ایجاد اشتغال نیازمند ایجاد زیرساخت و بسترسازی اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و سرمایهگذاری کلان در حوزه ملی و بینالمللی است. یادگیری مهارتهای نوین همسو با نیاز روز جامعه یکی از مبانی ایجاد اشتغال است.
مهارت و فناوری از مهمترین عوامل رشد و توسعه پایدار است. آموزشهای فنی و حرفهای نقش کلیدی در گسترش اشتغال مولد، بهبودی فضای کسبوکار، بهرهگیری بهینه از فرصتها و تقویت بنیانهای اقتصاد مقاومتی دارد. بر همین اساس، سازمان بینالمللی کار (I.L.O) آموزشهای مهارتی را یکی از ارکان اصلی فعالیت دانسته و همواره بر گسترش آن در کشورها تأکید دارد.
جوانان با فراگیری مهارتهای فنی و حرفهای، توان خلاق و عملی خود را در محیطی رقابتی و در مسیر خدمت به جامعه به کار میگیرند. این نوع آموزشها زمینهساز ایجاد شغلهای پایدار و مولد بوده و از شکلگیری مشاغل کاذب و ناپایدار که مانع توسعهی همهجانبه کشور و عامل بروز آسیبهای اجتماعی است، جلوگیری میکنند.
توانایی انجام کار
یادگیری مهارت در دنیای امروز به یکی از بنیادیترین و تعیینکنندهترین عوامل ایجاد اشتغال و پایداری اقتصادی تبدیلشده است. در ضمن بازار کار دیگر بر پایه مدرکگرایی صرف عمل نمیکند و کارفرمایان بیش از هر زمان دیگری به دنبال افرادی هستند که توانایی انجام کار واقعی، حل مسئله، سازگاری با تغییرات و ارائه ارزشافزوده داشته باشند. در چنین شرایطی، مهارتآموزی نهتنها مسیر ورود به بازار کار را هموار میکند، بلکه به افراد امکان میدهد در برابر نوسان اقتصادی، تغییرات فنّاورانه و رقابت فزاینده مقاومتر شوند. وقتی فرد مهارتی را میآموزد—چه مهارت فنی مانند برنامهنویسی، تعمیرات، طراحی، تولید محتوا و چه مهارت نرم مانند ارتباط مؤثر، مدیریت زمان یا تفکر خلاق—در واقع سرمایهای درونی خلق میکند که قابل مصادره نیست و میتواند در هر زمان و مکانی به فرصت شغلی تبدیل شود. از سوی دیگر، یادگیری مهارت باعث افزایش اعتمادبهنفس و احساس توانمندی میشود؛ فردی که میداند توانایی انجام کاری را دارد، با جسارت بیشتری وارد بازار کار میشود، ایدههای جدید را امتحان میکند و حتی احتمال بیشتری دارد که به سمت کارآفرینی و ایجاد کسبوکار شخصی حرکت کند.
آموزش مهارتآموزی موتور محرک اقتصاد
در سطح کلان نیز جامعهای که نیروی کار ماهر داشته باشد، از نرخ بیکاری پایینتر، بهرهوری بالاتر و رشد اقتصادی پایدارتر برخوردار خواهد بود، زیرا صنایع مختلف برای توسعه و نوآوری به نیروی انسانی توانمند وابستهاند. در بسیاری از کشورها، آموزش مهارتآموزی بهعنوان موتور محرک اقتصاد شناخته میشود و دولتها با سرمایهگذاری در آموزشهای فنی و حرفهای، دورههای مهارتآموزی کوتاهمدت و برنامههای کارآموزی، تلاش میکنند فاصله میان آموزش و اشتغال را کاهش دهند. نکته مهم این است که مهارتآموزی یک فرایند یکباره نیست؛ بلکه چرخهای مداوم است که فرد را در مسیر یادگیری مادامالعمر قرار میدهد. با سرعت پیشرفت فناوری، مهارتهای امروز ممکن است فردا کارایی خود را از دست بدهند، بنابراین کسی که به یادگیری عادت کرده باشد، میتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد و همچنان در بازار کار رقابتی باقی بماند. علاوه بر این، مهارتآموزی فرصتهای شغلی را متنوعتر میکند؛ فردی که چند مهارت مکمل دارد، میتواند در حوزههای مختلف فعالیت کند، پروژههای متنوع بگیرد و حتی بهصورت دورکاری یا فریلنسری درآمد کسب کند. این تنوع شغلی بهویژه در شرایط اقتصادی دشوار، نوعی امنیت شغلی ایجاد میکند. همچنین یادگیری مهارت، شکاف میان نیازهای واقعی بازار کار و تواناییهای نیروی انسانی را کاهش میدهد؛ بسیاری از بیکاریها نه به دلیل نبود شغل، بلکه به دلیل نبود مهارت مناسب است. وقتی افراد مهارتهای موردنیاز بازار را یاد میگیرند، هم احتمال استخدام افزایش مییابد و هم کارفرمایان سریعتر نیروی موردنظر خود را پیدا میکنند.
فرصت سازی
درنهایت، مهارتآموزی به افراد کمک میکند تا از حالت وابستگی به فرصتهای محدود دولتی یا سازمانی خارج شوند و خودشان فرصت ساز شوند؛ یعنی بهجای انتظار برای شغل، شغل خلق کنند. این توانایی در دنیای امروز که اقتصاد به سمت دیجیتالی شدن، خوداشتغالی و کسبوکارهای کوچک و متوسط حرکت میکند، اهمیت دوچندان دارد. بنابراین میتوان گفت یادگیری مهارت نهتنها کلید ورود به بازار کار است، بلکه ابزاری برای رشد فردی، استقلال اقتصادی و ساختن آیندهای پایدارتر محسوب میشود؛ آیندهای که در آن هر فرد با تکیهبر تواناییهای واقعی خود میتواند مسیر شغلیاش را بسازد و از فرصتهای بیپایان دنیای جدید بهرهمند شود.