گروه اجتماعی: بر اساس آمار وزارت بهداشت 12 درصد مرگومیر ایرانیان یعنی بیش از 50 هزار نفر در سال گذشته ناشی از تأثیرات آلایندههای موجود در هوا بوده است. قانون هوای پاک در سالهای گذشته اجرانشده و وسایل نقلیه که قرار بود برقی و هیبریدی شوند هم تأمین نشده و اسقاط وسایل نقلیه صورت نگرفته است. از سوی دیگر آلایندهها توسط کارخانهها و پتروشیمی و ... به هوا پمپاژ میشوند. دراینارتباط حمیدرضا میرزاده، کارشناس محیطزیست به نکته ایجاد دیپلماسی مؤثر با دنیا و در داخل اشاره کرد و گفت: «کجفهمیها و برخوردهای سیاسی باعث شده دچار نا ترازی انرژی و آلودگی محیطزیست شویم.» در ادامه گزیده نظرات وی را به نقل از ایرنا میخوانید.
ضرورت شرکت در توافقات بینالمللی
۹۷ درصد دانشمندان کشورها پذیرفتهاند که تغییر اقلیم یا گرم شدن زمین به علت فعالیتهای انسانی و بهصورت مشخص افزایش انتشار گازهای گلخانهای است. دنیا به سمت کاهش انتشار گازهای گلخانهای باکم کردن سوختهای فسیلی یا حذف آنها پیش میرود. آمارها نشان میدهد که یک سری کشورها نقش زیادی در انتشار گازهای گلخانهای دارند. ایران به دلیل خشکی تأثیرات زیادی بر اقلیم و اقتصاد و سلامت جامعه بر جای میگذارد. ایران یکی از کشورهای منتشرکننده گازهای گلخانهای است و بیشترین آسیب را از تغییر اقلیم دیده است. اگر نخواهیم تغییر اقلیم را به علت مسائل اقتصادی قبول کنیم و از طرف دیگر نخواهیم در نشست تا و تصمیمات بینالمللی شرکت کنیم، رویکردی انکاری است که به کشور آسیبزده است. نمونه بارز آن توافق پاریس است، در سالهای گذشته گفتیم به علت اینکه هدف توافق پاریس ممانعت از فروش نفت و گاز است پس آن را امضا نکنیم، هدف این توافق کاهش انتشار گازهای گلخانهای است و مهمترین منشأ آنهم سوختهای فسیلی است، اما آیا رویکرد ما باید انکار و ترک میز مذاکره باشد؟ این رویکرد اشتباه است که محیطزیست را متضرر کرده است. ازیکطرف جزو کشورهای اول در انتشار گازهای گلخانهای و از طرف دیگر صادرکننده نفت و گاز هستیم، اما پتانسیل زیادی درزمینه انرژیهای تجدید پذیر مانند انرژی خورشیدی، زمینگرمایی و بادی داریم که میتوانیم با حضور در مجامع بینالمللی از فرصتها و تسهیلات بینالمللی برای سرمایهگذاری در این زمینه بهرهمند شویم.
استفاده از تسهیلات صندوقهای بینالمللی
سالهاست مدام بر طبل انکار و ترک میز کوبیدیم و کشورهای دیگر یا رقبا و مشتریان نفت ما بودند مسیر خودشان را رفتند بدون اینکه ما در تصمیمگیریهای آنها دخیل باشیم، شاید بر اساس توافق پاریس، اقتصاد مبتنی بر نفت و گاز ما آسیب ببیند اما از طرف دیگر در همین توافق برای کشورها پیشبینیشده از تسهیلات صندوقهای مختلف ازجمله صندوق توسعه پاک، صندوقهایی که باهدف تغییر رویکرد کشورها نسبت به انرژی تشکیلشدهاند، صندوق جبران آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم بهرهمند شوند، اما ما حتی فرصت استفاده از این صندوقها را هم از دست دادیم.
نقش تحریم
تحریم، فرصتها را از ما میگیرد اما ما اصلاً پای میز مذاکرات حضور نیافتیم تا به ما بگویند به علت تحریم نمیتوانید از تسهیلات این صندوقها استفاده کنید، موضوع این است که ما در نشست های مختلف بینالمللی که درباره این موضوعات بحث میشد یا موضع منفعلانه یا موضع ترس داشتیم. اتفاقی که در کشور ما افتاده در حوزه دیپلماسی محیطزیست است، اینکه ما میزها و صندلیهای تخصصی را در اجلاسهای بینالمللی مدام خالی گذاشتهایم یا منفعل عمل کردهایم و یک سری مسائل کشور را به اختلافات سیاسی با کشورهای دیگر گرهزدهایم، این روند به محیطزیست کشور آسیبزده است، کشورها برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و حتی اثرات آن، از فناوریهای روز دنیا استفاده میکنند اما کشور ما از این فرصت بیبهره است، درمجموع درزمینه فعالیتهای محیطزیست در بعد بینالمللی چندان قوی عملنکردهایم.
برای مثال تمام کشورهایی که عضو کنوانسیون تغییر اقلیم هستند باید سالانه گزارش ملی خود درزمینه انتشار گازهای گلخانهای را منتشر کنند، متأسفانه ایران از زمان پیوستن به این کنوانسیون تاکنون فقط ۲ گزارش منتشر کرده است یعنی ۱۱ گزارش عقب هستیم، این گزارشها چشمههای انتشار گازهای گلخانهای، میزان انتشار آن از نفت، گاز، زغالسنگ و آسیبهایی که وارد میکند را مشخص میکند، از طرف دیگر یک سری اقداماتی که موجب کاهش انتشار گازهای گلخانهای خواهد شد در این گزارش آورده میشود.
استفاده از فیلتر در صنایع
کشوری مانند آلمان بااینکه برای جبران نا ترازی سوخت و انرژی زغالسنگ میسوزاند اما هوای آلوده ندارد، چون علاوه بر استفاده از فیلتراسیون در صنایع، چاهکهای ترسیب کربن فعالی دارد، برای همین است که میزان انتشار کشوری مانند آلمان دردسرساز نیست درحالیکه حتی نیروگاههای هستهای خود را نیز تعطیل کرده و تمام نا ترازی و کمبود برق را از طریق زغالسنگ تأمین میکند اما بازهم میبینیم که سیاهه انتشار آن اعداد پایینی را نشان میدهد چون فعالیت ترسیب کربن آن زیاد است. با اجرای سند بهرهوری انرژی ابلاغیه رهبری میتوانستیم تا ۳۴ درصد انتشار را کاهش دهیم و میتوانست جایگاه ایران را هم در دیپلماسی محیطزیست و هم سایر عرصههای محیطزیستی ارتقا دهد.
متأسفانه یک سری کجفهمیها و گاهی برخورد سیاسی باعث میشود بهجایی برسیم که هم در داخل کشور دچار نا ترازی مصرف انرژی شویم و هم در دنیا جزو ۱۰ کشور اول منتشرکننده گازهای گلخانهای شناخته شویم باید به مسائل واقعبینانه نگاه کنیم.