ستاره صبح-دیپلماسی و تلاش برای تعامل با دیگر کشورها از ضروریات سیاست خارجی در هر کشور است. در ایران نیز قانون اساسی، فلسفه جمهوری اسلامی و دیگر چارچوبهای کشور بر این امر مهم تأکید دارند. از اینرو آنچه این روزها وزارت خارجه و در رأس آن محمدجواد ظریف در سفرهایش به فرانسه و دیگر کشورها در پیش گرفتهاند چیز عجیبی نیست. طبیعی است که او به صورت فعال با همه طرفهایی که امکان تعامل وجود داشته باشد و منافع ملی را تأمین کند، به دیپلماسی فعال روی آورده است. به باور نویسنده آنچه ظریف انجام میدهد، یک دیپلماسی عادی نیست، بلکه یک دیپلماسی ضروری متناسب با نیازهای کشور است. باید توجه داشت که یک تفاهمنامه بینالمللی تحت عنوان «برجام» میان ایران و شش قدرت جهانی به امضا رسیده که قطعنامه 2231 شورای امنیت پشتیبان آن است. این سند در زمان خود بسیاری از مشکلات کشور را حل کرد برای کشور افتخار بود، اما متأسفانه با اقدام یکجانبه آمریکا در خروج از برجام دچار خدشه شد. البته علیرغم این اقدام غیرقانونی آمریکا، هنوز اعتبار بینالمللی برجام از بین نرفته که این مهم نشان از عملکرد مثبت وزارت خارجه دارد. از سویی برخی در ارتباط با آنچه روحانی به تازگی درباره مذاکره با آمریکا مطرح کرده، مدعی شدهاند که رئیسجمهور به تناقضگویی افتاده است. البته باید توجه داشت که درخواست کشورهای اروپایی برای مذاکره مستقیم ایران و آمریکا، بیشتر به این بازمیگردد که در زمان انعقاد برجام اصل ماجرا گفتوگوهایی بود که میان ایران و آمریکا انجام میشد. درنتیجه آنها امروز هم فکر میکنند تنشهای موجود تنها از طریق مذاکره میان ایران و آمریکا برطرف میشود. آنچه حسن روحانی مطرح و گفته است اگر بداند منافع کشور تأمین میشود، مشکلی برای مذاکره ندارد و اینکه شرط مذاکره با آمریکا لغو تحریمهاست، این دو حرف تناقضی با یکدیگر ندارند. رئیسجمهور مقصودش این است که باید در شرایطی مذاکره صورت گیرد که بتواند منافع ایران را تأمین کند، نه آنکه در شرایط فشار به پای میز مذاکره برود و تنها امتیاز به طرف مقابل امتیاز بدهد. البته ممکن است درباره این موضوع مهم مواضع متناقضی وجود داشته باشد، اما آنچه روحانی در ارتباط با مذاکره با آمریکا مطرح کرده و میکند، تناقض ندارد؛ بلکه خواسته تا آمریکا تحریمهای نفتی و غیر نفتی که از 13 آبان 97 به بعد علیه ایران وضع کرده را بردارد، آنگاه مذاکره صورت گیرد.