اخیراً نقلقولی از جناب دکتر عبده مطرح شد به این مضمون که اگر تورم به روال موجود تشدید شود به ابر تورم میرسد و نرخهایی که بهصورت متعارف شگفتانگیز و غیرقابلباور به نظر میرسد عادی خواهد شد. برخی از منابع خبری رقم تمثیلی ۳۰۰۰ درصد که ایشان مطرح کردند را بهعنوان ارزیابی یا تخمین از روند آتی نرخ تورم معرفی کرده پیرامون آن نکتهسنجی کردهاند.
آتش تورم
یکم، سازوکار افزایش قیمتها برای بسیاری قابلتصور نیست. به یاد دارم که در اوایل دهه 1360 یک نفر گلایه میکرد که اتومبیل پیکان از 30 هزار تومان به 50 هزار تومان افزایشیافته و قیمت غیرقابلباور است. عرض کردم یکمیلیون تومان هم خواهد شد. چند سال گذشت و قیمت آن از 10 میلیون تومان هم گذشت. اکنون موتورسیکلت 800 میلیون تومان است. قیمت سکه طلا که چند سال پیش برای هدیه به تازهعروس و داماد میدادند 40 هزار تومان بود، اکنون صد و چهل میلیون تومان شده است. دلار روزی هفت تومان بود و روزی ناباورانه هزار تومان شد. عدهای گفتند آمریکا توطئه کرده که هزارتومانی که بزرگترین رقم اسکناس ما بود را به یکهزارم دلار کاهش دهد. هر تومان یکدهم سنت. حالا میگویند دلار از صدهزار تومان هم بالاتر رفته است. افزایش نرخ تورم مثل آتش است که به جان اقتصاد و جامعه میافتد و شعلهور میشود.
روند صعودی تورم
دوم، درک نرخ تصاعدی ساده است اما از چشم بسیاری دور میافتد. اخیراً شنیدم که نرخ دلار و طلا روزانه یک درصد افزایش مییابد. یک درصد به نظر رقم کوچکی است اما اگر این امر سه ماه مثلاً 90 روز ادامه یابد نرخ تورم سهماهه میشود 10 به توان 90. یعنی در 90 روز 150 درصد تورم! پس این روندها را نباید دستکم گرفت.
تورم سازی
سوم، تورم از این ویژگی برخوردار است که چنانکه در انتظارات مردم جایگیر شد، تحقق مییابد. مردم هم با رفتار خود آن را تشدید میکنند. در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و اروپا بعد از جنگ جهانی اول که دستخوش ابر تورم شد، مردم اول ماه حقوق خود را به دلار یا یورو تبدیل میکردند و طی ماه بهتدریج به فروش میرساندند تا صرف معاش کنند، یا همان ابتدای ماه ذخیره موردنیاز طول ماه را خریداری میکردند. این اقدام بهناچار در سطح فردی است، اما در سطح جامعه خود اقدامی تورم ساز نیز هست.
نقدینگی هیمه تورم
چهارم، حکومتها در این شرایط تحتفشار قرار میگیرند تا حقوق کارمندان و کارگران را افزایش دهند و به شرکتهایی که قادر به تأمین هزینههای تورم نیستند کمک کنند، همچنین بودجه خود را افزایش دهند تا خدمات دولتی را در سطح فلاکت باری که به آن دچار است تداوم بخشند. برای این نیز به افزایش نقدینگی دست میزنند که هیمه اصلی تورم است.
سوء مدیریت
پنجم، هر چه نرخ تورم افزایش یابد کنترل آن مشکلتر است و اقدامات حادتری را طلب میکند که از مدیریت ضعیف متعارف ساخته نیست. مرحوم «فریدمن»، اقتصاددان مشهور گفته بود که نباید تصور کرد وجود تورم در یک کشور فقط نشان از سوء مدیریت پولی یا بودجهای است. وجود تورم به معنی این است که بسیاری امور در سطح وسیع دچار سوء مدیریت است. حسن مدیریت بسیاری امور برای بازگردانده شدن به وضع مناسب، کار بزرگی است.
افزایش تولید و تجارت
ششم، ریاست محترم جمهور گفتند که منابع جمعآوریشده از افزایش قیمت بنزین صرف بهبود معاش مردم خواهد شد. این هم معما است. اگر فقط به من پول بدهید وضع من را بهتر کردهاید، اگر به همه ما پول بدهید، فقط تورم ایجاد کردهاید! افزایش معاش مردم نیازمند کالا است بایستی تولید و تجارت بینالمللی افزایش یابد. برای این امور چه فکری کردهاید؟ به راه آن رئیسجمهور دو سه دوره قبل نروید، همان پول پاشیهای پوپولیستی شروع مراحلی بود که ما را به اینجا رساند.