آیا می توان نامزدی پزشکیان در این دوره از انتخابات را هم وزن حضور محمد خاتمی در انتخابات 1376 دانست؟ آیا اهمیت این انتخابات در درون جریان اصلاحات شناخته شده است یا خیر؟
بین انتخابات خرداد 1376 و چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری مشابهت هایی وجود دارد ولی نقاط اختلاف میان این دو دوره قوی تر هستند.
در سال 76 مردم از حداقل رفاه برخوردار بودند، طبقه متوسط بزرگ بود و جامعه امید داشت. آن زمان مثل امروز دچار مشکلات و گرفتاری نبودیم.
آن زمان اراده مردم بر تغییر برخی سیاست ها بود، ولی امروز بعضا می بینیم کلیت نظام مورد نقد قرار می گیرد و آن چند مورد مساله مد نظر مردم در سال 1376 نه تنها حل نشده بلکه تکثیر شده و به بی شمار مسائل لاینحل تبدیل گشته است.
متاسفانه در سه دهه گذشته قانون گذاری سلیقه ای و جناحی، دخالت سایر نهاد های موازی در امر قانون گذاری، ناکارآمدی مدیریتی، مشکلات اقتصادی و تحریم ها؛ مسائل و مشکلات مردم را چند برابر کرده است.
دخالت شورای نگهبان اصلاح طلبان را از صحنه انتخابات بیرون کرد و این جبهه سیاسی با حمایت از اعتدالیون یا اصولگرایان میانه رو، بر اثر عملکرد نامطلوب آن آقایان رفته رفته سرمایه اجتماعی خود را از دست داد.
اصلاح طلبان مردم را به پای صندوق رای می آوردند، اما در اداره کشور نقش کلیدی نداشتند. این وضعیت به ضرر جبهه اصلاحات تمام شد. اصولگرایان کشور را در اختیار گرفتند و اصلاح طلبی سرمایه اجتماعی اش را باخت.
انچنان به اصلاح طلبی ظلم شد که فرصت طلبان از هر سو به نام اصلاح طلب به میدان آمدند و از ظرفیت اجتماعی این جبهه بزرگ و مردمی بهره بردند و با ناکارآمدی خود بر پیکره جریان اصلاحات ضربه زدند.
امروز مردم احساس می کنند جریان های سیاسی و انتخابات، تاثیری در تعیین سرنوشت آن ها ندارند و حاکمیت برای رای مردم ارزشی قائل نیست. این باور در جامعه تقویت شده که حاکمیت به خاطر حفظ نظام خواهان مشارکت مردم است و وجود شهروند، سرنوشتش، مطالباتش عملا جایگاهی در سیاست گذاری ها و تصمیمات کلان کشور ندارد.
گویی در انتخابات از شهروندان استفاده ابزاری می شود، برای رای دادن تشویق می شوند ولی منتخب صندوق رای در ادامه توجهی به مطالبات همین شهروندان ندارد. از این رو صحنه انتخابات را اینچنین خلوت و بی رونق می بینیم.
برای به میدان آوردن سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان، چه موانعی پیش روی جبهه اصلاحات قرار دارد؟ آیا آقای پزشکیان می تواند احیا کننده ظرفیت اجتماعی اصلاح طلبان باشد یا خیر؟
امروز تشویق مردم به حضور پای صندوق رای کار سختی است. مگر خدا کمک کند و سابقه پاک دستی آقای پزشکیان و شخصیت مومن و صریح اش نظر مردم را جلب کند. آقای پزشکیان کاریزمای آقای خاتمی را ندارد ولی چنان خوب زیسته که توجه به سابقه اش می تواند مردم را قانع کند.
ستاد های آقای پزشکیان به تلاش مداوم، کار شبانه روزی و از جان گذشتگی نیاز دارند. متاسفانه من چنین انرژی را در ستاد های ایشان نمی بینم. به عقیده من تا وقت هست آقای پزشکیان باید ستادهایشان را احیا کنید.
با وجود اینکه اصلاح طلبی جبهه سیاسی بزرگی است و تنوع نیروها در این گروه بالا است، اما امروز در ستاد های تبلیغاتی این نماینده از نظر تونایی نیروها ضعف و عدم کارآمدی وجود دارد.
اینطور احساس می شود که آقای پزشکیان تنها است زیرا افرادی که در ستاد ها جمع شده اند با جان و دل کار نمی کنند. برخی از شخصیت هایی که در اطراف آقای پزشکیان هستند قدرت جذب مردم را ندارند، رای آور نیستند و به پایگاه رای آقای پزشکیان لطمه می زنند.
به عنوان یک فعال اصلاح طلب چه اقداماتی را در این برهه حساس تاریخ ضروری می دانید؟
پزشکیان اصلاح طلب، عدالت خواه، تخصص گرا و تحول خواه است. ایشان باید این ویژگی های خود را همین روز های انتخابات به مردم نشان بدهد. ایشان که نگاه بسته و امنیتی ندارند پس چرا از تمام سلایق و اقوام استفاده نمی کنند؟!
ستاد آقای پزشکیان آیینه دولت اش است. باید در همین روز های پیش از رای گیری با استفاده از نیروهای کارآمد و با به کار گیری تمام ایرانیان از شیعه و سنی تا دیگر اقلیت های ایرانی، وسعت دید در جریان اصلاح طلبی را به جامعه نشان بدهد.
برای بالا بردن مشارکت ابتدا باید مردم را با اصلاح طلبی آشتی داد. این مردم خود با صندوق رای آشتی خواهند کرد. تا امروز ستاد های تبلیغاتی آقای پزشکیان در معرفی درست این نامزد اصلاح طلب ضعیف عمل کرده اند.