اهمیت این دو پروژه تنها در مقیاس و جایگاه فرهنگی آنها نیست، بلکه در این واقعیت نهفته است که اسکوبیدو نخستین زنی است که در تاریخ بیش از ۱۵۰ ساله موزه متروپولیتن، طراحی یک بال جدید را بر عهده گرفته است.
اِسکوبیدو برخلاف بسیاری از معماران مطرح جهان، مسیر حرفهای خود را بدون حضور در دفاتر بزرگ یا شاگردی نزد چهرههای مشهور آغاز کرد. او در سال ۲۰۰۶ دفتر معماری مستقل خود را در مکزیکوسیتی تأسیس کرد و از همان ابتدا بر پروژههایی تمرکز داشت که امکان آزمایش، انعطافپذیری و تعامل با فضا را فراهم میکردند. یکی از نخستین آثار شناختهشده او بازطراحی فضای «موزه الاکو» بود؛ جایی که با استفاده از عناصر متحرک، امکان تغییر شکل فضا بر اساس نیازهای مختلف فراهم شد. این نگاه تجربی، به یکی از ویژگیهای اصلی معماری او تبدیل شد.
نقطه عطف مهم در کارنامه اسکوبیدو در سال ۲۰۱۸ رقم خورد؛ زمانی که او برای طراحی پاویون سرپنتاین لندن انتخاب شد. این پروژه که هر سال به یکی از معماران برجسته جهان سپرده میشود، فرصتی کمنظیر برای نمایش ایدههای نو در معماری معاصر است. اسکوبیدو در این پاویون از الگوهای سنتی معماری مکزیکی، بهویژه سازههای مشبک موسوم به «سلوسیا»، الهام گرفت و فضایی خلق کرد که نور، سایه و حرکت خورشید نقش اصلی را در تجربه بازدیدکنندگان ایفا میکردند.
معماری اسکوبیدو بر پایه سادگی، استفاده هوشمندانه از متریال و توجه به تجربه انسانی شکل گرفته است. او معماری را نه صرفاً ساخت بنا، بلکه ابزاری برای گفتوگو با محیط و جامعه میداند. از نگاه او، هر پروژه فرصتی تازه برای یادگیری است و حتی اگر نوع پروژه تکرار شود، باید با نگاهی جدید و بدون پیشفرض به آن نزدیک شد.
در پروژه جناح جدید هنر مدرن و معاصر موزه متروپولیتن، اسکوبیدو رویکردی متفاوت اتخاذ کرد. او برای مدتی دفتر کاری خود را به داخل موزه منتقل کرد تا در ارتباطی نزدیک با مدیران، کیوریتورها و کارکنان، نیازهای واقعی این فضا را درک کند. نتیجه این رویکرد، طراحی ساختمانی پنجطبقه با تراسهای باز و نمایی مشبک رو به سنترال پارک است که هم نور طبیعی را کنترل میکند و هم آرامش بصری ایجاد میکند. این فضا قرار است انعطافپذیر باشد تا بتواند میزبان انواع آثار هنری، از نقاشی و مجسمه تا ویدئوآرت و چیدمانهای چندرسانهای شود.
پروژه دیگر او در نیویورک، ساختمان جدید تئاتر ملی سیاهپوستان در هارلم است؛ نهادی فرهنگی که نقش مهمی در حفظ و گسترش فرهنگ و هنر سیاهپوستان آمریکا دارد. طراحی این مجموعه با تاکید بر ارتباط با جامعه اطراف انجام شده و استفاده از پنجرهها و فضاهای باز، پیوند بصری میان داخل ساختمان و خیابان را تقویت میکند. اسکوبیدو در این پروژه تلاش کرده حس تعلق و مشارکت اجتماعی را به بخشی از معماری تبدیل کند.
موفقیتهای فریدا اسکوبیدو تنها به دلیل مقیاس پروژههایش نیست، بلکه به خاطر شکستن کلیشههای رایج در دنیای معماری نیز اهمیت دارد. او ثابت کرده که معماران زن و نسل جوان میتوانند نقشهای کلیدی در پروژههای فرهنگی بزرگ ایفا کنند و دیدگاهی انسانیتر و منعطفتر به فضاهای عمومی بیاورند.
برای اسکوبیدو، معماری راهی برای بهتر کردن جهان است؛ نه با شعار، بلکه با طراحیهایی که تجربه انسان را در مرکز قرار میدهند، به زمینه فرهنگی احترام میگذارند و امکان تغییر و رشد را در دل خود دارند. آثار او نشان میدهند که «بهتر شدن با طراحی» مفهومی عملی و قابل تحقق است.
منبع: CNN Style