نظر شما درباره پرونده صدیقی چیست آیا این موضوع فراموش می شود یا خیر؟
پرونده کاظم صدیقی به دلایل مختلف در نزد افکار عمومی فراموش نخواهد شد. احتمالا تاکنون فسادی در این حد توسط یک روحانی سابقه نداشته است. شخصی که مقام قضایی بالایی داشته و به تخلف قضات رسیدگی می کرد مرتکب چنین خطایی شود. چنین شخصی باید در درجه ای از هوشمندی باشد که به لحاظ حقوقی چنین مسئولیتی به او محول شود.
مساله دیگر امام جمعه موقت و ریاست ستاد امر به معروف و نهی از منکر بود که بعد از استعفای جنتی به او تفویذ شده است. چهارم این که صدیقی حوزه علمیه ای را در ازگل تاسیس کرده که طلاب تربیت کند. بنابراین صرف نظر از این که ایشان یک روحانی با جایگاه بالا است این موارد هم مطرح است.
تاکنون سابقه نداشته که علیه یک امام جمعه افشاگری صورت گیرد، از این رو عکس العمل جامعه به نظر من طبیعی است. من تعجب نمی کنم که جامعه حتی عکس العملی رادیکال نشان بدهد زیرا قشر روحانیت جزو بنیانگذاران انقلاب اسلامی است البته تا جاییکه من اطلاع دارم صدیقی تا مقطعی از انقلاب همراهی با نهضت امام نداشته و با آیت الله شریعتمداری همراهی داشت این چیزی است که از افرادی نظیر اقای کرباسچی نقل شده است. البته ما کاری با آن گذشته نداریم.
نکته بعدی نفس افشاگری است. به باور بنده این موضوع بدون تاثیر سازمان های امنیتی افشا شده است که البته چرایی ان بحث مهمی است.پرسش این است که چرا تصمیم گرفته شد فردی که نزدیک به حاکمیت است در این شرایط قرار بگیرد.
یک نکته دیگر نحئوه دسترسی به اطلاعات پرونده صدیقی است نوع دسترسی به اطلاعات از حوصله یک خبرنگار بیرون است. چطور ممکن است یک خبرنگار تا این میزان به اطلاعات و اسناد دسترسی داشته باشد.
نکته بعدی این است که باید اعتراف کرد که بخش عمده ای از نهاد روحانیت با مسائل و مشکلات کشور و جهان تا حدی بیگانه هستند.
روحانیت فضای رسانه ای را بیشتر در حد چهار کانال تلوزیونی و چند روزنامه می داند درحالیکه اگر بخواهیم برای عصر کنونیچند مشخصه مطرح کنیم یکی از آنها بازتاب رسانه ای هر اتفاقی در یک جامعه است.
جهان دیگر دهکده جهانی نیست چون ممکن است در دهکده اتفاقی بیفتد و ده بعدی خبر دار نشود.امروز جهان یک خانه است و هر اتفاقی در آن رخ دهد همه اعضای خانواده از آن آگاه می شوند.
از سخنان صدیقی می توان فهمید که ضمن اینکه رویکرد او غیر صادقانه بود گویی این فضا توسط صدیقی مهم گرفته نشد و مساله به این جا رسید که دشمنان می خواستند ایمان جوانان را تضعیف کنند. صدیقی گفت من نیستم و هدف ایمان جوان ها است. صدیقی حداقل در دو بخش صحبت کرد و در هر دو بخش پاسخ شفاف و قانع کننده ارائه نداد و متاسفانه جامعه متوجه شد کسی که خطیب جمعه است خلاف می گوید.پرونده صدیقی باعث تضعیف جایگاه روحانیت شده است. زیرا او در هر دو بخش از صحبت هایش جامعه را متوجه خلاف گفته هایش کرد. مثلا گفت من رفتم و امضا جعل شده است من اطمینان داشتم ولی بعد سردفتر اعلام کرد فیلم به ساعت و دقیقه موجود است و امضا و اثر انگشت ایشان هم هست. بنابراین جامعه ما چون در مقابل دروغ حساس است این را بر نتافته و این قضیه با حوادث دیگر پاک نخواهد شد و این بر حافظه مردم نشست که کسی می آید و جامعه و افکار عمومی را مهم ندانست و می گوید جعل کردند و من نبودم و بعد عذر خواهی می کند. البته همین مساله که کسی مثل او جلوی دوربین بنشیند و حرف بزند آورده است و باید به دیده مثبت به آن نگریست. نکته بعدی این است که دیگر کسی در حد ائمه جمعه در استان ها و شهر های مختلف جرات نمی کند چنین کاری بکند ضمن اینکه جامعه هدف متوجه شد که دروغ گفتن به جامعه هدف کار را بدتر خواهد کرد صدیقی در هر مرحله بدتر کرد و طبیعی ترین کار این بود که از همه مناصب خود استعفا می کرد ایشان افکار عمومی را به سخره گرفت من فکر نمی کنم ایشان آدم ساده ای باشد و خلاف بگوید و فکر نمی کرد کسی که این ماجرا را افشا کرده مواردی داشته باشد که رو دست بزند. اصل قضیه این است که زمین ها برگشت و معلوم شد این کار انجام شده است بحث هایی حقوقی وجود دارد به نظر من قوه قضاییه و شخص آقای اژه ای در آزمون سختی قرار گرفت. قوه قضاییه باید حساسیت به خرج می داد مستندات وجود دارد ولی وقتی در نماز جمعه که کاظم صدیقی امامت آن را بر عهده دارد دادستان ویژه روحانیت هم شرکت می کند نشان دهنده این است که کارد دسته خودش را نمی برد.
تصور من این است که اگر قرار است قوه قضاییه ورود نکند پس مورد برای مردم مشخص شد که افرادی که در خیابان گرفتند و محاکمه کردند منصفانه بود بگویم صدیقی زمین ها را بری خودش و شخص پسرش برداشته است،مساله نیست این افراد از مشاورین رسانه ای تهی هستند اگر مشاور داشتند باید بلافاصله در ارتباط با موضع گیری مشورت می گرفت و صادقانه می گفت این کار ها شده و اگر به اسم ما است به پشتوانه حوزه است و ما در جایی نوشته ایم کسی حقی ندارد ولی این کار را نکرد و وصل کرد به دشمنان اسلام که می خواهند بنیاد های فکری جوانان را نابود کنند!
این روند نادرست است و ایشان متناسب با خطایی که صورت گرفته چه عامدانه و چه سهوی باید توسط قانون مورد مواخذه قرار بگیرد صرف اینکه می گویند ما استغفار می کنیم خوب است ولی بعد چه می شود دیگر چطور می توان قداست خطیب جمعه را منتقل کرد در ذهن کسانی که دیده اند و روشن شده که به آن ها دروغ گفته شده است.
در این قضیه نمره قابل قبولی متصور نیست اگر این ها از ابتدا می پذیرفتند و توجیه می کردند حتی این عذر خواهی را دفعه اول داشتند بهتر بود و جامعه طبیعی تلقی می کرد ولی اینکه انکار شود و گفته شود من نرفته ام و بعد معلوم شود پرده پرده ای دیگر است این ها به جامعه آسیب می زند. باید بازرسی ورود کند و مواردی را که به شکلی به رهبری وصل می شوند از خبرگان و شورای نگهبان و ائمه جمعه و روسای حوزه علمیه و ... ثروت شان که از کجا اورده ای بررسی شود و قبل از آنچه سندی رو شود این موارد را برگردانند این شتری نیست که فقط در خانه اقای صدیقی بخوابد