ستاره صبح-
از هر ۱۰ نفر ایرانی، شش نفر معتقدند که وضعیتشان نسبت به پنج سال قبل، بدتر شده است. این نتیجه گزارش اخیری است که مرکز افکار سنجی ایسپا منتشر کرده است. البته امر عجیبی هم نیست. دادههای درآمد سرانه، بودجه خانوار و مصرف خصوصی نیز نشان میدهد که وضعیت رفاهی خانوارها به اواسط دهه هشتاد برگشته است. به نوشته دنیای اقتصاد، جامعه ایران که در دهه هشتاد از سرعت کمتر رشد در قیاس با همسایگان و دیگر کشورهای در حال توسعه ناراحت بود، حالا دیگر از مقایسه خودش با دیگران دست کشیده و وضعیت خودش را با گذشته خودش مقایسه میکند و شاهد آب رفتن و کاهش ملموس سطح رفاه خود است.
افزایش فقر و نابرابری
دکتر کامران ندری، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با ستاره صبح بابیان اینکه در 10 سال اخیر رشد اقتصادی در کشور ما نزدیک به صفر و در 3 سال گذشته منفی 16 درصد بوده، عنوان کرد: «این اعداد به آن معناست که اقتصاد کشور 16 درصد کوچکتر شده است. با توجه به افزایش جمعیت، طبیعتاً درآمد سرانه یا بهعبارتدیگر، متوسط درآمدی که هر فرد میتواند تولید کند، در یک دهه گذشته کاهش جدی داشته و به عبارتی میتوان گفت کیک اقتصاد کوچکتر شده است. وقتی کیک اقتصاد کوچک میشود، معنایش این است که مردم ما فقیرتر شدهاند و کمتر میتوانند تولید کنند. در شرایط تورمی که در اقتصاد ما به وجود آمده، نابرابری افزایش پیدا میکند. دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا درآمد افراد متناسب با نرخ تورم بالا نمیرود. در این میان برخی گروهها هستند که درآمدشان با نرخ تورم تعدیل میشود و یا گاهی بالاتر از متوسط رشد قیمتها، درآمدشان افزایش مییابد. درآمد بخش عمده مردم نیز با تورم افزایش نمییابد. قاعدتاً نابرابری درآمدی در اقتصاد ما افزایش پیداکرده است. این در حالی است که در دهه گذشته میزان صادرات بسیار افزایش پیداکرده است.»
رشد اقتصادی و توسعه
این اقتصاددان در ادامه خاطرنشان کرد: «این نگرش درونگرایی و ارتباط یکطرفه با دنیا به این معنا که تنها صادرکننده باشیم به اقتصاد ما در یک دهه گذشته کمکی نکرده است و ما حتی نتوانستیم کیک اقتصاد را بهاندازه دهه ۹۰ حفظ کنیم. این نشاندهنده این است که باید درزمینه رشد اقتصادی و همچنین نگرش خود در مقوله توسعه تجدیدنظر کنیم و ببینیم که چه موانعی برای رشد و توسعه اقتصادی در کشورمان وجود دارد. ما تجربه یک دههای داشتیم که تجربه کمی نیست. در بسیاری از کشورها در فاصله یک دهه زندگی مردم ازاینرو به آن رو میشود. زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی ما در یک دهه گذشته ضعیف شده و افزایش ۳۱ درصدی مراجعه مردم به کمیته امداد و سازمانهای حمایتی زنگ خطر جدی است. اینکه کار مردم بهجایی برسد که برای تأمین زندگی و معاش خود به شکل گسترده متوسل به مؤسسات و بنیادهای خیریه شوند زیبنده اقتصاد ایران که از منابع طبیعی غنی برخوردار است، نیست و نشان میدهد ما در یک دهه گذشته مدیریت خوبی در اقتصادمان نداشتیم.»
کاسبان تحریم و مردم
ندری با انتقاد از کاسبان تحریم تصریح کرد: «کسانی که از شرایط فعلی راضی هستند و در جهت مذاکره و گشایشهای بینالمللی گام برنمیدارند احتمالاً خبر از درد و رنج مردمی که برای تأمین معاش خود متوسل به بنیادهای خیریه میشوند و باسیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند، ندارند و ممکن است جزء معدود افرادی باشند که از شرایط فعلی منفعت زیادی را کسب کردند و به آنان کاسبان تحریم میگویند. در شرایطی که کیک اقتصاد کشور کوچکشده و به نظر میرسد نابرابری هم افزایش پیداکرده باشد، خیلیها وضعشان در این شرایط خیلی خوب شده و از شرایط تحریم درنهایت ممکن بهرهبرداری کردهاند و بر ثروت خود افزودهاند. بخش عمدهای از مردم هم بهشدت متضرر شده و کارشان بهجایی رسیده که برای امرارمعاش باید متوسل به سازمانهای دولتی شوند. این نهایت بیانصافی است که عدهای از شرایط فعلی به خاطر کسب منفعتی که میکنند دفاع کنند و تداوم شرایط فعلی را به نفع اقتصاد نشان دهند؛ درحالیکه اینگونه نیست و بخش عمدهای از مردمدارند اینجا هزینه پرداخت میکنند و به نظر میرسد این گروه اقلیت مرفهی را در کشور ما نمایندگی میکنند و درواقع اکثریت مردم روزبهروز وضعشان بدتر میشود. افزایش ۳۰ درصدی مراجعهکنندگان به نهادهای حمایتی خبر خوبی برای اقتصاد ما نیست و بهتدریج بخش عمده مردم باید اعانه بگیر شوند یعنی با اعانات و کمکهای دولت و سازمانهای کمکی زندگی خود را بگذرانند.»
روند نامطلوب اقتصاد
وی در پایان خاطرنشان کرد: «ما باید سعی کنیم تعداد افرادی که به مؤسسات خیریه یا سازمان بهزیستی مراجعه میکنند کم شوند. یک دههای که ما گرفتار تحریمها و مناقشات بینالمللی بودیم دهه خوبی برای اقتصاد ما نبوده؛ هم درمجموع کیک اقتصاد کوچکشده و هم نابرابری درآمدی افزایشیافته و به دنبال خود تبعات اجتماعی شدیدی همچون افزایش بزهکاری و جرم و جنایت و گسترش فساد را به دنبال داشته است. بنابراین سیاستمداران در سیاستهای خود باید تجدیدنظر جدی کنند. فضای کسبوکار در شرایط تحریمی دارد روزبهروز بدتر میشود. چرا این اتفاق میافتد؟ شاخص فساد ایران سه پله نزول پیدا کرد و اینها نشاندهنده این است که روزبهروز اوضاع بدتر میشود. البته گروه اقلیتی هستند که ممکن است برخلاف اکثریتی که تاوان میدهند وضعشان خوب بوده یا روزبهروز وضعشان بهتر شود. ما نباید بر اساس دیدگاههای آنها برنامهریزی کنیم. آنچه مهم است، کلیت اقتصاد است که روند مطلوب و مناسبی ندارد. همه شاخصها و سنجههایی که ما برای اندازهگیری سطح تولید و رفاه در اقتصاد داریم نشان میدهد که درجه فلاکت و فقر در اقتصاد ما نسبت به گذشته افزایش پیداکرده است.»