ستاره صبح-سیاست معانی و مفاهیم زیادی دارد که مهمترین مفهوم آن تدبیر امور و اداره خوب جامعه است، بهگونهای که مردم در پرتو سیاستها احساس آرامش و امنیت کنند و امیدوار به زندگی خود و دیگران باشند. مردم ایران درگذر زمان به نقش و اهمیت صندوق رأی پی بردهاند و هرگاه که فرصت پیدا کنند خواست خود را با انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس و اعضای شوراها بیان میکنند. حسن روحانی نام دولتش را «تدبیر و امید» گذاشته که از این نامگذاری انتظار میرفت و میرود تا در موضوعات خرد و کلان کشور، سنجیده، درست، بهموقع و بهنفع مردم تصمیمگیری کند تا همه از مواهب آن بهرهمند شوند. هرچند کارنامه دولت اول «تدبیر و امید» قابلقبول است، اما کارنامه دولت دوم آقای روحانی به دلایل سیاسی و مدیریتی غیرقابلقبول است، زیرا مردم از عملکرد دولت دوازدهم آسیب جدی دیدهاند. روحانی با وعده بهبود روابط خارجی با دنیا (ازجمله ایالاتمتحده) بر سر کار آمد، اما یکی از انتقادها به دستگاه دیپلماسی کشور این است که نهتنها نتوانست در راستای خواست اکثریت مردم تعامل سازنده با نظام بینالملل انجام دهد تا در پرتو آن از حجم تحریمها کاسته شود، بلکه در عمل از 18 اردیبهشت 97 (خروج آمریکا از برجام) بر حجم تحریمها به طرز بیسابقهای افزوده شد. اشتباهات و خطاهای دولت فراوان است که در این نوشتار به چند مورد از آنها اشاره میشود. 1. به عقیده دانشمندان و صاحبنظران در ذات حوزه علوم سیاسی، گفتوگو، مذاکره، مصالحه، مفاهمه و بدهوبستان نهفته است، زیرا گفتوگو از سطح تنش و درگیری میکاهد و به بهبود وضعیت اقتصادی کمک میکند. روحانی بهجای استفاده از این ابزار بارها گفته که آمریکا را شکست دادهایم و پوزه این کشور را به خاک مالیدهایم. پرسش این است که اگر چنین بوده چرا کشور قادر به فروش نفت خود نیست؟ چرا نمیتوان پولهای بلوکهشده ایران در چین، کرهجنوبی، هند، ترکیه، عراق و ... را به خزانه آورد؟ و چرا ارزش پول ملی در مقابل دلار کاهشیافته است؟ دولت در حوزه روابط خارجی هزینه سنگینی برای مردم به بار آورده است. 2. دولت در برابر عدم نهایی شدن لوایح FATF در حالی کوتاه آمد که این لوایح به تصویب دولت و مجلس دهم رسیده بود. وقتی ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفت، تبادل پول بین ایران و دنیا دشوار شد و از این بابت نیز هزینه سنگین بر تجار، بازار و مردم وارد شده و میشود که جبران آن سخت است. در عمل روحانی در این موضوع به نفع مخالفانش عقبنشینی کرد. 3. کرونا در آذرماه 98 در چین مشاهده شد و به دلیل ارتباط تجاری و سیاسی که تهران با پکن داشت، این ویروس وارد ایران شد و نخست در شهر قم شناسایی شد و بعد به نقاط دیگر کشور سرایت کرد. در این میان دولت یا نخواست و یا نتوانست از همان ابتدا شهر قم و مشهد را قرنطینه کند و با تأخیر این کار را انجام داد و روز 24 اسفند درهای حرم امام هشتم بسته شد. درزمانی که ویروس کرونا با سرعت در حال شیوع بود و قربانی میگرفت، رئیسجمهور انگار خطر این ویروس را باور نکرده بود، زیرا بارها حرفهای ضدونقیض درباره کرونا زد؛ دراینارتباط دولت جلوی مسافرتهای هجومی در تابستان بهویژه ایام محرم را نگرفت، کنکورها را برگزار کرد، مدارس را در زمان نامناسب یعنی 15 شهریورماه بازگشایی کرد و بهجای اینکه عزاداریها را محدود کند، گفت: «عزاداریها باید برگزار شود.» این در حالی بود که رهبری در این مورد به رئیسجمهور اختیار تام داده بود، اما ستاد مقابله با کرونا از این فرصت استفاده نکرد و خوب عمل نکرد، بهگونهای که امروز بسیاری از خانوادهها زیر سایه این ویروس منحوس یا گرفتار شدهاند و یا عزادار هستند! پرسش این است که مسئولیت این مرگومیرها با کیست؟ 4. امریکا چند بار اعلام کرد که موضوع دارو، غذا و تجهیزات پزشکی مشمول تحریمها نیستند و از طرفی چند بار هم آمادگیاش را برای ارسال کمکهای پزشکی به ایران اعلام کرد، اما هر بار وزارت خارجه این پیشنهاد را رد کرده است. ازآنجاکه مسائل جانی و انسانی جدا از مسائل سیاسی است، پرسش این است که چرا وزارت امور خارجه و وزارت بهداشت نتوانستند در راستای حفظ جان و سلامت مردم از استثنا بودن دارو و غذا در تحریمها استفاده کنند و چرا کمکهای پزشکی که میتوانست از ابتلا به کرونا و همچنین مرگ ایرانیها براثر این ویروس جلوگیری کند را نپذیرفتند؟ آیا اکنون وزارت خارجه و وزارت بهداشت حاضرند جواب خانوادههای آسیبدیده و عزادار را بدهند؟ آقای روحانی، 24 میلیون ایرانی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ به شما رأی دادهاند. شما باید حرفی بزنید و تصمیمی بگیرید که خوشایند رأیدهندگان باشد نه اینکه حرف مخالفان از زبان شما بیان شود. وقتی شما کوتاه میآیید و موانع را بهصورت شفاف نمیگویید، تندروهایی مثل مجتبی ذوالنوری، نماینده شهر قم که برای تصاحب پاستور عجله دارند، خواستار عزل،محاکمه و اعدام شما میشوند! به عقیده نویسنده، عملیات ایذایی و سنگاندازیهایی که مخالفان دولت از سال 92 تاکنون انجام داده و میدهند، ممکن است زمینه را برای دو اتفاق فراهم کند؛ یکی کاهش مشارکت در انتخابات 1400 و دیگری شکلگیری سونامی رأی به نفع کاندیدای اصلاحطلبان و علیه کاندیدای اصولگرایان خواهد بود.