ستاره صبح آنلاین، فائزه صدر: انور حبیب زاده بوکانی، نماینده مردم بوکان در نطق میان دستور خود گفت: "وعده داده بودند قطار پیشرفت و آبادانی به سرعت حرکت کند، اما در میدان عمل قطار تورم اقلام خوراکی ترمز برید." وی با اشاره به نرخ برخی از مواد غذایی گفت: "تخم مرغ شانه ای 100 هزار تومان شده و روغن خوراکی 12 برابر گران شده و خرید گوشت قرمز برای اکثریت جامعه آرزو شده است." او شرایط معیشتی و گرانی مواد غذایی را به "قتل عام اقتصادی مردم کشور" تشبیه کرد. در همین حال به گفته شمسالدین حسینی رئیس کمیسیون تلفیق مجلس "اگر همه چیز هم خوب پیش برود باز در سال آینده تورم بالایی خواهیم داشت." سفره های خانوارها متاثر از شرایط اقتصاد است. ستاره صبح در ارتباط با تبعات کوچک شدن سفره مردم گفت و گویی با دکتر رسول کدخدایی رییس پیشین پژوهشگاه صنایع غذایی ایران انجام داده که در ادامه می خوانید:
تورم و گرانی مواد غذایی به طور مستقیم بر سفره خانوار ایرانی تاثیر گذاشته و برخی از اقلام خوراکی را از سبد خانواده ها حذف کرده است. سبک زندگی جدید که محصول تنگناهای معیشتی است چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟
امنیت غذایی سه رکن دارد. 1. دسترسی فیزیکی مردم که تولید را در بر می گیرد. 2. دسترسی اقتصادی که قدرت خرید مردم است. در شرایطی که تولید وجود دارد و کالا در دسترس است، باید مردم توانایی خرید داشته باشند و دستشان به جیبشان برود و بتوانند بهای کالا را بپردازند. 2. تمتع و بهره مندی مردم از ماده غذایی که خریداری می شود. به این معنی که ماده غذایی خریداری شده، باید جوابگوی تامین نیازهای بدن انسان باشد تا مصرف کننده زندگی سالمی داشته باشد.
متاسفانه در شرایط موجود هر سه رکن امنیت غذایی به خطر افتاده است. به ویژه دو رکن آخر یعنی دسترسی اقتصادی و تمتع و بهره مندی متاثر از وضعیت اقتصادی است و به معیشت مردم آسیب می زند.
وقتی خانواده نمی تواند بهای مواد غذایی مصرفی اش را تامین کند در وهله اول به سراغ مواد غذایی با کیفیت پایینتر می رود و رکن سوم امنیت غذایی نادیده گرفته می شود. ادامه پیدا کردن این وضعیت عواقب بدی به دنبال دارد.
حدود ده سال پیش بنا بر آمار های رسمی اعلام شد در ایران 5% فقر عدم دسترسی به مواد غذایی وجود دارد. این امار ابتدا توسط فائو اعلام شد که اطلاعات خود را از کشور ها می گیرد. یکی از منابعی که در ایران با فئو در ارتباط است وزارت جهاد کشاورزی است. با مقایسه وضعیت اقتصادی و معیشتی خانوار ایرانی در ابتدا و انتهای دهه گذشته، می توان با صراحت اعلام کرد که امروز رقم شاخص فقر عدم دسترسی به مواد غذایی بیشتر از ده سال پیش شده است.
به نظر شما در صورت ادامه داشتن این وضعیت از جنبه سلامتی جامعه باید منتظر چه تغییراتی بود؟
تبعات فقر غذایی شیوع بیماری های مزمن غیر واگیر دار است. زیرا مردم به سراغ مواد غذایی ارزان قیمتی می روند که تنها شکم ها را پر کند و به جای سیری سلولی، سیری شکمی ایجاد می کند. احساس گرسنگی فرد مرتفع می شود ولی نیاز سلولی اش تامین نخواهد شد. اولین نمایش فقر غذایی بروز بیماری است.
وضعیت چاقی و بیماری های ناشی از چاقی در کشور بغرنج است اما توجهی به این مساله نمی شود که تغذیه صحیح بهترین راه مقابله با چاقی است. بخش بزرگی از چاقی در جامعه محصول مصرف مواد غذایی ارزان و بی کیفیت است. به دنبال این مشکل ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، سرطان و... شایع می شود. این بیماری ها از جمله نتایج عدم امنیت غذایی است.
تبعات نبود امنیت غذایی کاهش بهره وری هوشی است. آیا مسئولین امر به این فکر کرده اند که کدام نسل ها باید فردای کشور را اداره کنند؟! کودک و نوجوان امروز باید از بهره وری هوشی لازم برای حل مسائل برخوردار باشد. ادامه مشکلات معیشتی و عدم امنیت غذایی در آینده مانعی در برابر حرکت کشور می شود.
ادامه مشکلات اقتصادی و مشکلات معیشتی خانواده ها منجر به این خواهد شد که مشکلات و مسائل تغذیه ای جهان سوم و جوامع کم برخوردار را تجربه کنیم. سفره ایرانی کوچکتر می شود و غذاهایی جایگزین تغذیه ای ایرانیان می شوند که غذای واقعی نیستند و خاصیت آنها شکم پر کنی است. سال ها است که غذاهای بی کیفیت وارد زندگی ایرانیان شده و به دلیل نبود قدرت خرید برای مواد غذایی مفید و ضروری این سبک زندگی در حال تثبیت شدن است.
در این شرایط برای مقابله با تبعات فقر غذایی چه شیوه های علمی توصیه می شود؟
مدیریت چنین وضعیتی، نمونه هایی در دنیا وجود دارد. کشورهای مختلفی تجربه مشابهی را از سر گذارنده اند ولی لازمه امیدواری به حل مشکل این است که مدیریتی کارآمد داشته باشیم تا بهترین تصمیمات اتحاذ شوند و همچنین در پس آن ضمانتی اجرایی وجود داشته باشد. متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات عرصه مدیریتی ما، ابتدا تصمیم نگرفتن و بعد عدم اجرای تصمیمات است. یا مدیران کاری نمی کنند و یا آنچه برنامه ریزی شده روی کاغذ باقی می ماند.
مدیریت صحیح معمایی پیچیده نیست که نتوان انجام اش داد. کشور ما بیش از 85 میلیون نفر جمعیت دارد ولی متاسفانه مدیریت بخش های مرتبط با امنیت غذایی جامعه، مدیریتی هوشمندانه و هدفمند نیست.
به طور مثال: در کشور آماری وجود دارد که نشان می دهد میزان ضایعات و دور ریز مواد غذایی 60% صادرات نفتی کشور است ولی تا این لحظه هیچ حرکتی در این خصوص انجام نگرفته است.
بسیاری از مواد غذایی در زنجیره تولید و پیش از رسیدن به دست مصرف کننده از بین می روند. بخش قابل ملاحضه ای نیز بعد از ورود به بازار مصرف حیف و میل می شود و از بین می رود. درحالیکه توجه به همین بخش می تواند در تامین امنیت غذایی مفید واقع شود. ولی اراده ای برای کنترل ضایعات مواد غذایی وجود ندارد.
در حوزه مواد غذایی تقاضا همیشه سر جای خود است، پس تنها می توان با عرضه قیمت ها را کنترل کرد. یکی از راه های تداوم بخشی به عرضه متوازن با تقاضا، مدیریت حوزه ضایعات مواد غذایی است.