ستاره صبح-تراکم زمانی به وجود میآید که سیل جمعیت متقاضی مسکن و کار در شهرها متمرکز میشود. این فرآیند قیمت زمین و خانه را افزایش میدهد. درنتیجه عرضه و تقاضا با یکدیگر نمیخواند و مدیران شهری تصمیم به افزایش تراکم در شهرها میگیرند. این در حالی است که افزایش تراکم یک راهکار کوتاه مدت و اضطراری است و نباید به سیاستی بلندمدت و ثابت تبدیل شود. اگر به گذشته نگاهی بیندازیم از برنامههای توسعه از سال 1327 به اینسو توجه چندانی به منطقه نگری صورت نگرفته است. اگر تعادل توزیع جمعیت در کشور رعایت شود، قیمت زمین و مسکن بالا نخواهد رفت و درنتیجه نیازی به ایجاد تراکم و ساختن آسمان خراشها نخواهد بود. در مدیریت شهری در سطح جهانی و کشورهای توسعهیافته برجها و ساختمانهای بلند عموماً برای فعالیتهای تجاری یا اداری شکل میگیرند و زیستن در ساختمانهای متراکم چند طبقه مورد تأیید شهرسازان نیست؛ زیرا فشار هوا، غریبگی فرهنگی و... اجازه نمیدهد زیست سالم شهری در آسمان خراشها شکل گیرد. فروش تراکم زاییده فقدان برنامهریزی منطقهای و فعالیت و کار و سرمایه در شهرهاست. اگر طرحهای جامع و تفصیلی با توجه به تراکم ساختمانی و جمعیتی به درستی در بافتهای شهری اجرایی شوند و از سویی خدمات رفاهی، فرهنگی، اقتصادی، فضای سبز ، امکانات ورزشی و رفع اوقات فراغت شهروندان و... تأمین گردند، دیگر کسی تمایل به زندگی در آسمان خراشها نخواهد داشت و تراکمی در شهرها شکل نخواهد گرفت. زمانی که در نیمه دهه 60 طرح ایجاد شهرهای جدید در کشور کلید خورد، هدف جلوگیری از افزایش تراکم و جلوگیری از سرریز شدن جمعیت به شهرهای بزرگ بود. برای نمونه شهرهایی مانند پردیس، پرند و هشتگرد برای این منظور ایجاد شدند. با این حال متأسفانه در این طرحها به دلایل مختلفی شکست خوردیم و نتوانستیم هدفی که از ایجاد آنها داشتیم را اجرایی کنیم. یکی از متفکران جامعهشناسی شهری در سخنی معنادار گفته است: «شهرها را به قبرستان سنگها تبدیل کردهایم». این سخن معنای زیادی در دل خود دارد و با نگاهی به شهرها میتوانیم آن را درک کنیم.