ستاره صبح آنلاین-اولین دیدار نویسنده با مرحوم علی شریعتی از نزدیک در منزل مرحوم فخرالدین حجازی در تهران بود. ایشان با پدرشان محمدتقی شریعتی به منزل حجازی آمده بودند. علی شریعتی تازه از زندان آزادشده بود و از خاطرات زندان سخن میگفت، از 600 روز زندان انفرادی! او در کمیته مشترک گفت: بعضی روزها چنان احساس تنهایی میکردم که از زیر در سلول به پاهای در زنجیر بسته زندانیانکه از جلوی در سلول من عبور میکردند مینگریستم. مشاهده این صحنه به من آرامش میداد. از او پرسیدم آیا به آینده ایران و آزادی امیدواراست؟ پاسخ داد بسیار امیدوارم!
بار دیگر دریک شب برفی در منزل مهندس مفیدی که در حوالی حسینیه ارشاد بود او را در کنار مرحوم حجازی، خامنهای و مطهری ملاقات و با آنها گفتوگو کردم، محفل گرمی بود در موضوع دغدغه جوانان آن روز، شروع سخن با علی شریعتی بود که با این جمله آغاز کرد: امروز محمد (ص) و مارکس در سینه جوانان ما باهم مبارزه میکنند!
با جمعی از جوانان دانشجو و بازاریان مبارز در منزل مرحوم حجازی، در این محفل دکتر در مورد «جهانبینی» و «ایدئولوژی» سخن گفت که برای ما جذاب و جالب بود.
چهارمین جلسه در انجمن پزشکان با حضور مرحوم بهشتی بود که ایشان دو سؤال از دکتر پرسید، سؤال اول در مورد مقاله اخیر ایشان در روزنامه کیهان آن روزگار بود و سؤال دوم در مورد علت کودتا مارکسیستی در سازمان مجاهدین خلق، شریعتی پاسخ داد: مقاله کیهان را ساواک از کتابخانه من ربود و برای تخریب من در کیهان چاپ کرد، ساواک را در این واقعه به تخلیه کنندگان چاه فاضلاب در سبزوار تشبیه کرد که پس از تخلیه چاه از مردم باج میگرفتند که خودشان را به آنها نمالند و لجنمال نکنند!
درباره پاسخ سؤال دوم گفت: آنها (سازمان) از اول مسلمان نبودند.
نویسنده آخرین بار بهقصد دیدار او به مشهد رفت ولی ایشان به سبزوار رفته بود و توفیق دیار حاصل نشد که خبر هجرت یا فرار او به خارج با پاسپورت علی مزینانی پخش شد و بعد ارتحال ایشان در انگلیس تأسفبار بود و موجی از نفرت در میان دوستداران او علیه رژیم پادشاهی ایجاد کرد.
نویسنده در مراسم ختم او بهاتفاق مرحوم فخرالدین حجازی و محمود شمس در منزل ایشان در خیابان جمالزاده شرکت کردم، سکوت محض در آن محفل حاکم بود کسی جرأت سخن گفتن نداشت، شمس که صدای خوبی داشت آیات قرآنکه در تفال دکتر به قرآن برای رفتن به خارج آمده بود با صوت زیبا قرائت کرد. شگفت آنکه من همان روز از بازجویی کمیته ساواک آمده بودم با صدای بلند ترجمه این آیات آن را خواندم.
در مراسم هفتم او به زینبیه سوریه رفتم، مرحوم حاجآقا مصطفی خمینی هم با حاج احمد آمده بودند، در آنجا با حاجآقا مصطفی گفتگو طولانی داشتم، ازجمله او پرسیدم چرا آقای خمینی بیانیه مختصر به مناسبت ارتحال دکتر دادند؟ ایشان پاسخ داد:
آقا به دکتر علاقمند بود بهطوریکه خبر ارتحال دکتر را ما به احتیاط به ایشان گفتیم، مبادا سکته کند! ولی در بیانیه به علت پرهیز از اختلاف در جبهه متحد مبارزین علیه رژیم ایشان احتیاط کردند.
29 خرداد سالگرد درگذشت علی شریعتی یکی از رهبران مؤثر در پیروزی انقلاب است. یاد او را که مردم در جریان تظاهرات سالهای 56 و 57 به او لقب معلم انقلاب دادند گرامی باد.