ستاره صبح، فائزه صدر: حدود سی سال پیش "مؤسسه فرهنگی هنری شهدای دانشگاه تبریز و علوم پزشکی" به همت علی عبدالعلی زاده و جمعی از دوستان راه اندازی شد. این مؤسسه سالانه دو همایش در تهران، تبریز یا یکی از شهرستانهای کشور برگزار میکند. پنجشنبه 24 مهر ماه جاری جلسهای توسط این مؤسسه در تهران برگزار شد. عنوان این همایش "مردم و امنیت ملی" بود که با شرایط اجتماعی امروز کشور و تجربه جنگ 12 روزه موضعیت داشت. ستاره صبح در گفتوگو با فیروز راد، جامعه شناس، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز و از شرکت کنندگان در این همایش؛ به اهداف، فعالیتها و ظرفیتهای چنین مجموعههای علمی و فرهنگی پرداخته که در ادامه میخوانید:
فیروز راد با اشاره به نسبت میان موضوع همایش اخیر مؤسسه فرهنگی هنری شهدای دانشگاه تبریز و علوم پزشکی، با شرایط فعلی جامعه ایران گفت: پس از جنگ 12 روزه با توجه به حملات اسرائیل و آمریکا، مسئله مردم و اهمیت جامعه برجسته شد و در کانون توجه عوام و خواص قرار گرفت. اصحاب دیپلماسی و اصحاب میدان دو قشری بودند که نقش آفرین ظاهر شدند.
وی در این رابطه افزود: در سالهای اخیر بین دیپلماتها و میدان (به تعبیر آقای ظریف) مشکلاتی بود و ما سعی کردیم ضمن طرح مسئله مردم و امنیت ملی به صورت یک موضوع محوری، نمایندگان این دو جریان را در کنار هم بنشانیم تا با هم گفتوگو کنند و سنگهایشان را بکنند.
استاد دانشگاههای تبریز در ادامه اضافه کرد: آقایان جواد ظریف و حسین علایی دعوت شدند و من هم به عنوان یک دانشگاهی که با هر دو عزیز آشنایی و رفاقت داشتم، در کنار ایشان قرار گرفتم. صحبتهایی از طرف هر دو نفر مطرح شد و به تشریح مواضعشان پرداختند. گفتوگویی صمیمانه و صادقانه در جمعی عمومی برگزار شد که بازتاب گستردهای در داخل و خارج داشت.
این جامعهشناس در تشریح وظایف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نهادهای آکادمیک گفت: دانشگاه در ایران و منطقه صرفاً رسالتی آموزشی، علمی و پژوهشی بر عهده ندارد، بلکه مرجعیت فکری، سیاسی و فرهنگی جامعه را نیز بر عهده دارند. چون فضایی نبوده و نیست که احزاب رشد پیدا کنند و نخبگان با آزادی عمل فعالیت کنند، رسالت آنان بر دوش دانشگاه نهاده شده است. از این رو دانشگاهها مرجعیت علمی، مرجعیت سیاسی و مرجعیت فرهنگی دارند.
وی در ادامه افزود: متأسفانه امروزه دانشگاهها دچار رخوت و رکود شدهاند و حتی در زمینه علمی، آموزشی و کنشگری آکادمیک نیز در وضعیت خوبی به سر نمیبرند. در پاسخ به چرایی این وضعیت باید گفت همگان با اولیات زندگی درگیرند و درصدد رفع نیازهای اساسی خود هستند و بحثهای فرهنگی، فکری و مهم خودشکوفایی و... به حاشیه رانده شده است. از این رو کارکرد دانشگاهها در حوزههای مختلف افت پیدا کرده است.
این استاد علوم اجتماعی با اشاره به لزوم باز شدن فضای سیاسی، تشریح کرد: امروز کارکرد سیاسی و فکری دانشگاه همچون دیگر شئون دانشگاه افت کرده است. اگر نسیم آزادی، عدالت و آگاهی بوزد تمام نهادها را تحت الشعاع قرار خواهد داد و دانشگاهها نیز از این شرایط بهره مند خواهند شد. دانشگاه باید فضای مناسب برای رشد و بالندگی نسل جوان باشد.
وی در پاسخ به چرایی پویایی نسل دانشگاهی قدیم و رخوت و انفعال نسل جدید گفت: هر دوره، هر مقطع فکری و هر نسلی شرایط و اقتضائات خود را دارد، نمیتوان از افرادی که در دورههای مختلف رشد کردهاند انتظار همانندی داشت. نمیتوان انتظار داشت جوانان امروز مثل جوانان 50 سال قبل فکر کنند و این نسل مثل پدرانشان باششند. چنین انتظاری غیر واقعی است. حضرت علی (ع) به درستی میفرمایند: "کن ابن زمانک" فرزند زمان خویشتن باش.
فیروز راد در این رابطه خاطرنشان ساخت: 5 دهه پیش وضعیت متفاوت بود و شرایطی جنبشی و انقلابی بر جامعه ایران حاکم بود. مسائلی بین مردم و نظام سلطنتی وجود داشت و به تبع آن شرایط نسلی پر التهاب شکل گرفت. ادبیات، روحیات و خلقیات حاکم در جامعه به نحوی بود که شرایط انقلابی وقت ایجاب میکرد. اما "آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت." در روزگار کنونی با وجود نارضایتیها، کمبودها و مشکلات، شاهد وضعیتی متفاوت هستیم.
وی گفت: جامعه معاصر ایران تاریخی را پشت سر گذاشته و با توجه به تجربه زیسته نسل ما، جامعه در صدد شکل دادن به حرکات انقلابی تند رادیکال نیست. نسلی که ما پدرانشان هستیم احساس میکنند ماها بازندهایم و نمیخواهند تجارب ما را تکرار کنند و وضعیت را از آنچه هست بدتر کنند. نسل جدید برای بیان مطالبات و خواستههایش شیوه دیگری در پیش گرفته که با راه و روش ما متفاوت است.
فیروز راد در پایان گفتوگو متذکر شد: وضعیت حاکم بر منطقه و جهان نیز تغییر کرده و ترفند نظام سلطه نیز به کل تغییر کرده است. در کشور فضایی انفعالی آمیخته با سرگشتگی و تحیر حاکم است و نسل جوان در چنین فضایی زندگی میکند. دانشگاهها و سپهر عمومی جامعه به یاس آغشته است. امیدها و نویدها رنگ باخته و شرایطی به وجود آمده که امروز شاهد هستیم. بعد از انقلاب بر این کشور ماجراها رفته و ما امروز با دو نسل کاملاً متفاوت روبهرو هستیم. شکاف جدی بین نسل ما و فرزندانمان بوجود آمده که از منظر جامعه شناسی امری قابل مطالعه است.