به قلم وی جای پراشاد و جان راس
2 ژوئیه 2021
تارنمای آسیاتایمز
برگردان علیاصغر شهدی
Asghar.shahdi@gmail.com
چین در سال 1328 شمسی یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود، اما اکنون اقتصاد آن در مسیر با وضعیت «درآمد بالا» قرار دارد. در تاریخ 6 اسفند سال گذشته، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین اعلام کرد که بر اساس معیارهای بینالمللی در تعریف از سطح فقر، کشورش توانسته 1.4 میلیارد نفر جمعیت خود را از فقر خارج کند. از سال 1360 شمسی، به لطف ورود گسترده دولت و حزب کمونیست چین به معضل فقر، 853 میلیون نفر از مردم این کشور از فقر رهایی یافتند. طبق دادههای بانک جهانی، از هر چهار نفر در سراسر جهان که از فقر نجاتیافتهاند سه نفر آنها در چین زندگی میکنند. دراینارتباط شی جی پینگ گفت: «هیچ كشوری نتوانسته است بدین گونه صدها میلیون نفر را در مدت كوتاهی از فقر خارج كند.»
هنگامیکه آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد در شهریور 1398 از چین بازدید میکرد، تحقق این موفقیت را «بزرگترین دستاورد ضد فقر در تاریخ» خواند. گوترش گفت: «شما میزان مرگومیر نوزادان و مادران را کاهش دادید، تغذیه را بهبود بخشیدید و نسبت جمعیت بدون دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشت را کاهش دادید.»
در سال 1328 شمسی (1949 میلادی) در زمان انقلاب چین، میزان مرگومیر نوزادان در این کشور 200 نفر در هر 1000 تولد بود. این تعداد در سال 1359 شمسی به كمتر از 50 فوتی كاهش یافت. یك مطالعه بانك جهانی در سال 1367 نشان داد: «بیشتر موفقیت چین در بهبود سلامت مردم این كشور را میتوان ناشی از سیاستهای بهداشتی و نظام ملی توزیع خدمات بهداشتی دانست.» بهعبارتدیگر، نهادهای دولتی چین توانستند با محصولات انقلاب که به رهبری حزب کمونیست چین بهدستآمده بود، شرایط اجتماعی این کشور را بهبود بخشند.
قبل از انقلاب
چین در سال 1328، یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود. در آن زمان فقط 10 کشور سرانه تولید ناخالص داخلی کمتری از چین داشتند. سخنان معروف رئیس مائو تسه تونگ در مراسم تحلیف جمهوری خلق چین که گفت: «مردم چین به پا خواستند»، بازتاب یک قرن تحقیر ملی است که فقر وحشتناکی را در این کشور ایجاد کرده بود. درجه این رنج ملی را میتوان در این واقعیت مشاهده کرد که بین سالهای 1219 و 1328 شمسی تقریباً 100 میلیون نفر از مردم چین در جنگهایی که مستقیماً ناشی از مداخلات خارجی بوده است، جان دادهاند و یا قربانیان جنگهای داخلی و قحطی مربوط به این مداخلات بودهاند.
چین طولانیترین جنگ جهانی دوم را از 1316 تا 1324 شمسی متحمل شده بود (جنگ داخلی که تا سال 1328 ادامه داشت). تعداد کشتهشدگان این جنگ حداقل 14 میلیون نفر بود. همانطور که رانا میتر در کتاب مستند خود به نام «متحد فراموششده» (جنگ جهانی دوم چین، 1316-1324) آورده است، از جنگهای تریاک در سال 1218 شمسی تا حمله ژاپن در سال 1310، چین برای تثبیت حاکمیت و آینده خود تلاش کرده است.
این بار وحشتناک بود که طیف وسیعی از رادیکالها را گرد هم آورد تا حزب کمونیست را در تیرماه 1300 شمسی در شانگهای تأسیس کنند. گروه کوچک 13 نفره - ازجمله مائو - پس از دخالت پلیس به دلیل اطلاعات جاسوسی بهناچار در یک قایق توریستی در دریاچه نانهو دیدار و اقدام به تأسیس حزب کمونیست چین کردند.
وظیفه اصلی حزب کمونیست چین سازماندهی و راهنمایی کارگران و دهقانان بود. در 11 اردیبهشت 1303 به مناسبت روز اول ماه مه، 100 هزار کارگر در شانگهای راهپیمایی کردند، درحالیکه 200 هزار نفر در کانتون راهپیمایی کردند. زحمتکشان در بروشوری نوشتند: «زمان آن گذشته است که کارگران فقط برای کارفرمایان حکم گوشت دم توپ را داشتند.»
حزب کمونیست چین خود را با این مبارزات همراه ساخت و از طریق تجربه ناشی از شکستهایی ازجمله کشتار شانگهای در سال 1306 رشد یافت. رهبری حزب در جنگ طولانیمدت ضد امپریالیستی علیه ژاپن سبب پیروزی نهایی در سال 1328 شمسی شد.
مراحل ساخت سوسیالیستی
انقلاب چین مجبور به مقابله با کشوری ورشکسته، اقتصاد نابودشده و جامعهای عمیقاً آشفته شد. در سال 1328، مردم چین سه سال کمتر از میانگین جهانی عمر کردند. آنها از آموزش پایینی برخوردار بودند و ازنظر سلامتی در شرایط ناسالمی به سر میبردند. آنها تا سال 1357 شمسی پنج سال بیشتر از میانگین جهانی زندگی کردند. نرخ سواد افزایشیافته بود و دادههای مراقبتهای بهداشتی بهبود قابلتوجهی را نشان داد. ازآنجاییکه چین در سال 1357 میزبان 22٪ از جمعیت جهان بود، هرگز در تاریخ بشر چنین گام عظیمی به جلو برداشته نشده بود.
از سال 1357 (همزمان با انقلاب اسلامی ایران-مترجم)، با عملی شدن شعار «اصلاحات و گشایش»، چین سریعترین رشد اقتصادی که یک کشور بزرگ در تاریخ ثبت کرده است را به دست آورد.
از سال 1357 تا 1399 شمسی، متوسط رشد سالانه تولید ناخالص داخلی چین (42 سال بهطور پیوسته) 2/9 درصد بود. از سال 1357، مصرف خانوار چین 1800 درصد افزایشیافته است، یعنی دو برابر سایر کشورها. این بدان معنی است که زندگی روزمره در چین بهطور چشمگیری بهبودیافته است. در حال حاضر میزان سواد در این کشور 97.33٪ است، درحالیکه در سال 2010، 95.92% و بسیار بالاتر از 20٪ در سال 1328 بود.
طبق گفته جاستین لین یفو، عضو کمیته دائمی کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین و رئیس و استاد انستیتوی اقتصاد ساختاری جدید در دانشگاه پکن، چین تا سال 2025 به یک اقتصاد «با درآمد بالا» با استانداردهای بینالمللی بانک جهانی تبدیل خواهد شد. یعنی در حدود 75 سال یا تنها در طول یکعمر، چین تقریباً از فقیرترین کشور جهان به یک اقتصاد با درآمد بالا - با تمام پیشرفتهای عظیم در سطح زندگی انسانی، امید به زندگی، آموزش، فرهنگ و سایر ابعاد دیگر تبدیل خواهد شد.
با تأسیس حزب کمونیست در 100 سال پیش توسط تعداد انگشتشماری از نخبگان، مردم چین نوعی از رهبری را یافتند که میتواند از طریق مبارزاتی که به سال 1218 شمسی برمیگردد، آنها را از فلاکت تاریخی نجات دهد. اکنون این حزب نقشی تعیینکننده در تصمیمگیری در مورد سرنوشت نهتنها چین، بلکه جهان داشته و دارد.