ستاره صبح-
مبادله پنج هزار زندانی طالبان با یک هزار زندانی دولت از مواد اصلی سند صلح طالبان و آمریکا بود و قرار بود این کار هم در ده روز به انجام برسد اما عملی شدن آن به دلیل مخالفتهای حکومت افغانستان ماهها را در برگرفت اما سرانجام تکمیل شد. گفتوگوهای صلح طالبان با آمریکا نیز حدود هجده ماه را در برگرفت تا سرانجام به امضای این سند انجامید، به نظر میرسد بحثهای اختلافی میان دولت و طالبان نیز به این زودیها قابلحل نباشد. در چند ماه گذشته جستهوگریخته طرفین بارها موضوعاتی را که نقاط اختلافیشان را برجسته میسازد، تکرار کرده و قرار است بر سر حل این موضوعات هیئتهای دو طرف گفتوگوها را از روز دوشنبه آغاز کنند.
امارت یا جمهوریت؟ مهمترین بحثی که بارها از سوی مقامهای حکومتی مطرحشده بحث نظام آینده در افغانستان است. مقامهای حکومت بارها به حفظ نظام جمهوریت تأکید کردهاند. محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان پیشازاین بارها حتی در کارزارهای انتخاباتی خود تأکید کرده که حاضر نیست در گفتوگوهای صلح بر سر جمهوریت معامله کند. حکومت همچنین بارها گفت که امارت طالبان دیگر قابلبرگشت نیست. آنچه به نظر میرسد بسیاری از اعضای جامعه جهانی نیز حامی آن هستند. در قطعنامهای که شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از توافقنامه صلح آمریکا و طالبان منتشر کرده بود، آمده که «این نهاد امارت اسلامی افغانستان را به رسمیت نمیشناسد و شورای امنیت سازمان ملل متحد از بازگشت امارت اسلامی حمایت نمیکند.» زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان نیز پیشازاین گفته بود که روی کار آمدن امارت اسلامی برای آمریکا قابلقبول نیست و آنها طرفدار حکومتی هستند که مطابق مذاکره و گفتمان به میان آید. اما در آخرین پیام هبت الله آخوندزاده، رهبر گروه طالبان که حدود دو ماه پیش منتشرشده بود، با اشاره به گفتوگوهای صلح گفتهشده بود، این گروه به آستانه حاکمیت نظام اسلامی در افغانستان رسیده است. به گفته برخی صاحبنظران، در قدم نخست دولت احتمالاً بر آتشبس سراسری تأکید خواهد کرد و طالبان روی تغییر نظام و حاکمیت نظام سیاسی مبتنی بر شریعت بحث خواهند کرد که از مجرای تغییر حکومت و روی کار آمدن حکومت موقت امکانپذیر خواهد بود. به باور آنان، «بدون اجماع منطقهای و فشار جامعه جهانی بهخصوص آمریکا رسیدن به نقطه مشترک برای هر دو طرف اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود.» جامعه جهانی نیز ازجمله اتحادیه اروپا و آمریکا نیز اعلام کرده است آینده کمکهای مادی و سیاسی آنها به افغانستان وابسته به دستاوردهای گفتوگوهای صلح خواهد بود.
قانون اساسی افغانستان طالبان حدود دو سال پیش در یک نشست در مسکو گفته بودند که برای این گروه قانون اساسی کنونی افغانستان اعتبار ندارد و این سند از سوی کشورهای غربی بر مردم این کشور تحمیلشده است و باید این قانون با معیارهای اسلامی و ارزشهای افغانی پس از خروج نیروهای خارجی تدوین شود. در اواخر سال ۱۳۹۶ ، محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان نقشه راهی را برای صلح در نشست پروسه کابل اعلام کرد. او در این نقشه راه اعلام کرد که حاضر است بدون هیچ پیششرطی با طالبان گفتوگوهای صلح را آغاز کند درحالیکه پیشازاین رهبران افغانستان بر قبول قانون اساسی از سوی این گروه بهعنوان یک پیششرط برای صلح تأکید داشتند. آقای غنی در این نقشه راه گفت که حاضر است تعدیل قانون اساسی را مطابق احکام آن بپذیرد اما بر تأمین حقوق و مکلفیتهای اتباع بهویژه زنان تأکید کرد. رئیسجمهوری افغانستان بارها تأکید کرده که در گفتوگوهای صلح دستاوردهای سالهای گذشته و حقوق و آزادیهای شهروندان بهخصوص زنان خطوط سرخی هستند که از آنها نخواهند گذشت.
حقوق زنان زنان در سالهای حاکمیت طالبان از بسیاری از حقوقشان محروم بودند حق تحصیل و کار را نداشتند، حتی نمیتوانستند بهتنهایی گشتوگذار کنند و مکلف به پوشیدن حجاب اجباری (چادری) بودند. از زمان مطرحشدن صلح با طالبان، بازگشت این گروه نگرانیهای زیادی را برای زنان به میان آورده که مبادا بار دیگر از حقوق و آزادیهایشان محروم شوند. زنان بارها این نگرانی خود را مطرح کردند. بهتازگی کمیسیون حقوق بشر، جامعه مدنی و امور زنان مجلس نمایندگان و گروه پارلمانی زنان افغانستان نامهای را به کنگره آمریکا فرستادند و گفتند که از روند صلح نگران هستند. آنها تأکید کردند که توافق با طالبان نباید به قیمت از دست دادن هیچیک از ارزشهای حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی بیان، حقوق اقلیتها و مشارکتهای سیاسی و مدنی همه اقشار جامعه تمام شود. طالبان اما اکنون تأکیددارند که آنها علیه حقوق زنان نیستند و از حقوق آنها با ملاحظاتی ازجمله «مطابقت با ارزشهای اسلامی» یاد میکنند. در پیام عید فطر رهبر طالبان نیز در پاسخ به نگرانی شماری از نظام آینده این گروه پس از پایان جنگ، گفته بود او اطمینان میدهد که در این نظام پالیسی انحصارطلبانه وجود ندارد و حقوق همه اعم از زن و مرد تأمین خواهد شد اما او بر رعایت شریعت اسلام در این نظام تأکید کرده بود.
آزادی بیان و رسانهها در چند سال گذشته بارها خبرنگاران و کارمندان رسانهها هدف حملات مخالفان مسلح قرار گرفتند. طالبان مسئولیت شماری از آنها را به عهده گرفته است. اگرچه مقامهای حکومتی میگویند در گفتوگوهای صلح آزادی بیان و رسانهها معامله نمیشود اما فعالان این عرصه نیز نگران از دست دادن دستاوردهایشان با بازگشت طالباناند. نهاد نی، حمایتکننده رسانههای آزاد افغانستان بهتازگی وضعیت دسترسی به اطلاعات را در افغانستان بحرانی خواند. مسئولین این نهاد ادعا کردند که ممکن در پشت پرده این وضعیت یکی از سناریوها، تلاش حلقاتی در حکومت برای خشنود ساختن طالبان و راضی کردن آنها در گفتوگوهای صلح باشد.
آتشبس و سرنوشت ارتش حدود یک و نیم سال پیش گزارشهایی از خواست طالبان برای منحل شدن ارتش افغانستان پس از به میان آمدن صلح در شماری از رسانههای افغانستان منتشر شد، چیزی که بعدتر این گروه گفت هدفشان تغییر وظایف ارتش بوده نه منحل کردن آن. آن زمان سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری نیز در نشستی گفت که طالبان در تلاش تضعیف روحیه سربازان افغانستان هستند و «آرزوی انحلال ارتش افغانستان را با خود به گور خواهند برد». آنطرف میدان جنگ سرنوشت جنگجویان طالبان نیز مبهم است. گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان نیز یکبار در پیشنهادی که برای صلح با طالبان به حکومت کرده بود، از دولت خواسته بود که هزینه نیروهای نظامی این گروه چون پرداخت حقوق به آنها را به گردن بگیرد. بی سرنوشت ماندن جنگجویان طالبان از دلایلی است که شماری به این باورند که به همین اساس طالبان طرح آتشبس را پیش از رسیدن به نتایج گفتوگوهای صلح نمیپذیرد. آتشبس نیز از موضوعات جنجالی در گفتوگوهای صلح خواهد بود. موضوعی که حکومت و همکاران بینالمللیاش حتی پیش از آغاز گفتوگوها خواهان آن شده اما طالبان بارها گفته در این مورد در جریان گفتوگوها تصمیم گرفته خواهد شد. بههرحال سرنوشت قوای امنیتی افغانستان از دشوارترین موضوعات موردبحث در گفتوگوهای صلح خواهد بود.
نظر دیپلمات پیشین ابوالفضل ظهرهوند، سفیر پیشین ایران در افغانستان در گفتوگو با ستاره صبح گفت: «طالبان سالهاست که موضوع تشکیل خلافت یا امارت اسلامی را مطرح کرده و میکنند. بههرحال ازآنجاییکه قرائتهای مختلفی هم از اسلام توسط گروههای تندرو القاعده، داعش، وهابیون، سلفیها و... وجود دارد، مشکلی که وجود دارد این است که طالبان به دنبال شکلدهی به ساختار جایگزینی برای ساختار فعلی هستند. درواقع باوجود نوزده سال تلاشی که توسط ملت افغانستان، کمکهای جامعه بینالمللی، و... در افغانستان صورت گرفته، طالبان به دنبال آناند تا در صورت فروپاشی نظام فعلی، ساختار دلخواه خود را برپا کنند. قطعاً مردم افغانستان که همواره پشتیبان ساختار فعلی حکومت بوده و هستند، این موضوع را برنمیتابند و حاضر نیستند به دو دهه قبل بازگردند که طالبان در افغانستان، امارت اسلامی برپا کرده بودند. بنابراین یکی از چالشهای نشست بین الافغانی در دوحه قطر، همین موضوع ساختار سیاسی و قانون اساسی است. خطوط قرمزی که اکنون تیم مذاکرهکننده دولت افغانستان به رهبری عبدالله عبدالله دارد، صیانت از ساختار و دفاع از قانون اساسی است. کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا هم عمدتاً بر همین نظر متفقاند؛ اما پمپئو و بهطورکلی آمریکاییها پختوپزی انجام دادهاند و با طرح این موضوع که ما نظری درباره ساختار سیاسی افغانستان نمیدهیم، بهنوعی به دنبال حمایت از گفتمان طالبان هستند که این هم جزئی از ذات خبیث آمریکاییهاست. درواقع آنها در این مذاکرات به دنبال آناند تا با یک تیر، دو نشان بزنند؛ هدف نخست سرپوش گذاشتن روی شکست سیاست آمریکا در افغانستان پس از نوزده سال سرمایهگذاری نظامی در این کشور با عنوان «دولت سازی و ملتسازی» است؛ هدف دیگر هم استفاده از این فرصت برای انتخابات نوامبر از طریق کاهش نیروهای نظامی در افغانستان و توافق صلح با گروهی است که به انگیزه مقابله با آنها به افغانستان حمله کرده بودند! این رفتار متناقض نشان از بازیای دارد که آمریکاییها در منطقه به راه انداختهاند و البته مردم هم متوجه آن میشوند.»