او را دستگیر کرد باید در اولین فرصت اقدامات لازم انجام شود که از جمله آن رعایت حقوق دفاعی فرد بازداشت شده است.
فرد بازداشت شده باید فورا به مرجع قضایی معرفی شود و نام او در سامانه ای ثبت شود. مرجع انتظامی حداکثر تا 24 ساعت می تواند بازداشت شده را نزد خود نگه دارد و فرد بازداشت شده باید به سرعت در مرجع قضایی تعیین تکلیف شود.
تصمیم در مورد ادامه بازداشت یا آزادی به شرط قرار بر عهده مرجع قضایی است. بازداشت بر اثر ارتکاب به هر جرم مشهودی این مسیر را طی می کند و بعد از آن وارد مساله احکام قضایی می شود.
این روند کلی در فرایند یک بازداشت است، ولی به نسبت نوع جرم پیچیدگی ها و ظرایفی وجود دارد که مورد به مورد متفاوت است.
مواردی از دستگیری های در مورد افراد بی حجاب یا برگه ماموریت یا کارت شناسایی ضابط به فرد نشان داده نمی شود، آیا این موارد جلب قانونی است؟
در مواردی که شخصی در کوچه و محلی توسط یک یا چند موتور سوار به جرمی مثل سگ گردانی، یا بی حجابی و... دستگیر شده اگر مورد پیگیری شود معمولا نهادی این بازداشت ها را گردن نخواهد گرفت.
ضابطین قانونی چنین بازداشت هایی را گردن نمی گیرند و معمولا اعلام نمی شود که دستگیری فلان خانم بی حجاب کار گروه ما بود. نهاد های اطلاعاتی و امنیتی ساز و کار ویژه خود را دارند و در چنین مواردی از بازداشت ها به سختی می توان اثبات کرد که فرد بازداشت شده توسط چه گروهی جلب شده است. در مورد گروه هایی که ماموریت جلب افراد را دارند، باید برگه ماموریت صادر شده رویت شود. در این برگه حریم و حدودی تعریف شده است و وظیفه ای تشریح شده که ضابط می تواند در چهارچوب آن اقداماتی داشته باشد.
البته خارج شدن از چهارچوب برگه ماموریت و اقداماتی فراتر از حریم و حدود تعریف شده و بازداشت های غیر قانونی وجود دارد و بعضا رفتار ضابطین قانون هم شکل و عنوانی از جرم دارد.
آیا شروع فعالیت گشت خودرویی و پیاده به معنی از سرگیری برخوردهای قضایی با بی حجابان دانست یا نیت نیروی انتظامی اجرای کاری پیشگیرانه در حوزه فرهنگی و اجتماعی است؟
باید بپذیریم که چه ون گشت ارشاد بانوان و دختران بی حجاب را جلب کند چه خودروی نیروی انتظامی باشد، در اصل هر دو یک مرجع هستند و ضابطین نیروی انتظامی هستند.
فرمانده انتظامی وظایفی بر عهده دارد که فرماندهان این وظایف را بر دوش یگان موتوری و گشت های پیاده می گذارند. جلب افراد به دلیل بی حجابی می تواند در راستای وظیف این گروه باشد. زمانی این گروه ها تکلیف دارند با بی حجابی برخورد کنند و زمانی مسئولیتی در مورد ویترین مغازه ها می گیرند. برخورد آن ها با جرایم به ماموریتی بستگی دارد که ان روز برایشان تعریف شده است. زمانی طرح مبارزه با ارازل می آید و باید به کسانی که سر کوچه ایستاده اند توجه کنند. در این روز ها هم ممکن است طرحی در مورد حجاب آمده باشد و تذکر و برخورد با افراد بی حجاب شدت بگیرد.
مبنای پلیس پیشگیری است و این مسئولیت را بر عهده دارد تا ارزیابی افراد از اینکه مرتکب فلان رفتار بشوند یا نشوند را به جایی ختم کند که فرد با خودش بگوید برای من نمی صرفد که این کار را بکنم و درگیر و وقتم تلف شود و چند جا هم پاسخ بدهم!
وقتی معادله ذهن افراد به هم زده شود پیشگیری درونی در فرد ایجاد می شود و از آن رفتار اجتناب می کند ولو آن که آن رفتار را حق خود بدانند.
وقتی در مکانی دوربین نصب می شود، در بسیاری از مواقع تصویر به دست آمده از سارق از این طریق به کار نمی آید و نمی توان دزد را دستگیر کرد ولی همان دوربین باعث می شود که سارقان ترجیح دهند در مکانی که دوربین دارد دزدی نکنند.
دوربین از بی حجابی جلوگیری نمی کند، بلکه مردم را تشویق خواهد کرد که در جاییکه مامور است از بی حجاب بودن اجتناب کنند ولی وقتی از ماموران فاصله گرفتند باز هم همان رفتاری را در پیش خواهند گرفت که حق خود می دانند.
اجرای یک طرح و کاری پلیسی در حل موردی از اختلافات فرهنگی و مذهبی بین جامعه و حاکمیت، نتیجه بخش نخواهد بود. چنانچه پیش از این برخورد با بد حجابی و بی حجابی در قالب تذکر و بازداشت نتایج مطلوب حاصل نکرد و عواقب خطرناک هم داشت.
امروز می بینیم اکثر افرادی که حجاب را برداشته اند همچنان شال خود را دور گردن می اندازند و وقتی ماموری می بینند شال را روی سر می اندازند ولی چند قدم جلوتر باز شالشان را بر می دارند.