ستاره صبح آنلاین/پیام فیض:محدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از چهره های شاخص اصولگرا که در حذف نیروهای اصلاح طلب نقش کلیدی داشته است می گوید«اگر ما در آمریکا ۱۰ نفر داشته باشیم که دیپلماسی عمومی ایران را دنبال کند، بسیار تاثیر گذار خواهد بود؛ همین الان روسیه هم در پارلمان آمریکا لابی دارد».سخنان یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نشان میدهد استفاده از ابزارهای مختلف دیپلماسی برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی می تواند تابو نباشد.برخی کارشناسان معتقدند موسسه غیر دولتی شورای ملی ایرانیان آمریکا که به اختصار نایاک نامیده میشود می تواند یک مدل از ایجاد ابزار لابی برای جمهوری اسلامی باشد.در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفتگویی با سید جمال ساداتیان دیپلمات پیشین انجام داده که در ادامه می خوانید:
آیا ایران می تواند برای پیشبرد اهداف خود در آمریکا و نهادهای بین المللی گروه لابی تشکیل دهد؟
گروه لابی یا مذاکرات پنهانی یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی است که امروز جزو ضروریات و ملزومات مذاکره در سطوح مختلف است.
در حقیقت کشوری که می خواهد اهداف خود را در کشوری دیگر تامین کند از مذاکرات مستقیم و دیپلمات های قوی در مباحث فی مابین استفاده می کند.اما بخش دیگری از دیپلماسی که امروزه در جهان هم مرسوم است داشتن یک گروه برای مذاکرات پنهانی است. مانند گروه آیپک که لابی اسرائیل در آمریکاست.این گروه با فشار بر نمایندگان سنا و کنگره تلاش می کند تا اهداف دولت متبوع خود را در لوایح قانون تامین کند.
کشورهای دنیا تلاش می کنند تا افرادی را برای کارهای رسانه ای،فرهنگی،هنری و .. استخدام کنند و به کشوری دیگر بفرستند تا بتوانند نفوذ خود را در افکار عمومی و سیاسیون آن کشور گسترش دهند.در حقیقت این افراد از تمام ابزارهایی که میتواند روی سیاسیون آن کشور تاثیر بگذارد بهره می گیرند.
لابی یا رایزنی یعنی شخص سومی به نفع شما بر اندیشه های طرف مقابل شما تاثیر بگذارد.این تاثیرگذاری می تواند روی شخصیت های سیاسی،اقتصادی،هنری و ... باشد.در کنار این مذاکرات پشت پرده، دیپلماسی مستقیم هم باید همگام و با استفاده از تمام ظرفیت ها کار را به پیش ببرد.خلع هرکدام از این پتانسیل ها نتیجه را تحت شعاع قرار می دهد.
نظر شما درباره خبر دیدار سعید ایروانی با رابرت مالی چیست؟
سازمان ملل محل رفت و آمد نماینده دولت های مختلف دنیاست.اقای ایروانی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل قاعدتا باید بتواند چنین ملاقات هایی را در دستور کار قرار دهد و از آنها استفاده کند. اما اگر نتواند از ظرفیت های سازمان ملل بهره گیرد جای تامل دارد.اینکه چرا از خبر دیدارش با رابرت مالی بهره برداری درستی نشده و فورا تکذیب شده خودش محل پرسش است.کار دیپلماسی کار ارتباط است.دیپلماسی یعنی شما با هر روشی به طرف مقابل نفوذ کنی و اهداف خود را استخراج کنید.این تلاش ها باید در جهت تامین منافع ملی باشد.
اما متاسفانه برخی به نوعی دیگر این مسائل را درک کردند.برخی تصور می کنند که در دیپلماسی باید قهر کنند و به قول معروف طاقچه بالا بگذارند.
به نظر شما چرا مذاکره بین ایران و آمریکا به صورت تابو درآمده و این چه خسارت هایی را به کشور تحمیل کرده است؟
تابو قرار دادن هر نوع مذاکره اشتباه است.دنیای امروز دنیای قهر و دعوا نیست.قهر و دعوا نشان دهنده ضعف تئوریک است.
اگر کشوری دارای پشتوانه های لازم باشد نباید ترسی برای رویارویی دیپلماتیک به خود راه دهد. وقتی در بیان استدلال لکنت وجود نداشته باشد می توان در مسیر گفتگو قدم برداشت.ایران همواره از پشتوانه میدان و دیپلماسی توامان برخوردار بوده است بنابراین نباید از میز مذاکره اجتناب کند.
روسیه با آمریکا به صورت علنی در حال جنگ است اما مسیر گفتگو و دیپلماسی با واشنگتن را نبسته است.چین هم با آمریکا به شدت در تنش و اختلاف است اما در مسیر اقتصاد و دیپلماسی همچنان حرکت می کنند.کشورها به مانند بچه ها با یکدیگر قهر نمی کنند.
اینکه توافق حاصل شود یا نه مهم نیست اینکه گفتگو صورت گیرد و مسیر دیپلماسی بسته نشود مهم است. گفتگوی بدون خروجی به معنای شکست نیست.ترک کردن میز مذاکره در دنیای امروز منطقی نیست.کسی میز مذاکره را ترک می کند که مطمعن باشد مغلوب منطق طرف مقابل می شود.
نظر شما درباره گروه «نایاک» چیست؟
نایاک یک موسسه غیر دولتی است که جمهوری اسلامی نتوانسته از تمام پتانسیل های آن به درستی استفاده کند.در حقیقت وزارت امور خارجه در دوره های مختلف می توانست از پتانسیل نایاک در جهت پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی در آمریکا استفاده کند.
نایاک در مذاکراتش قطعا منافع خودش را تامین می کند اما اینکه با چه گرایشاتی و با چه اهدافی مشغول فعالیت است در ابهام است.
وزارت خارجه باید به اندازه کافی به آنها بها بدهد و از آنها بها بخواهد.روسای جمهور در هر دوره ای که به آمریکا سفر کرده با این گروه دیدارهایی داشته اند.
نایاک یک مدل موفق است که می تواند در کشوری مثل آمریکا مستقر شود و اهداف جمهوری اسلامی را هم تبیین کند و هم به پیش ببرد.
البته جنبه های اجرایی چنین موسساتی باید بیشتر شکل گیرد.نباید تنها به دیدار های سالانه با رئیس جمهور بسنده شود.روابطی به صورت آشکار و پنهان باید صورت گیرد تا موسسه ای مانند نایاک بتواند منافع جمهوری اسلامی را در حیطه نفوذ خودش به پیش ببرد.