خبر هجوم سریع و خشن تروریست های تکفیری ساکن در ادلب با حمایت ترکیه علیه دولت و ارتش سوریه برای بسیاری از مردم کشور و شرکای منطقه ای مان شوک آور بود. کسی باورش نمی شد تمام دستاوردهای مدافعان حرم در عرض یک هفته تحت تاثیر پیشروی های تروریست های تکفیری محبوس در سوریه قرار گیرد. اما به واقع در منطقه چه می گذرد؟ ترکیه چگونه حاضر شد تا در بازی اسرائیل و آمریکا بازیگری کند؟ و مهم تر از همه اینکه ایران چگونه با این وقایع کنار خواهد آمد؟
این روزها تحلیل ها و تفسیرهای متعددی به رشته تحریر درآمده است اما شاید این تحلیل نیز بتواند دریچه ای نو به سوی مسایل شامات باز کند.
ظهور جریان داعش از ابتدا مورد حمایت دولت ترکیه بود. داشتن پاسپورت ترکیه در جیب وحوش داعشی و اصرار اردوغان نخست وزیر ترکیه بر کنار رفتن بشار اسد از راس حاکمیت سوریه را همگی هم دیده ایم و هم شنیده ایم.
یک ادعا، یک بهانه
ترک ها بنا به دلایل تاریخی ای که برای خود موجه می دانند خود را ذی حق و ذی نفع در سوریه معرفی می کنند. یکی از شعارهای دولت نو عثمان گرای ترکیه این است که «هر جا مقبره سرباز ترک و عثمانی باشد آن جا خاک ماست» و برای همین منظور هم بودجه هنگفتی برای بازسازی قبور سربازان و فرماندهان عثمانی و ترک در کشورهای منطقه اختصاص داده است تا با تبدیل آنها به نمادهای تاریخی، آینده مورد نظر خود را در قلمرو این سرزمین ها تحقق بخشد.
سال 93 بود که ارتش ترکیه در عمق 38 کیلومتری خاک سوریه مقبره نمادین سلطان سلیمان از پادشاهان عثمانی را از بیم افتادن در چنگال داعشی ها تخریب کرد و کوشید با تصرف قطعه خاک دیگری در 180 متری مرز خود در داخل خاک سوریه و به اهتزاز درآوردن پرچمش با انتقال این مقبره یک آرامگاه موقتی برای سلطان سلیمان بسازد. البته از این بگذریم که ماجرای نقل و انتقال این مقبره داستان دیپلماتیک بلند بالایی برای خودش دارد اما به جرات می توان وجود این مقبره و اصرار بر باقی ماندن آن در خاک سوریه نخستین دلیل ترکیه برای حضور در این کشور است.
کردهای مخالف ترکیه و سوریه
اما بهانه دوم ترکیه برای حضور در خاک سوریه مسئله کردهای ساکن در این کشورند. بر اساس برآورد سازمان ملل کردهای سوریه 14 درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند و در طول حضور داعش در منطقه شامات و عراق این کردها در انسجام بخشی به فعالیت های خود در قالب «نیروهای سوریه دموکراتیک» سعی داشتند تا سهمی در آینده سیاسی سوریه نصیبشان شود. این نیروها سه گروه عمده YPG، YPJ و گروه های شبه نظامی عرب و مسیحی را شامل می شود که به عنوان شریکی راهبردی برای ایالات متحده آمریکا در داخل سوریه و شمال این کشور عمل می کنند و البته در ارتباط با حزب کارگران کردستان (P.K.K) هستند.
ترکیه برای برخورد با این کردها عملیات هایی را در شمال سوریه، مانند عملیات سپر فرات (۲۰۱۶) و عملیات شاخه زیتون (۲۰۱۸) با هدف حذف نیروهای کرد از مناطق مرزی و جلوگیری از تشکیل یک منطقه خودمختار کردی در نزدیکی مرزهایش به اجرا در آورده است. اما اختلافات هنوز موجود است و نگرانی های عمده ای درباره جریانات کردی برای ترک ها وجود دارد.
منافع اقتصادی ترکیه در سوریه
هر چند ترکیه در بحث جنگ داخلی سوریه حمایت های مادی و معنوی بسیار گسترده ای از تروریست های تکفیری داشت و این امر قطع روابط اقتصادی بین این دو کشور را موجب شد اما عملا ترک ها در تلاش برای بهره برداری از موقعیت اقتصادی سوری ها اقدامات متعدد غیر رسمی را شکل داده بودند. ارسال کالاهای ساخت ترکیه به صورت قاچاق به سوریه برای کمک به تصاحب بازار این کشور در برابر کالاهای ایرانی به شکلی گسترده در جریان بود به نحوی که انتقاد تجار ایرانی فعال در سوریه را نیز برانگیخته بود. قاچاق نفت سوریه توسط تانکرهای تروریست ها به مرز ترکیه نمونه بعدی این بهره گیری اقتصادی از اوضاع نابسامان سوریه بود. و سوم اینکه ترکیه با درک موقعیت لجستیکی شهر ادلب به عنوان محل تجمع تروریست های باقی مانده در سوریه تلاش در حفظ مسیر ترانزیتی خود به سمت بندرهای لاذقیه و طرطوس را به کار گرفت.
منبع: دیپلماسی ایرانی