سرزمینی که از کهنترین مراکز تمدن بشری بوده و اقوام گوناگونی را در خود جای داده است، توانسته است با ترکیب عناصر بومی، دینی و انسانی، فرهنگی یگانه و ماندگار بیافریند. ایران، نه تنها با سرزمین و زبان و دین تعریف میشود، بلکه بیش از هر چیز با فرهنگ و روح ایرانی شناخته میشود؛ فرهنگی که بارها در معرض تهدید قرار گرفته، اما همواره با قدرتی درونی و خلاقانه خود را بازآفرینی کرده است.
از دوران باستان، هویت ایرانی بر پایه چند ستون استوار شکل گرفته است: زبان فارسی، نظام فکری و اخلاقی ایرانی، میراث ادبی و هنری، و باور به ارزشهای انسانی و معنوی. در دوران هخامنشی، مفهوم احترام به ملتها و مذاهب مختلف در چارچوب حکومتی گسترده و منظم، نشان از روح مداراجوی ایرانی داشت. با گذشت قرنها، حتی در زمان حملات خارجی و فروپاشی حکومتها، این روح فرهنگی هرگز از میان نرفت.
حمله اسکندر مقدونی، یورش اعراب و سپس هجوم مغولان، هر یک میتوانستند بنیان فرهنگی ملتی را نابود کنند؛ اما در ایران، هر دورهی بحران، به فرصتی برای تولد دوباره فرهنگی تازه تبدیل شد.
زبان فارسی نیز نقش محوری در حفظ هویت ملی داشته است. این زبان، همچون پلی میان گذشته و حال، پیوستگی تاریخی ایران را ممکن ساخته است. حتی در دوران حکومتهای غیرایرانی، زبان فارسی زبان علم، شعر و سیاست باقی ماند و توانست در گسترهای از هند تا آسیای میانه نفوذ کند. فارسی نه تنها زبان بیان احساس، بلکه زبان تفکر و فلسفه بوده است.
از سوی دیگر، هنر ایرانی « از معماری و خوشنویسی تا موسیقی و فرشبافی » همواره جلوهای از ذوق، صبر و ایمان مردم این سرزمین بوده است. این هنرها، نه به صورت تقلید، بلکه به عنوان بازتاب روح ایرانی، در هر دوره شکلی تازه یافتهاند.
در دوران معاصر نیز، با وجود چالشهای ناشی از استعمار، تجدد و جهانیشدن، هویت فرهنگی ایران بار دیگر استقامت خود را نشان داده است. ایرانیان کوشیدهاند میان نوگرایی و اصالت، میان علم جدید و سنت دیرینه، تعادلی پویا ایجاد کنند. جنبشهای فکری، ادبی و هنری سده اخیر، از مشروطه تا دوران معاصر، همه نشانههایی از پویایی این هویتاند. هویت فرهنگی ایران، نه یک مفهوم ایستا، بلکه جریانی زنده و پویاست. این هویت در آزمونهای بزرگ تاریخی، از حملات بیگانگان گرفته تا تحولات فکری و اجتماعی، توانسته است خود را بازآفرینی کند و در هر عصر، چهرهای تازه اما آشنا از خویش بنمایاند. راز این پایداری در روح تساهل، خردگرایی و عشق به زیبایی نهفته است که در عمق فرهنگ ایرانی جریان دارد. به همین دلیل، ایران تنها کشوری با تاریخ کهن نیست؛ بلکه ملتی با حافظهای فرهنگی و معنوی ژرف است که توانسته در میان تلاطم تاریخ، خویشتن را حفظ کند و همچنان الهامبخش بماند.