کتاب «خراسانیات؛ مجموعه آثار دکتر علی شریعتی» که دومین جلد از مجموعه خراسانیات است، به قلم رضا سلیماننوری و سیدخلیل حسینیعطار رهسپار بازار کتاب شد.
سارا شریعتی در نشست «معرفی آثار مکتوب درباره هویت مشهد» گفت: در ادبیات علوم اجتماعی مفهومی مرکزی داریم به نام «حافظه جمعی». خراسان یک «حافظه جمعی» است. مکان حافظه شناسنامه دارد، پییر نورا، تاریخنگار فرانسوی یک کتاب مفصل ۷ جلدی دارد به نام «مکانهای حافظه» که در آن یک تز اصلی دارد که این تز بسیار مهم است. جوامع مدرن، جوامع فراموشی هستند. فراموشکارند، مدرنیته همراه با سرعت تحولات است و این زمان تند، انسان را گیج میکند، انسان زمان ندارد و نمیتواند بسنجد و تحلیل کند، لذا فراموشی ویژگی جوامع مدرن است.
به گزارش ایبنا، این جامعهشناس بیان کرد: سکولاریزاسیون هم در پیوند با فراموشی است، سکولار کسی است که فراموش کرده است، پییر نورا معتقد است در این جوامع، حافظهجمعی به دنبال پناهگاههایی برای پناهندهشدن است، پناهندهشدن به نمادها، آیینها، مکانها و.... در جوامع مدرن افراد با این عناصر تجدیدخاطره میکنند، لذا مورخ باید اطلاعاتِ این مکانها را جمعآوری و نگهداری کند.
وی گفت: موزه، حرم امام هشتم، آرامگاه فردوسی و عطار و.. مکانهای حافظه هستند. اما مفهوم حافظهجمعی مشخصاً و خصوصاً در فاصله دو جنگ جهانی برجسته شد و به این دوره، دوره انفجار حافظه میگویند، در این دوره اسرائیلیان امروز که جلادان تاریخاند، قربانیان تاریخ بودند و کسی نمیدانست در آشویتس و دیگر زندانها چه میگذشت پس این بحث «زنده هستم تا روایت کنم» بسیار مهم شد.
تقابل دو مفهوم حافظه و تاریخ
این استاد دانشگاه بیان کرد: بعد از جنگ یک سری خاطرات باقی ماند و به دنبال آن دو مفهوم شکل گرفت، «ضد خاطرات» و «حافظه آلترناتیو».
او با اشاره به اولین مفهوم ابراز کرد: ما در آثار والتر بنیامین تقابل دو مفهوم حافظه و تاریخ را شاهد بودیم، تاریخ روایت رسمی فاتحان است که آرشیو میشود و مجوزدار است، بنیامین میگوید ما قربانیان، هیچگاه در این تاریخ نبوده و نیستیم. پس دوگانه «حافظه در برابر تاریخ» را مطرح میکند، تاریخی که مجوز ندارد و ممنوعه است.
کتاب «کویر» و مفهوم ضد خاطره
این پژوهشگر جامعه شناسی در خصوص مفهوم ضد خاطرات در آثار علی شریعتی، بیان کرد: او کتاب «کویر» را دارد که همان ضد خاطرات است، این کتاب یک زندگینامه خودنوشت است، داستان فردی که زندگیاش از کویر مزینان شروع میشود، اما این داستان اتوبیوگرافی نیست، روایت خطی ندارد، از وسط رها میشود، از نامهای به دوست میگوید، از صفر آفرینش و معبد و… میگوید، این کتاب اصلاً فرم اتوبیوگرافیک ندارد، خاطره نویسی کلاسیک نیست.
سارا شریعتی بیان کرد: جای دیگری هم در کتاب «خراسانیات؛ مجموعه آثار دکتر علی شریعتی» به همین وجهِ ضد خاطراتی برخوردم و آن هم مفهوم «نیشابور» بود، در جایی نوشته شده که یک نفر میگوید «افرادی منتظرند من از نیشابور برگردم اما من از نیشابور هرگز باز نخواهم گشت»، نیشابور اینجا آن شهری نیست که در چند کلیومتری مشهد است، بلکه نیشابور اینجا آن سوی دنیاست و یک موقعیت اتوپیایی دارد، جایی است که آن فرد به آن پناه میبرد و هرگز از نیشابور باز نخواهد گشت لذا در اینجا هم بازی با مفاهیم و مکانهای خراسان را با ژانر مالرویی مشاهده میکنیم.
خراسان اگر نباشد ما ایران فرهنگی را نداریم
در بخش دیگری از این نشست رضا سلیمان نوری، یکی از نویسندگان این کتاب گفت: خانم سارا شریعتی گفتند که خراسانیات محمدرضا حکیمی در دل اسلامیات وی قرار گرفته و مکمل آن است و من میگویم خراسانیات شریعتی در دل ایرانیات و آنچه برای ایران گفته و میخواسته قرار گرفته و مکمل و ترجمان ایران خواهی وی است.
وی در توصیف چرایی مهم بودن خراسانیات، گریزی به وضعیت کنونی کشور زد و گفت: چیزی که ما الان نیاز داریم انسجام ملی و فرهنگی است، به وضعیت رسانه ها کاری ندارم، اما ما مردم بودیم که در هر شرایطی کنار یکدیگر همواره دوام آوردهایم. ما در جنگ ۱۲ روزه دیدیم که هر کسی در هر کجای کشور در حد خودش به هم میهنانش کمک کرد. خراسانیات میتواند از پایههای نظری حفظ و تقویت این انسجام ملی باشد.
این روزنامه نگار گفت: به گواه بسیاری از زبان شناسان پایه زبان فارسی کنونی لهجه «دری» است که در خراسان بزرگ مورد استفاده است. خراسان فرهنگی و ایران فرهنگی در همتنیدهاند، خراسان اگر نباشد ما ایران فرهنگی را نداریم، ما در خراسان بزرگ کرد، ترک، لر، عرب، قشقایی، بختیاری، سیاه، سفید و تنوع قومیتها و فرهنگها را داریم. منظور من از خراسان بزرگ محدوده جغرافیایی است که یک طرف آن دامغان و صد دروازه قدیم و طرف دیگرش سین کیانگ مسلمان نشین و فارسی زبان چین است.