ستاره صبح-احزاب یکی از ارکان اساسی در دموکراتیزاسیون جوامع و دستیابی به دولتها و مجلسهایی کارآمد به شمار میآیند که توسعه درید قدرت آنها تعریف میشود. به گونهای که جوامعی که در آنها احزاب جایگاه واقعی خود را به دست نیاوردهاند، نمیتوان در مسیر توسعه و پیشرفت آنگونه که شایسته است گام برداشت. از سویی احزاب از مهمترین نهادهایی محسوب میشوند که آموزش شهروندان را به عهده گرفته و جامعهپذیری سیاسی را در سطح کشور محقق میکنند که از طریق آن هر شهروندی در جامعه با شناخت حقوق و تکالیف شهروندی خود، گامهایی مؤثرتر در راستای ترقی حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی کشور بردارند. اگر بخواهیم حضور و کارآمدی احزاب را در نظام جمهوری اسلامی مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم، لاجرم باید به نکاتی اشاره کنیم که سبب شدهاند «حزب» به عنوان یک نهاد اساسی در راستای تحقق توسعه، دچار ایرادات و ضعفهایی در ایران شود که دامنه آن گریبان عرصههای مختلف داخلی و حتی خارجی را گرفته است. به گونهای که در نبود احزاب قدرتمند جریانهایی مسئولیتهای مدیریتی در کشور را به عهده میگیرند که تخصص، مهارت و توانمندی لازم را در اداره امور کشوری ندارند. این ضعفها به چند دسته تقسیم میشوند. نخست اینکه احزاب بزرگ حاضر در کشور محصول تعاملات رقابتی نیستند و در یک مجموعه انتخابی شکل میگیرند، مجموعهای که در اساس ماهیت آن انتصابی است. در حقیقت احزاب موجود محصول تعاملات لیگی نیستند، یعنی مانند یک تیم که از محلهها شروع کند، به دسته سه، دسته دو و در نهایت دسته یک و به لیگ برتر صعود کند و وارد رقابتهای آسیایی شود و سپس به عنوان تیم ملی در مسابقات جهانی حضور پیدا کند، این روند را طی نمیکند؛ بنابراین چهرههای برتر و قدرتمند سیاسی زمانی که میخواهند کنار یکدیگر بنشینند، جا برای آنها کم است، چراکه این مسیر را طی نکردهاند. اگر این مسیر طی شود تازه متوجه خواهند شد که یک شخص میتواند در کرسی اول بنشیند و شخص دیگری در کرسی دوم و همه راضی باشند، چراکه آن شخصی که در کرسی نخست ایستاده است، ایستادن در آن کرسی را محصول رقابت و چالش با نفر دوم تلقی میکند و یقین دارد که با پیروزی و قابلیتهای خود در آن سکو ایستاده است. در چنین روشی، نه آن فردی که بالا ایستاده خود را قدرت مطلق میداند، چراکه میداند باید مجدد با نفر دوم مبارزه کند و نه آن فردی که این پایین ایستاده است بهدنبال رقابت ناسالم با نفر بالاتر از خود خواهد بود، چراکه به خوبی میداند از طریق یک رقابت سالم این امکان برایش فراهم خواهد بود که درجات حزبی خودش را ارتقاء دهد. میتوان گفت که شکلگیری بخشی از احزاب روند رقابت درونحزبی و برون حزبی ندارند و افراد به جای آنکه محصول تعاملات و موازات درونحزبی بوده و به کرسیهای بالاتر دست یافته باشند، بیشتر در فرآیندی انتصابی به درجات خود رسیدهاند.