طی هفته های گذشته پرسش افکار عمومی این بود که آیا اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد یا نه؟ نوع و شدت این حمله چگونه خواهد بود؟ آیا باید از امروز در رابطه با نوع پاسخگویی ایران به حملات اسرائیل بیاندیشیم یا حملات روز گذشته توقفی طولانی بر تنش خواهد بود؟
پاسخ دادن به این سوال بسیار مشکل است. مشخص نیست اسرائیل چه خساراتی زده و ایران چه خواهد کرد؟ ولی این حمله آن چیزی نبود که اسرائیل تبلیغ اش می کرد و سعی داشت با عملیات روانی دل ایرانیان را از هول و هراس انباشته کند. اسرائیل از 10 مهر(اول اکتبر) تا دیروز پنجم آبان به مدت 25 روز با کار رسانه ای فضایی از هراس و ابهام خلق کرد.
اسرائیل اعلام می کند بامداد روز قبل با بیش از صد فروند هواپیما عملیات داشتند که بخشی از عملیات سوخت رسانی بود و بخشی عملیات جنگنده های متجاوز بود. درحالیکه این وسعت تصویر سازی با کاری که در میدان می بینیم هم خوانی ندارد. در حقیقت عملیات روانی اسرائیل با دستاورد حمله تناسب نداشت.
در مورد شدت و ضعف خسارات می توان از قدرت پدافندی ایران صحبت کرد ولی باید این را نیز در نظر گرفت که این حمله اسرائیل اولین از نوع خود بود و شاید می خواستند ارزیابی داشته باشند. این دورترین عملیات پروازی اسرائیل بود، این موضوع می تواند برای ما یک هشدار باشد. همین که اسرائیل می تواند تا تهران بیاید و اینکه از فضای کدام کشور استفاده کرده یک زنگ خطر است که نباید از ذهن کارشناسان نظامی دور بماند. بخش پدافندی ایران نیاز به تقویت دارد، زیرا ما در مقایسه با اسرائیل از سرزمین پهناوری برخورداریم. از طرفی دشمنی عملی اسرائیل و ایران نمایان شده و دوره شعار و نمایش گذشته است. حمله اسرائیل، آخرین مورد نخواهد بود.
تاثیر حمله روز گذشته اسرائیل بر ایران، منطقه و عرصه بین الملل چه خواهد بود؟
فضای اجتماعی ایران از جنگ فاصله گرفته است. نسلی که جنگ ایران و عراق را دیده، توجیه است ولی جوانتر ها چیزی از ضرورت های دوران جنگ نمی دانند. رسانه هایی چون روزنامه شما باید در حوزه اطلاع رسانی فعال شوند. پدافند غیر عامل باید مردم را توجیه کند و در این هدف رسانه ها به کمک بیایند. امروز منطقه در وضعیت جنگی است. ایران و اسرائیل عملا در جنگ با یکدیگر هستند. باید به مردم توضیح داده شود که قبل و بعد از چنین حملاتی چه باید انجام بدهند. تصویر برداری از محل اصابت موشک یا بمب و توضیحاتی که شهروند خبرنگاران در حین ضبط ویدئو می دهند به شناسایی هر چه بهتر منطقه و تعیین اهداف بعدی کمک می کند. افکار عمومی باید در این خصوص حساس شود و به جامعه اطلاع رسانی شود.
دولت نیز هم زمان باید اقدامات بین المللی، حقوقی و دیپلماتیک را پیگیری کند. باید شکایاتی در مورد اسرائیل که این چنین بی محابا حمله می کند تنظیم شود. اگر منتظر باشیم تا کسی با ما همراهی کند، نتیجه ای نخواهیم گرفت. ایران باید در فضای بین الملل فعال باشد و پوسته انزوا را که جز ضرر چیزی برایمان نداشته بدرد.
جنس حملات نشان می دهد آمریکا همچنان در منطقه نفوذ و قدرت دارد. حداقل درباره اسرائیل، آمریکا تنها قدرتی است که از توانایی کنترل این رژیم برخوردار است. آیا می توان در این مرحله از برگ گفت و گو با آمریکا استفاده کرد یا خیر؟
اگر بخواهیم این موضوع را واقع بینانه به بحث بگذاریم، باید بگویم نفس مذاکره با آمریکا خوب است. رفع تنش از طریق گفت و گو با آمریکا یک راه حل مطلوب است. آقای عراقچی در ابتدای کار خود از اصطلاح «مدیریت تنش با آمریکا» استفاده کرد. یعنی در چهارچوب مدیریت تنش می توان با آمریکا گفت و گو و مذاکره کرد.
در یک سال گذشته دیدیم که آمریکا چگونه از نفوذ خود برای مهار این دیو که به جان مردم منطقه افتاده استفاده کرده است. ولی باید به یاد داشته باشیم که این دیو دوست آمریکا است، اسرائیل متحد استراتژیک آمریکا است و اولویت اول آمریکا در هر گفت و گویی تامین منافع اسرائیل در منطقه است.
ولی آمریکا می داند اگر اسرائیل مهار نشود شرایطی را در منطقه به وجود می آورد که آمریکا را وارد جنگ می کند از این جهت آمریکا به دنبال محدود کردن و مهار نتانیاهو است. جنگ در خاورمیانه یعنی افزایش قیمت سوخت در جهان و این به نفع دولت آمریکا نیست. چنین ملاحضاتی آمریکا را مجبور به استفاده از نفوذ خود می کند.
پس هیچ مذاکره ای با غرب و به ویژه با آمریکا به شکلی منافع ایران را تامین نخواهد کرد که نافی منافع اسرائیل باشد. اولویت اول آمریکا در خاورمیانه، کمک و حمایت از اسرائیل است.
در صورت پاسخ ایران به حملات اسرائیل چه نتایجی متصور است؟
حمله اسرائیل ابعاد امنیتی و نظامی داشت و باید در سطوح مختلف بررسی شود. حمله اسرائیل به ایران یک درس مهم برای دارد و آن توجه بیشتر به قدرت پدافندی نسبت به آفندی است. ما بیشتر بر ساخت موشک متمرکز بودیم ولی این حملات نقاط ضعف ایران را آشکار کرد. تا این ضعف برطرف نشده باید از تنش پرهیز کرد.
مساله بعدی توجه به حوزه فناوری است که جنگ منطقه نشان داد جنگ های آینده نظامی نیست، بلکه الکترونیکی خواهد بود.
مساله بعدی ضعف امنیتی است، همچنین مسائل و مشکلات اجتماعی که ایران در این حوزه ضعف دارد. حاکمیت به پشتیبانی مردم نیاز دارد. توجیه افکار عمومی این نیست که برای اظهار نظر کنندگان محدودیت قائل شویم بلکه باید حمایت و اعتماد مردم را جلب کنیم. رابطه دولت و ملت باید تقویت شود. اتکا به مردم، ضامن بقای هر حکومتی است.