کد خبر : 82688 تاریخ : ۱۳۹۹/۶/۳۰ - 23:35
نگاه ناگفته‌ها از شخصیت و ویژگی‌های آیت‌الله صانعی به روایت حجت‌الاسلام حسن صفری اشاره: آیت‌الله‌العظمی یوسف صانعی یکی از مراجع بزرگ بود که عمرش را درراه تحقق آزادی، عدالت و فقه سپری کرد. او روز «شنبه 22 شهریور» دار فانی را وداع گفت و پیروانش را داغدار کرد. حجت‌الاسلام حسن صفری نماینده و رئیس دفتر ایشان در تهران ناگفته‌هایی را درباره ویژگی‌های این مرجع تقلید با جماران در میان گذاشت که گزیده‌ای از آن در ادامه می‌آید.

ستاره صبح-من سال 55 وارد حوزه علمیه قم شدم. باوجوداینکه جایی که من متولدشده بودم با جایی که آیت‌الله‌العظمی صانعی به دنیا آمده ازنظر جغرافیایی نزدیک است، ایشان را نمی‌شناختم. ولی وقتی وارد حوزه علمیه قم شدم، آوازه درس ایشان را شنیدم. آن زمان به هرکسی «آیت‌الله» گفته نمی‌شد. آیت‌الله‌العظمی صانعی به آیت‌الله شهرت داشت. چند نفر از مراجعی که فوت کرده‌اند آن زمان دروس سطح می‌گفتند و مطرح نبودند. ولی ایشان به‌عنوان یک مجتهد و نماینده تام‌الاختیار حضرت امام مطرح بودند.بعد که با ایشان آشنا شدیم و اولین بار به منزل ایشان رفتیم، آوازه‌ای داشت با تواضعش جور درنمی‌آمد. از من پرسید اهل کجا هستید پاسخ دادم و شیفته ایشان شدم و از آن زمان تابه‌حال در خدمت ایشان بودم. ولی با راه و روش امام به‌وسیله آیت‌الله صانعی آشنا شدیم. این‌طوری که من از اخوی بزرگوارشان و خود ایشان شنیده‌ام، وقتی آیت‌الله صانعی شروع به صحبت و یا اشکال می‌کردند، امام می‌ایستادند و یا اگر بالای منبر بودند می‌نشستند و به‌دقت به اشکالات گوش می‌دادند. امام به نظرات آیت‌الله‌العظمی صانعی ازنظر علمی اعتماد داشتند در مجلات سپاه هم که سؤالاتی فقهی مطرح می‌شد و ایشان جواب می‌دادند. به امام گفته بودند ما متوجه می‌شده‌ایم که بیشتر جواب‌هایی که آیت‌الله صانعی به سؤالات می‌دهد فتاوای خودش است و نه فتاوای شما. امام فرموده بودند که شما کاری به این چیزها نداشته باشید. آیت‌الله‌العظمی صانعی شیفته امام بودند و در درس خارجشان درفیضیه مبنایش «تحریر الوسیله» امام بود. اگرچه عده‌ای تلاش می‌کردند آیت‌الله صانعی را جور دیگری معرفی کنند.

فتوای نو
ایشان به دلیل دادن فتاوای نو و ارائه روش‌های جدید و تحلیل‌ها با دیگر مراجع تفاوت داشت.
تفاوت فتاوای ایشان با دیگران راهگشای احکام نو و آسان برای مردم بود؛ یعنی تلاششان بر این بود که جوانان و دیگران از دین خسته نشوند. تفاوت آیت‌الله صانعی این است که مقلدینش این‌جوری نبودند. من این را به عینِ دیده‌ام که اکثر مقلدین آیت‌الله‌العظمی صانعی درس‌خوانده و روشنفکر و مدرن بودند. به‌عنوان نمونه، آخرین باری بود که در بعثه ایشان در عمره بودیم و بعد متأسفانه بعثه را تعطیل کردند. با بعثه های بقیه مراجع در یک طبقه بودیم. آمار مراجعه‌کننده‌ای که ما داشتیم قابل قیاس با مراجع دیگر نبود. از اکثر مراجعه‌کنندگان که سؤال می‌کردیم شغل شما چیست؟ می‌گفتند دکتر، یا مهندس و دانشگاهی بودند؛ یعنی افراد با تحقیق و تفحص مقلد ایشان می‌شدند. مهم‌ترین خصلت آیت‌الله‌العظمی صانعی حرّیتش بود و اینکه کسی مخالف او شود ابایی نداشت. آیت‌الله صانعی معتقد بود باید احکام را گفت؛ حتی اگر خلاف مشهور باشد.

فرزندخواندگی
مسائل دیگری مثل «فرزندخواندگی» در جامعه هست. اگر بچه‌ها بی‌سرپرست نباشند و دارای خانواده باشند چقدر ثواب دارد، ولی باید راه‌حلی داشته باشد. فتوا دادند که این‌ها در حکم محرم است؛ نه اینکه محرم است. اگر فردا در جامع مطرح شود که این بچه بی‌پدرومادر است، مردم چه دیدی دارند؟ چه لزومی دارد گفته شود؟ ایشان صریحاً فتوا دادند.
در مورد کفار عقیده‌شان این بود آن‌هایی نجس هستند که معاند باشند. اگر معاند نباشد، چرا نجس باشد؟ ایشان در مصاحبه‌ای هم می‌گوید که ما در کنار خنزیر و کلب، کفار را هم آورده‌ایم، با این سبک می‌شود دیگران را به اسلام جذب کرد؟ ایشان با سبک خوشان تلاش داشتند اسلام واقعی را به مردم معرفی کنند.

ماجرای حمله 
به بیت آیت‌الله منتظری
 اگر خاطره‌ای از محبت ایشان به مردم و یا واکنششان به بی‌مهری‌ها دارید برای ما ذکر کنید.
خاطره‌ای یادم هست مربوط زمانی است که عده‌ای به بیت آیت‌الله‌العظمی منتظری حمله کردند. من بیرون نشسته بودم و آقای صانعی هم داخل حیات نشسته بود. در یک‌لحظه دیدم خانم‌ها از منزل آقای منتظری خارج شدند و از خانه بیرون آمدند. یک‌لحظه دیدم که حضرت آیت‌الله صانعی سر و پابرهنه از دفتر بیرون دویدند و با فریاد ایشان کسانی که جلوی در جمع شده بودند متفرق شدند. فکر می‌کنم اگر ایشان آن روز بیرون نمی‌آمده بودند و فریاد نمی‌زدند، شاید اتفاق وحشتناکی رخ می‌داد که ایشان جلوی آن واقعه را گرفتند.