سید حمید حسینی، کارشناس اقتصادی و فعال تجاری نزدیک به پزشکیان از ارائه ابروعدههای اقتصادی انتقاد کرد و گفت: وعدههای ندادهی پزشکیان برای ایران مفیدتر از ابروعدههایی است که اصولگرایان میدهند . این وعدهها جامعه را تحریک کرده و سبب میشود توقع جامعه بالا برود. در ادامه گزیده نظرات وی را نقل از خبر آنلاین می خوانید.
ابروعده ها
هیچکدام از کاندیداها اشراف بر مسایل اقتصادی ندارند. دولت سیزدهم صادق و زحمتکش بودند، ولی فکر میکرند مشکل کشور، مدیران خسته دولت روحانی هستند و مدیران که تغییر کنند، مشکل کشور حل میشود. دائما شعار ناکارآمدی میدادند. قالیباف دوباره شعار ناکارآمدی را میدهند و این یعنی به نوعی دارد دولت رییسی را میزند که تورم ۴۰ درصد و رشد اقتصادی پایین دارد.
زاکانی گفت سالی ۱۱۰ میلیون تومان میدهم و قاضیزادههاشمی گفت سالی ۴۰ میلیون تومان میدهم و هر کدام سعی کردند بحث یارانه را مطرح کنند؛ بدون اینکه بگویند این پول از کجا میآید. ما هر چه از هدفمندی یارانهها درآمد داریم، توزیع میشود. یک روزی ۴۵ هزار تومان و حالا ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان به خانوارها پرداخت میشود؛ ضمن اینکه در کنار آن، طرح کالابرگ الکترونیکی را هم اجرا می شود. اما کسی نمیگوید چگونه میخواهیم منابع را تامین کنیم؟
در حوزه طرحهای انرژی، قاضیزادههاشمی، طرح کارت انرژی را مطرح کرد. این طرح ۱۰، ۱۵ سال پیش در اتاق بازرگانی پیگیری شده بود که یک کارت به مردم بدهیم و دیگر یارانه پرداخت نکنیم و با توجه به این کارت، بتوانند هزینههایشان را پرداخت کنیم. یعنی کارت اعتبار باشد و پول دست مردم ندهیم و فقط در زمینه انرژی مصرف شود. اما چه اتفاقی در ناترازی انرژی ایجاد میشود؟
کار بزرگی که خاتمی کرد و امروز هم به نوعی آقای پزشکیان تکرار میکند، اجماع اقتصاددانان بود. تقریبا ۴ سال اول را در ساماندهی اقتصاد، نهادگرایان ورود کردند و وضع اقتصاد خوب نشد. ۴ سال دوم روی برنامه سوم رفتند که رشد ۵.۸ درصد و سالانه ۴۰۰ هزار اشتغال داشتیم. همچنین تکنرخی شدن ارز و تورم ۹ درصد را دیدیم. این کار خوب را پزشکیان هم پیگیری میکند. یعنی سعی کرده اختلاف بین اقتصاددانان را در کشور به حداقل برساند و میگوید گسلهای سیاسی را در کشور که مانع اجرای پروژهها و طرحهاست، رفع میکند. مشکل این است که نخبگان اجماع نمیکنند.
نقدینگی و تورم
زاکانی در مناظره در رابطه با نقدینگی گفت نقدینگی عامل تورم نیست. گفت در چین میزان نقدینگی ۲۰۰ برابر تولید ناخالص ملی است. بعد دید خیلی حرف بیربطی زده و گفت ۲۰۰ درصد است. یعنی ما مفهوم نقدینگی را نفهمیدیم. در اقتصادی مثل امارات چون اقتصاد، اقتصاد باز است، نقدینگی خیلی بر اقتصاد اثر نمیکند. اما ما که در کشور بستهای هستیم، حتما نقدینگی روی اقتصاد ما موثر است. بعد اقتصاد چین را مثال بزنیم و بگوییم نقدینگیاش ۲۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی است. مفهوم نقدینگی را خیلی از سیاسیون ما نمیفهمند. بخشی از کسری بودجه و فشار نقدینگی برای همین یارانههایی است که بیش از میزان درآمد، تعهد داده میشود.
ر دنیا کسی اعتبارات بانکی را امکانات نمیداند. وقتی نرخهای بهره معقول باشد، دلیلی ندارد که مردم بروند وام بگیرند. خب ما تورم ۴۰ درصد داریم و به بانک میگوییم وام ۲۲ درصد بدهد. در اینجا وقتی بانک با نرخ ۲۲ درصد وام بدهد، با توجه به تورم ۴۰ درصد، قاعدتا همه متقاضی پول بانکها میشوند؛ در حالی که یکسال است که فدرال رزرو میخواهد نرخ بهره ۵.۵ درصد را در اقتصاد آمریکا پایین آورد، این کار را نمیکند؛ با اینکه تورم به ۳.۵ درصد رسیده است. در همه اقتصادهای دنیا در حال حاضر نرخ بهره بالاتر از نرخ تورم است. ناترازیها را خودمان ایجاد کردیم؛ به درستی تصمیمگیری و اجماعسازی نکردیم. بنزین و وام بانکی، وسیله است، امکانات نیست.
اردوغان کسی بود که فکر میکرد اقتصاد را دستوری میشود اداره کرد و هر چه بانک مرکزی ترکیه میگفت که نرخ بهره را باید افزایش دهید و تورم هم بالا میرفت، اما نرخ بهره را روی ۴ درصد نگه داشت. در نهایت مجبور شد در دوره جدید به این سیاست تن دهد و الان نرخ بهره بانکی را ۴۰ درصد کردهاند و تورم هم روی ۷۰ درصد رفته است.
ریشه مسایل اقتصادی ما اصلا اقتصادی نیست، ریشه مشکلات، سیاسی است و تا نتوانیم مسایل سیاسی را حل کنیم، قاعدتا نمیتوانیم مسایل اقتصادی را حل کنیم.
یک نکته دیگر این است که ما با دو شوک مواجه هستیم؛ یکی ناترازی انرژی است و هم گذار انرژی. ما از انرژیهای نو عقب افتادیم. در حال حاضر سالانه ۷۰ میلیون خودرو تولید میشود که ۱۰ میلیون خودرو برقی است. تا تعامل مثبت با دنیا داشته باشیم و تحریمها را حل کنیم، مشکل ناترازی حل نمیشود.