ستاره صبح آنلاین، فائزه صدر: روز گذشته یکی از نمایندگان مجلس در صحن علنی با اشاره به اَبر تورمی بودن اقتصاد کشور گفت: "نباید اجازه بدهیم وطن صحنه آموختن حکمرانی برای آدمهای اشتباهی شود، ایران، بهشت آزمونوخطا نیست." علی آذری از تریبون مجلس اعلام کرد: "ایران از انباشت برخی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی در رنج است." اگرچه پس از سه سال حضور در مجلس، اشاره نمایندگان به مشکلات کشور رنگ و بوی سال انتخاباتی دارد، اما شنیدن این اعتراف از نماینده مجلس انقلابی نشان از جدی شدن مشکلات دارد. ستاره صبح به این بهانه در گفتوگویی با محمد علیزاده، کارشناس اقتصادی به بررسی مسئله پرداخته که در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از وضعیت اقتصادی در سال پیش رو چیست؟ آیا چالشهای اقتصاد کشور با تورم همچنان ادامه خواهد داشت یا خیر؟
اقتصاد برخی دورهها تورمی و برخی دورهها رکودی است. این وضعیت به تصمیمات و سیاستگذاریها وابسته است.
برخی دولتها محافظهکارانه رفتار میکنند و مراقب ذخایر هستند. این دولتها روحیهای جنگجو دارند و مردم را وارد دورههای سختی از رکود میکنند. بسیاری از صاحبان مشاغل در این دولتها از صحنه اقتصاد حذف میشوند. بدهکاری و ورشکستگی محصول این دوره رکودی است.
دولت سیاستهای کلان انبساطی دارد و میخواهد کسری بودجه خود را با تورم پوشش بدهد. بهجز جبران کسری بودجه دولت، دلایل دیگری نیز وجود دارد تا درگیر بودن کشور در این پروسهای تورمی توسط اقتصاد توضیح داشته باشد.
متأسفانه بیشتر شدن شکاف طبقاتی تبعات سیاستهای تورمزا است که در این دوره ثروت سرمایهداران بیشتر میشود. همانطور که امروز حتی استفاده از واژه تریلیاردر هم برای توصیف برخی از سرمایهداران بیمعنی جلوه میکند. در مقابل قشر بزرگی از جامعه زیردست و پای تورم له میشود.
وقتی سیاستها تورمزا باشد، باید برای بالانس وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه برنامه وجود داشته باشد. وقتی تورم سنگین باشد عملاً نمیتوان در چنین فضایی فعالیت اقتصادی داشت.
تورم مسکن را از کالایی مصرفی به کالایی سرمایهای تبدیل کرده، شاهد تورم در این حوزه هستیم. قیمت مسکن با تبعیت از کدام قاعده اقتصادی چنین رشدی کرده است؟
مثالی میزنم، در یک قلم کالای موردنیاز برای ساخت مصرف یعنی آسانسور 570 قطعه ریزودرشت وجود دارد که همگی وارداتی هستند. قیمت این کالا و بسیاری از کالاهای دیگری که برای ساخت مسکن مورداستفاده قرار میگیرند با نرخ ارز دچار نوسان میشوند.
مسکن نمیتواند از تورم جدا باشد بلکه امروز حوزه مسکن در مدیریت تورم نقش دارد. بازار مسکن رکود را هدایت میکند. سرمایه و نقدینگی کشور در بازار مسکن بلوکهشده و فعالیت اقتصادی نمیتواند جذب سرمایه کند. امروز مسکن متحمل بار رکود و بار تورم است.
ماهیت سرپناه بودن مسکن در این تورم نادیده گرفتهشده است. مسکن یک نیاز اساسی است. هر انسانی بعد از خوردوخوراک و پوشاک به سرپناه نیاز دارد. اما سرپناه به کالایی سرمایهای تبدیلشده و از دسترس اقشار مختلف مردم خارجشده است.
اگر با مبلغی مشخص میشد ده سال پیش آپارتمانی در منطقهای متوسط نشین شهرها خریداری کرد، امروز باید چندین برابر همان مبلغ را برای رهن همان واحد پرداخت و ماهانه 50% از درآمد خانوار نیز را برای پرداخت اجاره هزینه میشود.
این شرایط از منظر اجتماعی، دردآور است. زیرا نمیتوان آیندهای برای تشکیل خانواده در نسل جوان متصور شد. با این نگاه تورم تنها یک مبحث اقتصادی نیست. سیاستهای اقتصادی باید با مشارکت کارشناسان علوم اجتماعی، جامعه شناسان و روانشناسان تدوین شود.
یکی از نمایندگان مجلس برای توصیف وضعیت تصمیمگیری در داخل کشور از عبارت "ایران، بهشت آزمونوخطا استفاده کرد" با توجه به این نکته نقش تصمیمات مدیریتی در وضعیت اقتصادی امروز کشور چگونه است؟
دولت قبل از انتخاب و در زمانی که مشغول جمعکردن رأی بود ادعا داشت تیمی اقتصادی برای مسکن تشکیل داده است. متأسفانه بعد از 22 ماه مشخص شد که دولت ایده و طرحی برای مسکن ندارد.
بهعنوان کارشناس مسکن اعلام میکنم تیم اقتصادی دولت سررشتهای از حوزه مسکن و مدیریت بحران مسکن ندارد. وعدههای خارج از منطق نشانه عدم اطلاع از حوزه مسکن است.
ادعای رؤیایی ساخت 4 میلیون واحد مسکن در 4 سال نشانه بیاطلاعی از سازوکار مسکن است. همانطور که دیدیم این وعده در میان وعدهها گم شد. ما کارشناسان مسکن از روز اول میدانستیم این وعده شدنی نیست!
امروز در حوزه مسکن مدیریتی هوشمند در دولت وجود ندارد. تصمیمات اقتصادی دولت نشان میدهد که دانش اقتصادی، تجربه و کارآمدی در مدیریت اقتصاد، حلقهای مفقوده است.
دلیل تورم و بهطور خاص در حوزه مسکن به نبود طرح و ایده مطالعه شده برمیگردد. تورم به نبود کارآمدی در مدیران اقتصادی برمیگردد. تورم به عدم توانمندی در تصمیم گیران اقتصادی برمیگردد. تورم مثل یک تومور در حال رشد کردن است، در نبود پزشک حاذق انتظار نداشته باشید حال بیمار بهبود پیدا کند.