ستاره صبح-
دولت موسوی
دولت آقای موسوی با توجه به جنگ دولتهای بعد از انقلاب بهطور نسبی و با توجه به شرایطی که داشتند در برخی بخشها موفق و در برخی بخشها ناموفق بودهاند، اما با توجه به جنگ تحمیلی در مجموع دولت موفقی بود و با آن بودجه اندک، هم جنگ را اداره کرد هم اقتصاد را و هم قیمتها ثبات نسبی داشت و اقشار متوسط و ضعیف راضی بودند.
دولت هاشمی
دولت آقای هاشمی هم در بازسازی و عمران و آبادانی و احداث زیرساختهای کشور و جبران خرابیهایی که جنگ ایجاد کرد موفق بود. این دولت در سدسازی کارهای بزرگی انجام داد و در مجموع اقتصاد کشور را بعد از جنگ به حرکت درآورد. البته نقایصی هم داشت؛ ازجمله اینکه از نظر تحمل انتقاد، کاستیهای جدی در آن دوره وجود داشت. شاید سیاست آقای هاشمی هم این بود که به کار و سازندگی بپردازد و نمیخواست فضا سیاسی شود. میگفت دولت ما دولت کار است و مایل نبود فضای نقد و انتقاد باز باشد.
دولت خاتمی کارها را به اهلش داد
دولت آقای خاتمی هم در مجموع دولت موفقی بود برای اینکه از متخصصها استفاده کرد و بهطور نسبی هر کاری را به اهلش سپرد، ضمن اینکه این دولت از نظر فضای آزادی بیان هم دولت موفقی بود. در دولت خاتمی برخی از کاستیهای داخلی را بیان و با آن مبارزه کردند مثل قتلهای زنجیرهای، و روابط ما با دنیا بهبود پیدا کرد و دنیا برای ایران جایگاه خوبی قائل شد.
کارنامه دولت احمدینژاد
دولت آقای احمدینژاد با توجه به مشکلاتی که در صنعت هستهای ایجاد شد و تصمیم نظام به غنیسازی اورانیوم و شکستن پلمپ تاسیسات هستهای در شرایط خاصی قرار داشت. این دولت هم کارهای عمرانی زیادی کرد. مسکن مهر با اینکه نقایصی داشت و کاملاً کارشناسی نبود ولی تا حدی مشکل مسکن را در کشور حل کرد، اما نوع رفتار در سیاست خارجی و بیتفاوتی نسبت به سازمانهای بینالمللی و صدور شش قطعنامه علیه کشور باعث شد به تدریج اقتصاد کشور فلج شد تا اینکه ما به سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ رسیدیم و با بحران ارزی و افزایش شدید نرخ ارز روبهرو شدیم. این دولت هم البته توفیقاتی داشت و نمیتوان گفت که در مجموع ناموفق بوده است. بعد از سال ۱۳۸۸ شرایط سخت در کشور از نظر آزادی بیان و رعایت حقوق ملت ایجاد شد که دولت آقای احمدینژاد نقش زیادی در آن نداشت. حتی در برخی موارد آقای احمدینژاد مخالف سختگیریها بود.
کارنامه دولت روحانی
دولت آقای روحانی هم در دوره اول در مجموع عملکرد خوبی داشت. گشایش اقتصادی به خاطر توافق برجام ایجاد شد و او به برخی قولهایش عمل کرد و به حقوق ملت وارد شد.
اساساً برجام یک پیروزی برای دولت آقای روحانی بود و موفقیت بزرگی بهحساب میآمد. دنیا غنیسازی ما را به رسمیت شناخت و تحریم تسلیحاتی ما برطرف شد، تا چند سال دیگر سقف غنیسازی ما هم برداشته میشود. پس از برجام در مجموع گشایش اقتصادی برای کشور به وجود آمد، اما بداقبالی آقای روحانی یکی حوادث طبیعی متعدد مثل سیل و زلزله بود و دیگری پیدایش پدیده ترامپ بود که آسیب جدی به کار دولت زد و شرایط سختی را برای کشور ایجاد کرد که در ۴۲ سال گذشته سابقه نداشته است. این دولت در شرایط سخت کار خودش را انجام داد. اگر هر کشور دیگری به جای ایران بود حتما ساقط میشد ولی مقاومت مردم ایران به دولت کمک کرد و ما درنهایت پیروز بیرون آمدیم. شکست ترامپ در انتخابات یک پیروزی برای مردم ایران است. این دولت البته درجاهایی هم اشتباهاتی داشت و باعث شد صدماتی به کشور وارد شود مثل تصمیمی که در مورد افزایش قیمت بنزین گرفته شد. یا مساله ارز ۴۲۰۰ تومانی که حسابشده نبود و باعث رانتخواری شد. اینها نقایص دولت است ولی اگر با توجه به شرایطی که دولت در آن قرار داشت وضعیت را در نظر بگیریم عملکرد دولت آقای روحانی متوسط بوده است.بنابراین نمیشود بگوییم همه دولتهای بعد از انقلاب ناکارآمد بودهاند و عملکردشان بد بوده است. ما باید به شرایط توجه کنیم؛ شرایطی که به دولتها تحمیل نمیشود گفت همه دولتهای بعد از انقلاب ناکارآمد بودهاند، گاهی شرایطی به دولتها تحمیلشده مثل تسخیر سفارت آمریکا که ربطی به دولت نداشت و دولت باید آن را تحمل میکرد شده است. همه چیز دست دولتها نبوده است. ما از اول انقلاب کارهایی را انجام دادیم که دولتها اختیاری در آنها نداشتند. حتی گاهی دولتها مخالف بودند، اما ناچار باید تبعات آن را تحمل میکردند. مثل تسخیر سفارت آمریکا که ربطی به دولت نداشت. این اتفاق افتاد و از آنطرف آمریکا فشار آورد و تحریم کرد و دولت باید آن را تحمل میکرد.
انتخابات
مردم باید حتما در انتخابات شرکت کنند و مشارکت بالا باشد. نباید از این حق خودشان بگذرند. هرقدر مشارکت بالاتر باشد انتخاب واقعیتر خواهد بود و ما به مسیر اصلاح امور نزدیکتر میشویم. باید کسی را انتخاب کنیم که سیاست جهانی را بشناسد، اقتصاد دنیا را درک کند و دید محدود نداشته باشد. نمیشود گفت که ما کاری به رابطه با دنیا نداریم و ضرورتی ندارد با دنیا ارتباطی داشته باشیم. باید افراد واقعبین که تأثیر روابط خارجی بر اقتصاد را درک میکنند و تجربه کافی برای اداره کشور دارند انتخاب شوند. احزاب هم حتما وارد این عرصه شوند و فعال باشند هرچند ممکن است محدودیتهایی ایجاد شود ولی از آنچه مقدور است به نحو احسن استفاده کنند و کنار نکشند و صحبت از تحریم نکنند. هر وقت پای تحریم انتخابات در میان بوده ما ضرر کردهایم. باید از آنچه امکان استفاده دارد بهره ببریم. به شورای نگهبان هم توصیه میکنم این قدر نگران نباشد که کسی که میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود باید کاملاً مطابق میل آنها باشد یا فردی باشد که حتما مطیع کامل باشد و هیچ جا از خودش نظری نداشته باشد. همینکه صلاحیتهای عمومی را داشته باشند، تجربه کافی و سابقه لازم را دارا باشند و فساد مهم مالی یا اخلاقی نداشته باشند آنها را تأیید کنند و انتخاب را به عهده مردم بگذارند. نمیشود از بین سه چهار نفر شبیه هم بگویند انتخاب کنید. در این صورت مردم در انتخابات شرکت نمیکنند. مشارکت بالا از نظر بینالمللی مهم و نشانه استحکام حکومت است. نگران نباشند که کسی میخواهد بیاید که دنبال اصلاح امور است. ما رهبری و مجلس شورای اسلامی راداریم و امکان استیضاح رئیسجمهور وجود دارد. اجازه دهند شخصی که موردنظر مردم است انتخاب شود. منبع: ایسنا