عزتالله فولادوند در سال ۱۳۲۷ در تهران متولد شد. او تحصیلات خود را در رشتهٔ علوم سیاسی در دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس در بریتانیا ادامه داد. همین زمینهٔ دانشگاهی سبب شد که ترجمه برای او صرفاً یک کار زبانی نباشد، بلکه فعالیتی عمیقاً فکری و تحلیلی تلقی شود. فولادوند از همان ابتدا نشان داد که به سراغ متنهای ساده و عامهپسند نمیرود؛ حوزهٔ اصلی علاقهٔ او فلسفهٔ سیاسی، اندیشهٔ مدرن و نظریههای بنیادین علوم انسانی بود.
نام فولادوند بیش از هر چیز با ترجمهٔ آثار متفکران بزرگی چون کارل پوپر، آیزایا برلین، هانا آرنت، جان رالز، اریک هابسبام، نیچه و ماکس وبر گره خورده است. ترجمهٔ کتابهایی مانند جامعهٔ باز و دشمنان آن، فقر تاریخیگری، چهار مقاله دربارهٔ آزادی و انقلاب نهتنها خلأ بزرگی را در فضای فکری ایران پر کرد، بلکه سطح گفتوگوهای نظری را نیز ارتقا داد. بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران ایرانی، نخستین مواجههٔ جدی خود با فلسفهٔ سیاسی مدرن را مدیون ترجمههای فولادوند هستند.
ویژگی برجستهٔ کار فولادوند، دقت مفهومی و زبان شفاف است. او از آن دسته مترجمانی نیست که متن را به نثر پیچیده و سنگین تبدیل کند تا دشواری اندیشه را پنهان سازد. برعکس، تلاش او همواره این بوده که پیچیدگی اندیشهٔ فلسفی را بدون تحریف، به زبانی دقیق و در عین حال خواندنی منتقل کند. در ترجمههای او، اصطلاحات کلیدی با وسواس انتخاب شدهاند و اغلب در مقدمهها یا پانویسها توضیح داده میشوند تا خواننده با زمینهٔ فکری نویسنده آشنا شود.
از سوی دیگر، فولادوند نقش مهمی در نهادینهکردن ترجمهٔ مسئولانه در ایران داشته است. او بارها تأکید کرده که مترجم در برابر متن، نویسنده و خواننده مسئول است و نباید ترجمه را به سلیقهٔ شخصی یا گرایشهای ایدئولوژیک آلوده کند. همین نگاه حرفهای باعث شده آثار او حتی پس از گذشت سالها همچنان معتبر و قابل استناد باقی بمانند.
زادروز عزتالله فولادوند، تنها یادآور تولد یک مترجم نیست؛ بلکه فرصتی است برای قدردانی از نسلی از روشنفکران که بیهیاهو، اما ماندگار، زیرساخت فکری جامعهٔ ایران را غنا بخشیدند. میراث فولادوند، نه فقط در قفسههای کتابخانهها، بلکه در ذهن و زبان چند نسل از خوانندگان و اندیشمندان ایرانی زنده است.