ستاره صبح/ فائزه صدر: نرخ ارز، طلا و سکه رو به صعود است. به دنبال این شوک قیمتی سایر بازار ها از جمله بازار مسکن ، خودرو و.. گران می شوند.این فرایند باعث کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید ایرانیان شده است.آمارها نشان می دهد برخی از اقلام خوراکی پر مصرف از دسترس طبقه ضعیف خارج شده است. ستاره صبح در جست و جوی علت این نوسانات قیمت، گفت و گویی با هادی حق شناس، اقتصاددان انجام داده که در ادامه می خوانید:
بازارهای ارز، طلا و سکه با شوک قیمتی روبرو شده اند. به دنبال این بازار ها شاهد گرانی خودرو و مسکن هستیم. این وضعیت را شما چگونه توصیف می کنید؟
کالاهایی مثل طلا ،سکه ، مسکن و خودرو گران نشده اند، بلکه پول ملی ایران تضعیف شده است. وقتی پول ملی بی ارزش می شود قدرت خرید مردم نیز کم خواهد شد و کالاها گران می شود. مشکل سمت کالا ها نیست بلکه مساله امروز تضعیف ارزش پول ملی است.
در 5 سال گذشته تورم ایران همواره بالای 30% بوده. وقتی تورمی بیش از 40 درصد داریم یکی از آثار آن مساله مهم و تاسف برانگیز تضعیف پول ملی است. نقطه شروع و عامل محرک نقدینگی است. چاپ پول افزایش پیدا کرده و این پول نقد به هر بازاری که حمله کند چه خودرو باشد و چه بازار ملک و چه طلا و سکه باشد، قیمت ها را افزایش خواهد داد. بازدهی بازار مسکن، بازار خودرو و بازار سکه و دلار یکسان است. نمی توان گفت دلار 30% گران بشود ولی قیمت خودرو تغییر پیدا نکند یا طلا گران نشود. بازار ها به هم مرتبط هستند.
اقتصاد اصطلاحی با عنوان کالاهای قابل حمل دارد. کالاهایی مثل خودرو و طلا از این جمله اند. تلاطم در بازار کالاهای قابل حمل به سرعت به سایر بازار ها سرایت پیدا می کند.
ریشه این گرانی ها را نباید فراموش کرد. ریشه گرانی در چاپ پول است. رشد نقدینگی در یک سال گذشته 35% بوده است. بخش عمده این درصد رشد پایه پولی بود. بخش عمده خود پول است نه شبه پول. لذا ریشه تورم در نقدینگی است و ریشه افزایش قیمت کالا و خدمات در افزایش نرخ تورم است. قیمت مواد خوراکی در چند ماه گذشته به طور میانگین بالای 70% رشد کرده است ولی این انتظار وجود دارد که مردم فقیر نشوند! برنج در طی یک سال از 30 هزار تومان به 120 و 130 هزار تومان و بالاتر می رسد! این وضعیت ترجمه رشد نقدینگی و تورم است.
آیا می توان گفت دولت به دلیل جبران کسری بودجه، آگاهانه قیمت ارز را افزایش داده است؟
من این مساله را قبول ندارم چون افتخار همه دولت ها این است که قیمت ارز را کنترل کرده اند. کنترل قیمت ارز به پرستیژ دولت های ایران تبدیل شده است. ولی دولت سیزدهم نمی تواند قیمت ارز را کنترل کند. یکی از ادعاهای آقای رییسی در انتخابات ریاست جمهوری نصف کردن تورم و سپس یک رقمی کردن آن بود. کنترل قیمت دلار یکی از موضوعاتی بود که در مناظره های انتخاباتی شنیده می شد.
آقایان حرف هایی در زمان انتخابات بیان کرده اند و نقد هایی را به دولت آقای روحانی داشتند. در آن دوره مرتبا گفته می شد دولت اقای روحانی تنها می خواهد با اتکا به خارج اقتصاد ایران را بچرخاند و ما می توانیم با تکیه بر منابع داخل اقتصاد را اداره کنیم! این باور دولتمردان فعلی بود ولی نتیجه را امروز می بینیم. قیمت تخم مرغ که وابستگی مستقیمی با نرخ دلار ندارد لحظه ای تغییر می کند. چه برسد به خودرو که بیشتر قطعاتش وارداتی است آمده است؟
به تاکید دولت بر اداره کشور با اتکا به منابع داخل اشاره کردید. در دولت قبلی سعی شد برجام به نتیجه برسد و یا اف ای تی اف تصویب شود ولی دولت فعلی در این مسیر حرکت نمی کند. نقش این دو پیمان در وضعیت فعلی اقتصاد کشور چیست؟
امروز چند قلم کالای الکترونیکی و برقی در خانه ها وجود دارد؟ آیا با وجود این اقلام در خانه ها می توان ادعا کرد که ما می خواهیم مثل 50 یا 60 سال پیش زندگی کنیم؟!
آیا امروز می توان گفت که نیازی به استفاده از کامپیوتر، موبایل و اینترنت وجود ندارد؟! آیا می توان گفت این تکنولوژی ها محصول غرب است و نمی خواهیم از آن ها استفاده کنیم؟!
مطمئنا پاسخ ها این است که این امکانات از زندگی ایرانیان قابل حذف نیست. اگر چنین اعتقادی در مردم وجود دارد که امروزه بدون استفاده از این امکانات نمی توان زندگی کرد، پس نمی توانیم بگوییم کاری با دنیا نداریم. در منطق اقتصاد نمی توان کاری با دنیا نداشت.
اگر کاری با دنیا نداریم پس نفت صادر نکنند! چرا نفت را با دور زدن تحریم ها و دور زدن قوانین بین المللی صادر می کنند؟ اگر با دنیا کاری نداریم نفت صادر نشود!
اگر با دنیا کار نداریم کالایی وارد و صادر نکنیم! دو هفته درگیر بحران مواد دارویی بودیم. ماه ها پیش درگیر بحران مواد اولیه سرم در داروسازی بودیم. اگر کاری با دنیا نداریم باید همه این برنامه ها را تعطیل کرد.
کشور در شرایطی است که بالاجبار با دنیا در ارتباط است. در جهان امروز ارتباط با کشور های مختلف اجتناب ناپذیر است. وقتی باید هایی وجود دارد نباید از مشارکت با دنیا اجتناب کرد. مراوده با دنیا به معنی پذیرش قوانین و مقررات بین المللی است.
آیا می توان گفت ما نمی خواهیم در جام جهانی شرکت کنیم؟ اگر شرکت نمی کنیم تیم نفرستیم، ولی وقتی تیم فرستاده ایم باید با قواعد فیفا بازی کنیم. همانطور که ایران قواعد فیفا را می پذیرد باید قواعد بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را نیز بپذیرد. قواعد اف ای تی اف نیز از این جمله است. وقتی قواعد بازی های بین المللی را نمی پذیریم بانک های ما وارد بلک لیست می شوند و هزینه نقل و انتقال پول بالا می رود و کشوری مثل کره جنوبی پول نفت ایران را نمی دهد. لجبازی در سیاست خارجی هزینه زندگی ایرانیان را گران کرده است. نرخ تورم در عراق و سوریه جنگ زده کمتر از ایران است چون آن ها فقط با گروه هایی مشخص جنگ دارند ولی ایران با همه دنیا در چالش است و از این رو مجبور به پذیرش عوارض این تضاد و تقابل است.