عبدالصمد حسینی – خبرنگار در مشهد
مهدی بهنامه اقتصاددان با اشاره به مفاهیم علم اقتصاد گفت: بر اساس معیارهای اقتصادی تحلیل شعار سال دچار پیچیدگی خاصی است. در علم اقتصاد کنترل تورم منجر به کاهش تولید میشود. این دو رابطه عکس باهم دارند، به عبارتی با کاهش تولید تورم رشد پیدا خواهد کرد. در حقیقت اینیک اصل بدیهی در علم اقتصاد به نام «منحنی فیلیپس» است و کنترل هر چه بیشتر تورم به معنای افزایش بیکاری و افزایش بیکاری به معنای کاهش تولید است.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد میگوید: آمریکا را در نظر بگیرد که بعد از شیوع کرونا درگیر تورم ۹٫۱ درصدی شد. برای کاهش تورم تلاش ویژهای مانند سیاستهای انقباضی، تبلیغات و روشهای مختلف انجام شد تا توانستند سطح تورم را به ۶ درصد کاهش دهند؛ اما در این میان دچار یک بحران مالی جدی شدند. بانکها و بسیاری از شرکتها ورشکست شدند و تولید کاهش یافت. رئیس بانک مرکزی آمریکا ماه پیش اعلام کرد ادامه این سیاستها ممکن نیست و باید میزان تورم را تحملکنیم تا بتوانیم از رشد بحران مالی جلوگیری کنیم.
بهنامه تصریح کرد: در آمریکا هنگام رشد تورم نرخ بهره بالا میرود بالا رفتن نرخ بهره صرفه اقتصادی دریافت تسهیلات را کاهش میدهد. بهعنوانمثال شرکتی با قبول نیم درصد سود وام میگرفت، ولی هماکنون باید با ۵ درصد یعنی ۱۰ برابر وام بگیرد. درنتیجه سرمایهگذاری جدید متوقفشده و تولید کاهش پیدا میکند، بیکاری رشد یافته و شرکتها ورشکسته میشوند. تصور کنید وقتی صنعت ساختمانسازی دچار رکود شوند صنعت سنگ، آهن و سیمان نیز بهتبع آن دچار رکود تولید میشوند. طبق علم اقتصاد در ایران نیز همین شرایط منتهی کمی متفاوتتر است. عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد در پاسخ به اینکه کنترل تورم در آمریکا و اروپا نیز به این امر اذعان دارند که کنترل تورم را انجام میدهیم، لیکن عواقب کاهش تولید را نیز به جان میخریم، چراکه افسارگسیختگی تورم موجب بیثباتی و عامل بروز مشکلات بیشتر خواهد بود. در آمریکا نیز اعلام میشد که ادامه برنامه سیاست انقباضی به هر نحو ادامه خواهد داشت حتی اگر بورس سقوط و تولید کاهش پیدا کند، ولی هنگامیکه بانک «سیلیکون ولی» و بانکی دیگر ورشکسته شد، بانکهای مهمی که با ورشکستگی خود نهتنها یک صنعت، بلکه یک کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، این موضوع باعث شد تا تغییر رویکرد در سیاست کنترل تورم انجام شود.
بهنامه در پاسخ به پیشنهاد برای رفع تناقض موجود در شعار سال بیان کرد: درواقع بهتر بود شعار سال محدود به همان کنترل یا بهتر بگوییم تثبیت تورم میشد، چراکه تثبیت در اقتصاد خودبهخود به رشد منجر خواهد شد. در کشوری که جریان تبادل ارزی و صادرات واردات بدون مشکل و دلار برای ۵ یا ۱۰ سال با هر قیمتی تثبیتشده است شرایط برنامهریزی اقتصادی و سرمایهگذاری ایجاد میشود. در غیر این صورت تردید افزایش قیمت دلار مانع این فرآیند خواهد شد.
وی افزود: کنترل تورم در کوتاهمدت منجر به رشد اقتصادی نخواهد شد. در کوتاهمدت باید تمام تلاش متمرکز برای تثبیت تورم بین عاملهای اقتصادی شود. نشانه آن زمانی است که یک کارخانهدار یا تولیدکننده به این باور برسد که قیمت دلار تا ده سال دیگر هم ۳۰ هزار تومان خواهد بود و اینیک امر شعاری نیست. در غیر این صورت با رشد دلار هر سرمایهگذار منابع خود را در بازار دلار، طلا یا سفتهبازی صرف خواهد کرد تا از آورده بیشتر آن بهرهمند شود. این اقتصاددان در پاسخ به سطح تورم مناسب برای ایران گفت: اساساً تورم نهتنها در ایران بلکه در تمام دنیا برای اقتصاد مفید است، لیکن تورم سطوح مختلفی دارد؛ مثلاً تورم خزنده از ۱٫۵ تا ۲ درصد و تورم جهنده مثل شرایط اقتصادی ایران. تورم ۱٫۵ تا ۲ درصد برای دادن انگیزه برای فعالیت اقتصادی مفید و بیشتر از آن مضر است. اگر نگاهی به اقتصاد چین یا آمریکا داشته باشیم میبینیم که آنها تورم را هدفگذاری کردند.
بهنامه در پاسخ به اعلام تورم ۴۰ درصدی توسط بانک مرکزی و امکان موفقیت کاهش آن در ایران تا سطح مطلوب بیان کرد: دوره اول آقای روحانی را در نظر بگیرید که توانستند تورم را تا ۹ درصد کاهش دهند. البته من به دنبال تائید سیاست آنها نیستم، بهخصوص اینکه در ادامه اوضاع مناسب نبود. ولی بهعنوان مصداقی از روند کاهش تورم در ایران میتوان به آن اشاره کرد. اگر شرایط به اختلاف در برجام رخ نمیداد چهبسا اکنون تورم ۲ یا ۳ درصد را تجربه میکردیم.