یدالله اسلامی- دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار مجلس
به درستی گفته اند که “چراغی که به خانه رواست. به مسجد حرام است” . منابع اندک کشور باید در مسیر توسعه وپیشرفت ورفاه وآزادی ایرانیان به کار بسته شود. مدیریت بودجه با صرفه جویی وحذف ردیفهای ناسازگار با توسعه، اولویت برنامهریزی است .ردیفهایی که بدون بازده وتنها با پیگیری افراد ونهادهای گوناگون به بودجه راه یافتهاند وتنها به گرفتن پول عادت کرده وپاسخگوی نهادهای قانونی، محاسباتی و نظارتی هم نیستند. اصلاح ساختار بودجه وگرفتن مالیات از همه بنگاههای مالی و شرکتهای بازرگانی بدون توجه به وابستگی آنها به نهادها و مقامات نکتهای است که بسیار گفته و کمتر شنیده شده است .کمبودها وناترازیهایی که کمر اقتصاد ومردم را شکسته و تابآوری سرزمینی را نیز به مرز بحران رسانیده با رفتارهای غیرعلمی، شعارها و جوزدگیها از میان برداشته نمی شود. دو خزانهای بودن فرصت بهرهگیری از درآمدهای کشور با برنامه درست و سازگار با واقعیت و بر اساس اولویت بندیهای اقتصادی و رفع عقب ماندگیها را از کشور گرفته و با قانون اساسی نیز مغایرت دارد.
اگر دولت بتواند با به کار گیری نخبگان و بهرهگیری از توان کارشناسان ایرانی و مشاوره گرفتن از برجستگان جهانی به حل چند مشکل در بازه زمانی چهار ساله اقدام کند کار خودرا به خوبی انجام داده است .بهبود مناسبات سیاسی وکاهش تنش پیش نیاز توسعه اقتصادی است .همبستگی و آشتی ملی برای بازسازی سرمایه اجتماعی پایه واساس کار است . کمبود انرژی خود را به رخ همه میکشاند و نشان از غفلتهایی دارد که پنهان نگه داشته میشد و هنوز هم به درستی واکاوی نمیشود. اگرموضوع کمبود انرژی اولویت همه نهادهای «تصمیم ساز« و«تصمیم گیر» میشد حال و روز ما بهتر از این بود که هست .فرصت های بی نظیر کشور به آسانی از دست رفته است ولی ما باید فرصتهای تازهای بسازیم و از بحرانها عبور کنیم و به زندگی مردم رونق دهیم و سفرههای کمرنگشان را رنگین کنیم. ایران سرزمین آفتاب تابان است و موقعیت جغرافیایی ایران میتوانست و میتواند بیشترین بهره گیری از انرژیهای تجدیدپذیر را نصیب کشور کند ولی بازهم فرصت هست که گفتهاند: ”ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است.” سرمایه گذاری با به کارگیری دانش آموختگان و تکیه بر سازمان های دانش بنیان و نظارتهای حاکمیتی والبته تسهیلات وبرنامه ریزی های مناسب می تواند فصلی نو در از میان برداشتن کمبودهارا برای کشور به ارمغان بیاورد.
آلودگی شهرهای بزرگ دیگر مشکل نیست بلکه بحران است. کاستن از میزان آلایندهها با استفاده از برنامه های به کار بسته شده درکشورهای توسعه یافته توصیه نیست بلکه نیاز اساسی کشور است. چرایی به سرانجام نرسیدن برنامههای تدوین شده نیز نکتهای است که باید بررسی شود.اگر هزار قانون پاک نوشته شود واز توان علمی نخبگان بهره گرفته نشده ومجریان توانمند به کار گرفته نشوند در بر همان پاشنه خواهد چرخید که می چرخد.
بحرانهای زیست محیطی و برداشتهای بی رویه از آبهای زیرزمینی وکشاورزی بی توجه به اقلیم وخشکی سرزمینی نیز در برابر ماست .برای این بحران ها زمان دیگری برای ازدست رفتن نداریم. این نابرابریها وکمبودها وناترازی ها توان ملی را نیز دچار فرسایش کرده و میکند. نگرانی های ناشی از کمبود برق وسوخت های فسیلی وآب آشامیدنی وکشاورزی تنها به نگرانی ختم نمی شود پس باید آستین همت بالا زد وبرای مردم همه سرمایه های مادی وتوان انسانی را برای ساخت ایرانی آزاد وآباد ودارای جایگاه شایسته درجهان به کار گرفت .