ستاره صبح آنلاین- اگر رویدادهای خرد و کلان جوامع بشری از منظر جامعهشناسی، علم سیاست، اقتصاد، روابط خارجی و ... تجزیهوتحلیل، تفسیر و نتیجهگیری شوند، پشتصحنههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... آشکار میشود؛ نگرشی که جای خالی آن در «تصمیمسازیها» و «تصمیمگیریها» در ایران دیده میشود. علت این است که زمانی که تصمیمات نسنجیده اتخاذ میشود و نتیجه بد از آب درمیآید، بانیان به دنبال مقصر هستند و با فرار به جلو مشکلات را به اینوآن نسبت میدهند. در این نوشتار به چند نمونه اشاره میشود:
1-پیش از انقلاب قیمت دلار در بانک مرکزی 7 تومان و در خیابان منوچهری تهران کمتر از 7 تومان بود. ضمناً ایرانیها در همه شهرهای جهان میتوانستند با پرداخت 7 تومان، یک دلار دریافت کنند. هفته گذشته در ۲۲ آذر ۱۴۰۱ قیمت دلار از مرز 38000 تومان عبور کرد. پرسش این است که چرا آن زمان آنگونه بود و اکنون اینگونه شده و برای گرفتن یک دلار باید 38000 تومان بهجای 7 تومان پرداخت شود؟
2- قیمت ارز در همه دولتهای پس از انقلاب، روند افزایشی کند داشت؛ اما در سال 1384 که اصولگراها سکاندار اداره کشور شدند، این روند شتاب گرفت و ارزش «ریال» در برابر «دلار» کاهش پیدا کرد. در سال ١٣٨٨ ارزش دلار برای نخستین بار از هزار تومان عبور کرد و تنها سه سال طول کشید تا دلار سه برابر شود و به ازای ۳۸۰۰ تومان مبادله شود.
3- قیمت دلار در دولت اول روحانی در حدود 4 هزار تومان بود؛ روند مثبت مذاکرات هستهای و بازگشت امید به جامعه کمک زیادی به آرام شدن فضای بازار کرد. برجام در این دوره نقش کلیدی ایفا کرد و نهتنها ارزش دلار درمجموع این سالها بالا نرفت، بلکه در برابر ریال کاهش نیز پیدا کرد؛ اما در دولت دوم روحانی به دلیل بالا گرفتن تنش بین تهران – واشنگتن، ایران امکان فروش نفت را از دست داد و امکان انتقال پول نیز دشوار شد. علت آن سیاست خارجی تهاجمی علیه غرب و نزدیکی به روسیه و چین بود، زیرا آمریکا با این دو کشور در حالت تخاصم بوده و هست و به همین دلیل ایران را تحت فشار قرار داده است.
4-فروش پهباد به روسیه هرچند حق ایران است، ولی باید پیشبینی میشد که این کار در میانه نزاع آمریکا و روسیه میتواند برای ایران هزینهساز باشد که شد. این سیاست باعث تحریم بیشتر غرب علیه ایران شد و فرآیند تحریمها باعث سقوط ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید عموم مردم بهویژه فرودستان شده و میشود. پس در اینجا هم سیاست به سفره و زندگی مردم ضربه زده است.
5-گشت ارشاد به دلیل عملکرد بدی که داشت، باید سالها پیش منحل میشد؛ اما نشد! وقتی در شهریور سال جاری پرونده گشت ارشاد در جریان مرگ مهسا امینی سیاه شد، فرصتی بود تا مسئولان بیدرنگ آن را منحل کنند و جلوی بروز ناآرامیهایی که 3 ماه است در کشور جریان دارد را بگیرند؛ بنابراین در اینجا نیز سیاست دستهگل به آب داد و باعث ریختن خونهایی از طرفین منازعه شد که قابلبرگشت نیستند.
6- هفته گذشته عضویت ایران از کمیسیون مقام زن توسط سازمان ملل لغو شد. این موضوع ناشی از ضعف دستگاه دیپلماسی و ناآرامیها است. متأسفانه عدهای بهجای اینکه مسئله را ریشهیابی و برای آن راهحل پیدا کنند، با نسبت دادن علت ناآرامیها به اینوآن تلاش کرده و میکنند تا صورتمسئله را پاک کنند. تصویب این قطعنامه نشاندهنده این واقعیت است که دوستان ایران در سازمان ملل مثل چین، روسیه، بولیوی، سوریه، ونزوئلا، نیکاراگوئه و ... کمتر از انگشتان دست شدهاند.
7- پنجشنبه گذشته قطعنامهای علیه ایران به پیشنهاد کانادا در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. این موضوع نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی کشور ضعیف شده است.
8-روزنامه کیهان در شماره روز پنجشنبه خود ریشه گرانی دلار، طلا و مسکن را جریان سازی رسانههای معاند و دنبالههای آنها در داخل دانست؛ یعنی همفکران کیهان در مجلس و دولت نقشی در التهاب بازار نداشته و ندارند! قدیمیها میگفتند «یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران».
9-مجلس و دولت اصولگرا و انقلابی میپنداشتند که با نزدیکی به چین و روسیه مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد، ولی در عمل دیده شد که چین به ایران پشت پا زد و با رقیب منطقهای ایران قرارداد بست و شگفت اینکه از ایران هم خواست جزایر سهگانه را به امارات بدهد!
10-آلودگی هوا سالهاست که نفس مردم شهرها را بند آورده است. تراژدی این است که هر سال وضع بدتر از سال قبل میشود، این در حالی است که بسیاری از کشورها با بهرهگیری از تکنولوژی توانستهاند بر غول آلایندهها غلبه کنند؛ اما ما همچنان غرق در دود هستیم، چرا؟
به عقیده نویسنده وقتی مردم این مشکلات را میبینند و تجزیهوتحلیل میکنند، اعتمادشان به حاکمیت پایین میآید و نسبت به آینده خود ناامید میشوند و بعضاً سرمایههای خود را تبدیل به دلار، طلا، ملک در داخل و خارج و ... میکنند یا در خارج بهویژه کشورهای ترکیه، عراق، افغانستان و ... سرمایهگذاری میکنند. دستاندرکاران باید بدانند اگر در کشور سرمایهگذاری داخلی و خارجی صورت نگیرد نتیجهاش تورم، گرانی، سقوط ارزش پول ملی، سقوط قدرت خرید مردم و ... خواهد بود.
اگر میخواهید وضع بهبود پیدا کند، با مذاکره مستقیم با آمریکا از مشکلات بکاهید، برجام را احیاء و لوایح FATF را نیز تائید کنید. همچنین لازم است در روابط خارجی «توازن» برقرار کنید و از روسیه فاصله بگیرید. هر جا نفع است به همانجا بروید و بدانید در روابط خارجی نه دوست دائمی وجود دارد و نه دشمن دائمی؛ آنچه دائمی است، منافع ملی و حقوق مردم است.